آیا آدمهای بیش از حد احساساتی میتوانند خوشبختی را برای جهان ما به ارمغان بیاورند
از هر پنج نفر برای یک نفر از ما کنار آمدن با بوها، صداها و تصاویر روزمره دشوار است.
اما این حساسیت شدید به جای اینکه نقطه ضعف باشد، میتواند در همه موارد نقطه قوت باشد؛ از همهگیری گرفته تا بحران اقلیمی. روانشناسان معتقدند ویژگیهای افراد بسیار حساس میتواند در مقابله با بحرانهای همهگیری و زیستمحیطی به داد ما برسند و با استفاده از حس دلسوزی و حس قوی که نسبت به برقراری عدالت دارند، خوشبختی را برای ما به ارمغان بیاورند. روزنامه بریتانیایی گاردین در مقالهای به این موضوع پرداخته است.
افراد بسیار حساس به طور روزمره با چالشهای گوناگونی روبرو هستند. لنا نمیتواند با شلوغی یا نور زیاد کنار بیاید و میگوید: « من احساس میکنم زیادی برای این دنیا حساس هستم.» ملیسا از شوهرش میخواهد جلوی او فیلم تماشا کند تا ببیند آیا او هم میتواند خشونت، ناراحتی یا ترسناک بودن در فیلمها را تحمل کند. وقتی نوههای آنها به دیدنشان میآیند او مجبور میشود به اتاق دیگری برود، زیرا «خندههای بلند، صحبت کردن و همه با هم حرف زدنها، فحش دادنها و حتی بوی آنها او را ناراحت میکند. لوسیا میگوید که میتواند « ذره ذره الیاف لباسهایش» را احساس نحوه خواندن نشانگر آرون کند و گاهی اوقات احساس میکند که لباسهای او بسیار خارخاری و ناراحتکننده است.
لنا، ملیسا و لوسیا همگی خود را بسیار حساس توصیف میکنند، برچسبی که به گفته روانشناس آمریکایی الین آرون، میتواند در مورد ۲۰ درصد از ما کاربرد داشته باشد.
به عقیده برخی روانشناسان بالینی وقتی این افراد اطلاعاتی را دریافت میکنند، آنها را بسیار عمیقتر و دقیقتر پردازش میکنند. این افراد معمولا اطلاعات بسیار بیشتری را از انواع مختلف محرکها دریافت میکنند. این امر باعث میشود این افراد بسیاری از چیزها را همزمان دریافت کنند و به همین دلیل میتوانند بیش از حد تحریک شوند، بیش از حد برانگیخته شوند و بیش از حد تحت تاثیر قرار بگیرند.
به عقیده روانشناسان این ویژگی باعث میشود بسیاری از افراد بسیار حساس اعتماد به نفس پایینی داشته باشند و اغلب ممکن است در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار بگیرند زیرا جامعه معمولا به آن به عنوان یک ضعف نگاه میکند، و به این افراد برچسب هایی مانند «شکننده» یا «بیش از حد احساساتی» میزند. افرادی که بسیار حساس هستند اغلب احساس تنهایی و غیرعادی بودن میکنند و فکر میکنند دیگران درکشان نمیکنند. دنیا برای این افراد خیلی خشن و پر سر و صدا است. تعجب آور نیست که آنها برای پذیرش خود مشکل دارند و پیغامهایی که از دیگران دریافت کردهاند باعث شده که قدر و ارزش این موهبت را ندانند.
اما در حالی که دنیای پر سر و صدا، دیوانه و همیشه روشن ما میتواند مکانی نابخشودنی باشد، هنوز جای امید هست. درک ما از معنای بسیار حساس بودن و نحوه مقابله با عوارض جانبی ناخوشایند آن رو به افزایش است.
به گفته جنویو فون لوب که یک روانشناس بالینی است و با افراد حساس بسیاری کار کرده، راز موفقیت این افراد پذیرش خود است. حساسیت بالا ذاتی است و چیزی نیست که بتوان آن را تشخیص داد یا «درمان» کرد، اگرچه افراد میتوانند مکانیسمهای مقابله را برای زمانی که زندگی طاقتفرسا می شود بیاموزند. فون لوب میگوید این افراد شدیدا به زمانی برای بیخیالی، استراحت و خواب فراوان احتیاج دارند. افراد بسیار حساس «نیاز دارند که خودشان را همگام کنند. از آنجایی که آنها خیلی بیشتر از دیگران اطلاعات دریافت میکنند و احساسات شدیدتری دارند، به زمان نیاز دارند تا احساسات خود را پردازش کنند، بنابراین هر گونه حرکت و ورزش میتواند واقعا برای آنها مفید باشد. ورزشهایی مانند پیاده روی، کیک بوکسینگ، رقص و یوگا، یا هر نوع حرکتی که دوست دارند برای آنها بسیار مفید است. انسانهای حساس به این دلیل که عمیقاً متفکر هستند، دنیای درونی بسیار نحوه خواندن نشانگر آرون غنی دارند و برای آنها واقعاً مهم است که این نوع ارتباطات معنیدار و عمیق را در روابط خود داشته باشند.»
فون لوب اضافه میکند که بودن در طبیعت میتواند مفید باشد. داشتن یک زندگی کممشغله و برنامه کاری سبک نیز به این افراد کمک میکند. به همین دلیل وقتی این افراد به صورت آزاد کار میکنند یا به گونهای که آزادی عمل بیشتری در برنامهریزی کاری خود دارند موفقترند. او در توصیه به این افراد میگوید:« خود را با دیگران مقایسه نکنید، اگر خود را با جریان اصلی دنیای غیر حساس مقایسه کنید، هرگز نمیتوانید کاری را که آنها انجام میدهند، انجام دهید، در عوض شما نقاط قوت منحصر به فرد خود را دارید و زیادی حساس بودن یک قدرت برتر است.»
این سوال وجود دارد که آیا حساسیت بالا نشانه اوتیسم است یا خیر؛ مایکل پلوس، استاد روانشناسی رشد و پژوهشگر در زمینه حساسیت در دانشگاه کوئین مری لندن، میگوید: «اگرچه هر دو دارای یک سیستم حسی پاسخگو هستند، اما حساسیت و اوتیسم احتمالاً دو چیز متفاوتاند» (کودکان بسیار حساس ممکن است در ابتدا مبتلا به اختلال اوتیسم تشخیص داده شوند). همینطور حساسیت هیچ ارتباطی با درونگرا بودن ندارد و برونگراهایی وجود دارند که بسیار حساساند. برخی روانشناسان معتقدند حساسیت یک ویژگی شخصیتی است، اما برخی پژوهشگران از دیدگاه بیولوژیکی یا فیزیولوژیکی به آن می پردازند.
پلوس با به کارگیری اصطلاح «شخصیت بسیار حساس» موافق نیست. او ترجیح میدهد حساسیت را به عنوان یک پیوستار در نظر بگیرد. او میگوید: «همه حساس هستند – بدون حساسیت به محیط اطراف خود نمیتوانیم زنده بمانیم – اما برخی افراد حساستر از دیگران هستند و داشتن حساسیت بالاتر مزایا و چالشهایی دارد.»
فون لوب نیز میگوید، این بدان معناست که بسیار حساس بودن یک نقطه ضعف نیست. در واقع، ممکن است این دقیقاً همان چیزی باشد که ما به آن نیاز داریم، اگر جامعه بتواند افراد با این ویژگیها را بشناسد و آنها را پرورش دهد. این باور وجود دارد که مردان نیز به اندازه زنان دارای حساسیت بالایی هستند، اما به دلایل فرهنگی که با باورهای جنسیتی و نگاه «مردانه» در این زمینه مرتبط است، این ویژگیها مطلوب تلقی نمیشوند که البته این نوع نگاه به ضرر همه ما تمام میشود. فون لوب میگوید: «برخی از نقاط قوت این افراد این است که بسیار خودآگاه هستند و ظرفیت عالی برای همدلی دارند. بنابراین این ویژگیها برای نقش های رهبری واقعا خوب و مفید هستند.»
افراد بسیار حساس اغلب افراد خلاقی هستند، بنابراین میتوانند به خوبی رویاپردازان دنیای ما باشند. نوع تفکر این افراد از جریان اصلی متفاوت است و احساس بسیار قوی نسبت به برقراری عدالت و انصاف دارند. آنها شنوندگان بسیار خوبی هستند و قوانینی را که منطقی نیستند زیر سوال میبرند. افراد حساس همچنین انسانهایی بسیار وظیفهشناساند، زیرا به جزئیات توجه میکنند و ما در دنیای کنونی به همه این مهارتها و آگاهیها نیاز داریم.»
فون لوب میگوید میتوان از تواناییهای افراد بسیار حساس در مقابله با بحرانهای همهگیری و شرایط اضطراری آبوهوایی که هر دو حوزههای حیاتی هستند به خوبی بهره برد. «آنها میتوانند از حس دلسوزی، دانش شهودی و خودآگاهی خود برای حل این بحرانها استفاده کنند.»
ایسادورا که یک فرد بسیار حساس است اغلب وقتی بیرون است از گوشگیر استفاده میکند تا جلوی شنیدن صداهای «گوشخراش» را بگیرد، نمیتواند بوی محصولات شوینده، بوی آشپزی و صدای بلند موسیقی در رستورانها را تحمل کند. با این حال، او میگوید: «با وجود همه چالشها، خوشحالم که بسیار حساس هستم، زیرا احساس میکنم جهان میتواند از افراد حساس بیشتر بهره ببرد. هماکنون میزان بیش از حدی از بیحساسیتی وجود دارد.»
معرفی و دانلود کتاب تندخوانی: چگونه یک کتاب را در یک روز بخوانیم؟
برای دانلود قانونی کتاب تندخوانی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
برای دانلود قانونی کتاب تندخوانی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابراه
معرفی کتاب تندخوانی: چگونه یک کتاب را در یک روز بخوانیم؟
چگونه یک کتاب را در یک روز بخوانیم؟ رایان جیمز در کتاب تندخوانی ترفندهای ساده و جذابی را برای افزایش سرعت مطالعه و درک مطلب در اختیارتان قرار میدهد تا در این زمینه موفقتر عمل کنید و از زمان خود بیشترین بهره را ببرید.
دربارهی کتاب تندخوانی:
تندخوانی روش کارآمدی برای خواندن است و مزیتهایی دارد که حتی تصورش را هم نمیکنید!
باورهای نادرست بسیاری دربارهی تندخوانی وجود دارد که افراد را برای یادگیری این مهارت نگران میکند، اما وقتی فوایدی را که برای زندگیتان بههمراه دارد، درک کنید، برای یادگیری آن مشتاقتر خواهید شد. تندخوانی به شما قدرت میبخشد تا با حفظ تمرکز، سطح درک خود را افزایش دهید.
از طرف دیگر، با استفادهی درست از وقت خود، تبدیل به فردی تأثیرگذار میشوید که فرصت لذت بردن از سایر امور زندگیاش را نیز دارد. خواندن باعث میشود تا دانش بیشتری کسب کنید و خلاقتر، نوآورتر و موفقتر شوید.
این مهارت به شما توانایی خواندن حداقل یک کتاب در روز را میدهد. تصور کنید که چه میزان اطلاعات را میتوانید به دست آورید و در ذهن خود نگه دارید! شما میتوانید به جمع افراد بسیار موفق در سراسر جهان ملحق شوید. افراد موفقی که خواندن را ابزار مهمی برای پیشرفت در هر زمینهای از زندگی میدانند.
اگر کتابخوان هستید، با آموختن مهارت تندخوانی که سرگرمی خواندن را به یک تجربهی لذتبخشتر تبدیل میکند، شگفتزده خواهید شد. همهچیز از اینجا شروع میشود که ابتدا از شر عادتهای بدی که در خواندن دارید، خلاص شوید. پس باید با روشهای تندخوانی و نحوهی بهکارگیری آنها آشنا شوید و رایان جیمز (Ryan James) تمام اطلاعاتی را که در این زمینه نیاز دارید در کتاب تندخوانی (Speed Reading: How to Read a Book a Day) ارائه میدهد.
کتاب تندخوانی مناسب چه کسانی است؟
اگر میخواهید در مطالعه سرعت خود را افزایش دهید، توجه به توصیههای کاربردی کتاب حاضر برایتان مفید خواهد بود و به شما کمک میکند در کنار تقویت مهارت تند خوانی، توانایی درک مطلب خود را هم حفظ کنید.
با رایان جیمز بیشتر آشنا شویم:
رایان جیمز نویسندهای است که علاقهی زیادی به روانشناسی رشد و روانشناسی اجتماعی دارد. او معتقد است که با درک مغز و احساسات، میتوانید خود را در مقابل چالشهای زندگی تجهیز کنید. رایان در کتابهای خود گامهای عملی برای بهبود همهی جنبههای زندگی شما از جمله سلامتی، تناسب اندام، کار، بهرهوری، اعتماد به نفس، روابط و موارد دیگر را ارائه میدهد. درک کتابهای او بسیار آسان است و همین موضوع درخصوص عملی کردن راهنماییهای جیمز نیز صادق است و شما به راحتی میتوانید نوشتههای وی را در زندگی خود پیاده کنید.
در بخشی از کتاب تندخوانی میخوانیم:
همانطور که در فصلهای پیشین یاد گرفتید، خوانندگان تازهکار هنگام خواندن، هر کلمه را در ذهنشان تلفظ میکنند یا آن را زیر لب میخوانند. هنگامیکه این افراد بزرگتر میشوند، موقع خواندن، یک مونولوگ داخلی را در ذهنشان گسترش میدهند. این مسئله کمکم به یک عادت تبدیل میشود. سرعت خواندن آنها به اینکه چقدر سریع صحبت میکنند، بستگی دارد. بدین ترتیب درونخوانی مانع بهبود سرعت خواندن میشود.
اینجا صحبت از این است که درونخوانی چگونه میتواند سرعت شما را کم کند. سرعت صحبت کردن معمولی یک شخص 200 تا 250 کلمه در هر دقیقه است. زمانیکه درونخوانی میکنید، با همان سرعت میخوانید. درحالیکه قبلاً برای انجام این کار آموزش دیدهاید و مجبور نیستید هر کلمه را در ذهن خود بگویید و بشنوید تا بتوانید آنچه را میخوانید، درک کنید.
وقتی خودتان را برای تندخوانی آموزش میدهید، ذهن شما میتواند بهطور خودکار، آنچه میبینید را، پردازش کند. بنابراین مجبور به توقف و تلفظ نیستید. میتوانید سرعت خواندن خود را از تعداد معمولی 200 تا 250 کلمه در هر دقیقه تا تقریباً هر سطحی که تصمیم بگیرید، افزایش دهید.
برای غلبه بر این عادت نادرست مطالعه، صداقت مهم است. شما باید اعتراف کنید که در حقیقت صدایی در سر دارید که هنگام خواندن، باید آن را خاموش کنید. گام بعدی تمرین صحبت نکردن است. اینجا چند نکته دربارهی چگونگی دوری از «گفتن یا شنیدن کلمات هنگام خواندن» و نابود کردن این عادت بد وجود دارد.
فهرست مطالب کتاب
معرفی
فصل 1: درک تندخوانی
علم خواندن
شیوههای مختلف خواندن از این قرار هستند:
فصل 2: تاریخچهی تندخوانی
فصل 3: خواندن در برابر تندخوانی
1. کلمات را میبینید.
2. بیصدا میخوانید.
3. کلمات را رمزگشایی میکنید.
4. مطالب را درک میکنید.
فصل 4: در چهسطحی از تندخوانی قرار دارید؟
فصل 5: شناخت باورهای نادرست دربارهی تندخوانی
شناخت باورهای نادرست دربارهی تندخوانی
باور نادرست 1
باور نادرست 2
باور نادرست 3
باور نادرست 4
فصل 6: فواید تندخوانی
1. زمان را بهتر مدیریت خواهید کرد.
2. قدرتمند خواهید شد.
3. فرصتهای بیشتری خواهید یافت.
4. اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنید.
5. حافظهی بهتری خواهید داشت.
6. آرامش بیشتری احساس خواهید کرد.
7. توانایی یادگیری خود را افزایش خواهید داد.
8. تفکرتان پیشرفت میکند.
9. استرس کمتری خواهید داشت.
10. برای رسیدن به رؤیاها، خلاقیت بیشتری خواهید داشت.
11. بهعنوان یک رهبر، نوآورتر خواهید شد.
12. در حل مسائل مهارت پیدا میکنید.
فصل 7: تغییر عادتهای نادرستِ خواندن
1. درونخوانی
2. خواندن کلمهبهکلمه
3. حرکت چشم بیاثر
4. پسروی
5. تمرکز ضعیف
6. تمرین خواندن خطی
7. مهارت نداشتن در خواندن مؤثر سطحی
فصل 8: روش سرعت: حرکت چشم خود را سریعتر کنید!
تثبیت چشمی و آشنایی با موضوع
تثبیت چشمی و واژگان
هدایت چشم را تمرین کنید!
ارائهی بصری سریالی سریع
فصل 9: روش خواندن مؤثر سطحی
1. هدف خود را مشخص کنید!
2. به هر دو روش افقی و عمودی بخوانید!
3. مانند نویسنده فکر کنید!
4. نکات برجسته و افکار اصلی را پیدا کنید!
فصل 10: روش حفظ: تمرکز را حفظ کنید!
فصل 11: کلیدهای موفقیت در تندخوانی
فصل 12: روزانه یک کتاب بخوانید! تمرینهایی که میتوانید شروع کنید و آنها را به عادات خود تبدیل کنید!
1. قاطعانه بیدار شوید!
2. هدف داشته باشید!
3. زمان خواندن را انتخاب کنید!
4. در محیط مناسب قرار بگیرید!
5. شروع به خواندن کنید!
6. چیزی را که شروع میکنید، به پایان برسانید!
7. یک تعهد ایجاد کنید!
فصل 13: نکاتی دربارهی تندخوانی که عادتهای خوب شما را تقویت میکند.
آفرین بر شما که تندخوانی را شروع کردید!
1. از زمانسنج استفاده کنید!
2. از نشانگر استفاده کنید!
3. خود نحوه خواندن نشانگر آرون را مسئول بدانید!
4. از روشهای مسئولیتپذیری شخصی استفاده کنید!
5. واژگان خود را گسترش دهید!
6. سؤال بپرسید!
7. پیشمطالعه کنید و یادداشتهای کوتاه بردارید!
8. جایی را با ماژیک رنگی متمایز نکنید!
9. کتاب خود را همیشه همراه داشته باشید!
10. کتاب بعدی خود را آماده کنید!
11. تصمیم بگیرید که بخوانید، بخوانید و بخوانید!
12. توقف را یاد بگیرید!
13. مطالعه را در اولویت قرار دهید!
14. بیشتر از آنچه میتوانید بخوانید! کتاب قرض بگیرید یا خریداری کنید!
15. همیشه ورزشهای چشمی انجام دهید!
فصل 14: تمرینهای چشم برای تندخوانی
1. نگاه کوتاه به انگشت شست
2. چشمهای در حال استراحت
3. نوشتن با چشم
4. فشار چشم
نتیجهگیری
اندیکاتور (Wilder’s DMI (ADX چیست؟
Wilder’s DMI (ADX( از سه شاخص تشکیل شده است که قدرت و جهت یک روند را اندازه گیری می کند . سه خط شاخص حرکت جهت (DMI) را تشکیل می دهند : ADX ( خط سیاه ) ، DI + ( خط سبز ) و DI- ( خط قرمز ). خط شاخص میانگین جهت (ADX) قدرت روند را نشان می دهد . هرچه مقدار ADX بیشتر باشد ، روند قویتر خواهد بود . رنگ خطوط می تواند تغییر کند ، اما سیاه ، سبز و قرمز در اکثر نرم افزارها پیش فرض است .
اندیکاتور جهت مثبت (DI +) و شاخص منهای (DI-) جهت قیمت فعلی را نشان می دهند . وقتی DI + بالای DI- باشد ، حرکت فعلی قیمت افزایش می یابد . وقتی DI- بالای DI + باشد ، حرکت فعلی قیمت پایین می آید .
نکات کلیدی
- DMI مجموعه ای از شاخص ها شامل + DI ، -DI و ADX است .
- + DI و -DI حرکت قیمت را بالا و پایین می کنند و از کراس اوورهای این خطوط می توان به عنوان سیگنال های تجاری استفاده کرد .
- ADX قدرت روند را بالا یا پایین می سنجد . قرائت بالای 25 نشانگر یک روند قوی است .
DMI وایلدر (ADX) به شما چه می گوید؟
Wilder’s DMI ، كه توسط J. Welles Wilder در سال 1978 توسعه داده شد ، قدرت روند را نشان می دهد. به گفته وایلدر ، زمانی كه ADX بالاتر از 25 باشد ، روندی وجود دارد . مقادیر DMI بین صفر تا 100 است .
اگر DI + بالاتر از DI- باشد ، قرائت ADX از 25 یا بالاتر نشانگر روند صعودی قوی است . اگر DI- بالاتر از DI + باشد ، قرائت ADX از 25 یا بالاتر نشانگر روند نزولی قوی است .
حتی اگر روند معکوس شود ADX ممکن است بالای 25 باشد . از آنجا که ADX غیر جهت دار است ، این نشان می دهد که روند معکوس به اندازه روند قبلی قوی است . معامله گران ممکن است خوانش های غیر از 25 برای نشان دادن روند قوی در بازارهای خاص بهتر باشد.
به عنوان مثال ، یک معامله گر ممکن است دریابد که قرائت ADX از 20 ، نشانگر روند قبلی قیمت است . معامله گران محافظه کار ممکن است بخواهند قبل از استفاده از روند زیر استراتژی ها ، منتظر خواندن 30 یا بالاتر باشند .
ترید با Wilder’s DMI
علاوه بر رهنمودهای کلی که در بالا ذکر شد ، روشهای مختلفی برای استفاده از DMI برای ترید وجود دارد .
DI کراس اور
وقتی خط DI + از بالای خط DI عبور می کند ، معامله گران می توانند یک موقعیت طولانی داشته و یک سفارش توقف ضرر را در پایین ترین نرخ فعلی یا پایین ترین نرخ نوسان اخیر تعیین کنند . هنگامی که خط DI از بالای خط DI + عبور می کند ، معامله گران می توانند یک موقعیت کوتاه با یک توقف بالاتر از بالاترین روز فعلی یا بالای یک نوسان اخیر داشته باشند . اگر معاملات به نفع آنها برای کمک به سودآوری پیش رود ، تریدرها می توانند از یک توقف استفاده کنند .
صرف نظر از اینکه یک معامله گر موقعیت طولانی یا کوتاه داشته باشد ، هنگام تأیید تقاطع ، ADX باید بیش از 25 باشد تا قدرت روند را تأیید کند.
هنگامی که ADX زیر 20 باشد ، معامله گران می توانند از استراتژی های تجاری استفاده کنند که از شرایط محدود بهره برداری می کنند .
انقباضات و انبساط DI
خطوط DI + و DI با افزایش نوسان قیمت از یکدیگر دور می شوند و با کاهش نوسانات به سمت یکدیگر جمع می شوند . معامله گران کوتاه مدت می توانند در معاملات زمانی که این دو خط از هم جدا می شوند ، برای افزایش نوسانات استفاده کنند . معامله گران نوسان می توانند در موقعیتی قرار بگیرند که خطوط با پیش بینی شکست مواجه شوند .
معامله گران باید از DMI وایلدر در کنار سایر شاخص های تکنیکال و پرایس اکشن استفاده کنند تا احتمال انجام معاملات سودآوری را افزایش دهند .
نمونه ای از نحوه استفاده از اندیکاتور DMI (ADX) وایلدر
نمودار زیر Shopify Inc. (SHOP) را با دو دوره روند و دوره های روند کمتر نشان می دهد . کراس اوور -DI و + DI چندین بار – سیگنال های تجاری بالقوه – اما همیشه وقتی این کراس اوورها اتفاق می افتد ، روند قوی (ADX بالای 25) وجود ندارد .
اگر + DI بالاتر از -DI باشد ، وقتی ADX بالای 25 ( یا 20 ، 30) حرکت می کند ، این می تواند یک معامله طولانی را تحریک کند . اینها با فلشهای بالا مشخص شده اند .
اگر -DI بالاتر از + DI باشد ، هنگامی که ADX بالای 25 حرکت می کند که می تواند یک ترید کوتاه را تحریک کند . با فلش های رو به پایین مشخص شده اند .
دوره های انقباض نیز زمانی مشخص می شوند که خطوط + DI و -DI روی هم قرار بگیرند . این انقباضات در نوسانات است ، که اغلب دوره های بزرگتر ، روند رو به رشد را دنبال می کند ، جایی که خطوط دوباره جدا می شوند . خروج از این انقباضات ( جعبه های آبی ) ممکن است فرصت های معاملاتی را ایجاد کند .
اندیکاتور مستعد ایجاد چندین سیگنال کاذب است ، به این معنی که قیمت در همان جهتی که کراس اوور تعیین می کند حرکت نمی کند . بنابراین، شاخص بهتر است در ترکیب با سایر اشکال تجزیه و تحلیل یا فیلترهای اضافی اعمال شده به سیگنالهای تولید شده مورد استفاده قرار گیرد.
DMI وایلدر در مقابل آرون
این دو شاخص هر دو سیگنال متقاطع دارند ، اما به روش های مختلفی محاسبه می شوند و موارد مختلفی را اندازه گیری می کنند . DMI در حال اندازه گیری حرکت بالا و پایین با هموار کردن نوسانات قیمت است . اندیکاتور آرون در حال اندازه گیری زمان یا دوره های زمانی کم یا زیاد در دوره بازگشت است .
محدودیت های استفاده از DMI وایلدر (ADX)
شاخص در حال مشاهده داده های گذشته است . ممکن است در پیش بینی حرکت های آینده قیمت فاقد ارزش پیش بینی باشد . اندیکاتور تأخیر دارد و بنابراین تمایل دارد که تغییرات روند را پس از تغییر روند قیمت نشان دهد . این امر می تواند منجر به برخی علائم تجاری شود که برای استفاده بسیار دیر است . این امر همچنین می تواند با قرائت ADX رخ دهد . قرائت 20 یا 25 یا 30 به معنای تداوم روند نیست . بسیاری از روندها پس از رسیدن به چنین قرائتی از بین می روند . این شاخص نمی تواند روند را پیش بینی کند ، فقط این که اخیراً روند امنیتی ادامه دارد .
تحلیل تکنیکال چگونه انجام میشود؟
تحلیل تکنیکال از نظریات بازار سهام چارلز هنری داو، مؤسس والاستریت ژورنال و همبنیانگذار کمپانی داو جونز برگرفته شده است. هدف تحلیل تکنیکال پیشبینی قیمت آتی سهام، اوراق بهادار و دیگر اوراق قابل معامله بر اساس قیمت و عملکرد گذشته آنها میباشد. تحلیلگران تکنیکال از قانون عرضه و تقاضا برای درک چگونگی عملکرد بازار سهام و سایر اوراق بهادار استفاده میکنند و با کمک آن میتوانند روندها را مشخص کرده و بر اساس آن میزان سود را خود را تعیین کنند. با کمک مراحلی که در ادامه خواهیم گفت: میتوانید درک مناسبی نیست به تحلیل تکنیکال به دست آورده و از آن برای انتخاب صحیح سهام و دیگر اوراق بهادار کمک بگیرید.
مراحل انجام تحلیل تکنیکال
۱. نسبت به نظریات داو که پایه و اساس تحلیل تکنیکال است دانش کافی کسب کنید.
سه نظریه داو در خصوص سرمایهگذاری چارچوب کلی تحلیل تکنیکال را تشکیل میدهد و به عنوان راهنمای تحلیلگران تکنیکال در بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرد. در ادامه به تشریح این سه نظریه میپردازیم و توضیح خواهیم داد که تحلیلگران تکنیکال به چه شکل آنها را تفسیر میکنند:
- نوسانات بازار تمام اطلاعات شناختهشده و موردنیاز ما را انعکاس میدهند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تغییرات در قیمت یک سهام و اینکه تا چد در بازار به خوبی معامله میشود تمام اطلاعات موجود در خصوص آن سهام را منعکس خواهد کرد؛ بنابراین فهرستبندی قیمت در این روش از ارزش مناسبی برخوردار است. تغییرات ناگهانی در معامله یک سهم معمولا نشاندهنده اخبار جدی و مهم درباره شرکتی است که آن سهام را عرضه کرده است. تحلیلگران تکنیکال معمولا خود را با مواردی، چون نسبت P/E، میزان سهم سهامداران، بازده سهام یا دیگر فاکتورهایی که برای تحلیلگران بنیادی مهم است درگیر نمیکنند.
- تغییرات قیمتی معمولا در داخل نمودار مشخص شده و طبق آن پیشبینی میشوند. تحلیلگران تکنیکال به خوبی میدانند که زمانهایی وجود دارد که قیمتها به صورت تصادفی و بدون هیچ الگویی تغییر میکنند، اما زمانهایی هم وجود دارد که قیمتها از یک الگوی مشخص تبعیت میکنند. زمانیکه یک روند شناسایی شود به احتمال زیادی بتوان از آن درآمدزایی کرد خواه از طریق خریدن با قیمت پایین و فروش با قیمت بالا در زمانی که روند رو به بالا است خواه از طریق خرید کوتاهمدت در زمانی که روند رو به پایین است. با اصلاح طول مدت زمانی میتوان بازار را تحلیل کرد. همچنین امکان این وجود دارد که روندهای کوتاه مدت و بلندمدت را نیز شناسایی کرد.
- تاریخ خودش را تکرار میکند. مردم یک شبه علایقشان را تغییر نمیدهند؛ وقتی یک روند در گذشته به یک شرایط خاص عکسالعمل نشان داده وقتی همان شرایط در حال حاضر دوباره تکرار شود، روند به همان شیوه سابق نیز به آن واکنش نشان خواهد داد و به این روش میتواند یک روند را پیشبینی کرد. از آنجاییکه افراد به شکل قابل پیشبینی نسبت به تغییرات روندها واکنش نشان میدهند، تکنیکالیستها میتوانند از دانش آنها در خصوص اینکه در گذشته چه رفتاری داشتهاند برای سودکردن در روندهای تکراری بهره ببرند. از اینرو تحلیل تکنیکال با «نظریه بازارهای کارار» تفاوت بنیادین دارد، زیرا نظریه دوم اعتقاد دارد که اثر عملکرد افراد و واکنشهای آنها بر روی بازار هیچ تأثیری ندارد.
۲. به نتایج آنی دقت کنید.
برخلاف تحلیلگران بنیادی که به ترازنامهها و سایر اطلاعات مالی در یک بازه نسبتا بلندمدت توجه میکنند، بازههای زمانی موردتوجه تحلیلگران تکنیکال بیشتر از یک ماه نیست و حتی گاهی اوقات به چند دقیقه هم میرسد. این روش به درد آن دسته از افراد میخورد که دوست دارند پشت سر هم اوراق بهادار را خرید و فروش کنند و از این راه کسب سود کنند تا کسانی که دوست دارند در بلندمدت روی سهام سرمایهگذاری کنند.
۳. برای پیداکردن روندهای قیمتی روش خواندن نمودارها را فرا بگیرید.
تحلیلگران تکنیکال برای پیداکردن مسیر کلی صعود یا نزول قیمتها به نمودارها و چارتها دقت بسیار زیادی میکنند و نوسانات کوچک را نادیده میگیرند. روندها از نقطهنظر نوع و مدت، اشکال مختلفی دارند:
- روندهای بالا، که شاخصه اصلی آنها اوج و فرودهای نمودارهایی است که نهایتا بسیار بالا میروند
- روندهای پایین که اوج و فرودهای نمودار در آن به شدت پایین میآیند
- روندهای افقی که اوج و فرودهای متوالی تفاوت چندانی با اوج و فرودهای پیشین ندارد.
- خطوط روند برای ارتباطدادن نقاط اوج متوالی و نقاط فرود متوالی نمودار به یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند. این کار پیدا کردن روندها را آسانتر میکند. این نوع خطوط را خطوط کانال نیز مینامند.
- روند را از یک بعد دیگر نیز میتوان دستهبندی کرد: روندهای عمده که بیشتر از یک سال باقی میمانند، روندهای متوسط که حداقل یک ماه و کمتر از یک سال باقی میمانند و روندهای نزدیک که کمتر از یک ماه باقی میمانند. روندهای متوسط از روندهای نزدیک و روندهای عمده نیز از روندهای متوسط و نزدیک تشکیل میشوند. روندهای کوچکتر ممکن است دارای مسیر مشابه به روندهای بزرگتر از خود نباشند و مسیر متفاوتی را طی کنند. (نمونهای از این موضوع را میتوان سیر نزولی ماهیانه یک قیمت در داخل سیر صعودی آن قیمت در بازه سالیانه در یک بازار پررونق ذکر کرد). بازار پررونق (Bull Market) یک روند عمده است در حالیکه اصلاح قیمت یک روند متوسط در داخل آن است.
- تحلیلگران تکنیکال از چهار نوع نمودار استفاده میکنند. آنها از نمودار خطی برای پیداکردن قیمت سهام در حال بستهشدن در یک بازی زمانی مشخص استفاده میکنند. از نمودار میلهای و شمعی نیز برای نشاندادن قیمتهای بالا و پایین برای یک دوره معاملهای (و نمایش شکافهای بین دورههای معاملهای البته اگر وجود داشته باشند) و نمودار نقطه و شکل (PFC) برای نشاندادن تغییرات قیمتی عمده در یک بازه زمانی بهره میبرند.
- تحلیلگران تکنیکال برای الگوهایی که بر روی نمودارهای تحلیلیشان ظاهر میشوند عبارات خاصی را به کار میبرند. الگویی که شبیه یک سر و شانههاست نشاندهنده آن است روند در حال معکوسکردن خود است. الگویی که شبیه یک فنجان و دسته آن است نشاندهنده آن میباشد که یک روند رو به بالا پس از یک اصلاح کوتاهمدت رو به پایین به مسیر خود ادامه خواهد داد. الگوهای گرد (rounding bottom) و نعلبکی (saucer bottom) یک دوره طولانیمدت تثبیت قیمت را نمایش میدهند که در آن، بازار از کاهش قیمت به افزایش قیمت متمایل میشود. الگوی سقف دوقلو وکف دوقلو نشاندهنده دو تلاش نافرجام برای افزایش یا کاهش قیمت است که نهایتا با بازگشت روند همراه است. (به همین شکل الگوی سقف سه قلو و کف سه قلو نشاندهنده سه بار تلاش نافرجام برای افزایش یا کاهش قیمت است که به بازگشت روند منجر میشود). الگوهای دیگری نیز نظیر مثلثی، گوشهای، پرچمی سهگوش و پرچمی وجود دارند.
۴. با مفهوم حمایت و مقاومت آشنا شوید.
حمایت به پایینترین قیمت یک سهام پیش از ورود خریداران و افزایش قیمت آن اشاره دارد. مقاومت نیز به بالاترین قیمت یک سهام پیش از فروش سهام توسط فروشندگان و در نتیجه پایین آمدن مجدد آن اشاره دارد. این سطوح ثابت نبوده و دارای نوسان هستند. در یک نمودار که شامل خطوط کانال است، خط زیرین نشاندهنده خط حمایت (قیمت کف سهام) و خط فوقانی نشاندهنده خط مقاومت (قیمت سقف سهام) است. از سطوح حمایت و مقاومت برای تأیید وجود یک روند و اینکه چه زمانی روند خود را تکرار میکند استفاده میکنند.
- از آنجاییکه مردم تمایل دارند که اعداد را به صورت گردشده به ذهنشان بسپارند (۱۰، ۲۰، ۲۵، ۵۰، ۱۰۰، ۵۰۰، ۱۰۰۰ و غیره)، قیمتهای حمایت و مقاومت در قالب اعداد گردشده نمایش داده میشوند.
- این احتمال وجود دارد که قیمت سهام بالاتر از سطح مقاومت و پایینتر از سطح حمایت بیایند. در چنین مواردی، سطح مقاومت تبدیل به یک خط حمایتی جدید برای سطح مقاومتی بالاتر میشود؛ و یا اینکه سطح حمایتی ممکن است تبدیل به سطح مقاومتی برای یک سطح حمایتی پایینتر شود. اگر بخواهد چنین اتفاقی بیافتد، قیمت سهام باید یک تغییر شدید و قابلتوجه داشته باشد. چنین بازگشتهایی در کوتاهمدت بسیار مرسوم هستند.
- به طور کلی وقتی اوراق بهادار نزدیک به سطح حمایتی معامله میشوند، تحلیلگران تکنیکال از خریدن امتناع میورزند، چون نگران نوسان قیمت هستند. با این حال ممکن است در برخی نقطههای آن سطح اقدام به خرید بکنند. آنها که زودتر سهامشان را میفروشند از قیمت حمایتی به عنوان نقطه معاملاتی خود بهره میبرند.
۵. به حجم معاملات توجه کنید.
اینکه در بازار چه میزان خرید و فروش انجام میشود نشانگر اعتبار یک روند و هر آنچه باعث بازگشت آن میشود است. اگر حجم معاملات افزایش چشمگیری داشته باشد حتی زمانیکه قیمتها نیز افزایش قابلتوجهی داشتهاند، روند به احتمال زیاد معتبر خواهد بود. اما اگر حجم معاملات تنها یک افزایش جزئی داشته است (یا حتی سقوط کرده است) و با این حال قیمتها رو به افزایش باشند، شاید روند در حال بازگشت میباشد.
۶. از روش میانگین متحرک برای فیلترکردن نوسانات قیمتی جزئی استفاده کنید.
میانگین متحرک روشی است که در آن یک سری میانگین محاسبهشده در یک بازه زمانی مشخص و متوالی مورد سنجش قرار میگیرند. میانگین متحرک فرازها و فرودهای بیربط را حذف کرده و باعث میشود که به شکل بهتری بتوانیم نمای کلی یک روند را مشاهده کنیم. قیمتیابی در مقابل میانگین متحرک یا میانگینهای کوتاهمدت در مقابل میانگینهای بلندمدت فرایند پیداکردن روندهای بازگشتی را راحتتر میکند. معمولا روشهای متعددی برای محاسبه میانگین وجود دارد:
- میانگین متحرک ساده (SMA) عبارت است از جمع تمام قیمتهای در حال بستهشدن در یک دوره زمانی خاص و تقسیم آنها بر تعداد قیمتها.
- میانگین وزندار خطی هر قیمت را در نظر گرفته و پیش از آنکه قیمتها را با هم جمع کند و آنرا به تعداد قیمتها تقسیم کند در موقعیت آن در نمودار ضرب میکند؛ بنابراین در یک دروه پنج روزه، اولین قیمت ضربدر ۱، دومین قیمت ضربدر ۲، سومین ضربدر ۳، چهارمین ضربدر ۴ و پنجمین قیمت ضربدر ۵ میشود.
- میانگین متحرک نمایی (EMA) بسیار شبیه میانگین متحرک خطی است با این تفاوت که فقط به جدیدترین قیمت که در محاسبه میانگین مورد استفاده قرار گرفته نگاه میکند و این روش را نسبت به جدیدترین اطلاعات بسیار کارآمدتر از روش میانگین متحرک ساده میکند.
۷. از نوسانگرها و شاخصها برای تصدیق آنچه که تغییر قیمتها به شما میگویند بهره ببرید.
شاخصها یک سری محاسبات هستند که اطلاعات روندهایی که از تغییر قیمتها حاصل میشوند را تصدیق کرده و باعث میشوند با اعتماد بیشتری نسبت به خرید یا فروش اوراق بهادار اقدام کنید. (میانگین متحرک که در بالا به آن اشاره کردیم یکی از همین شاخصها میباشد). برخی شاخصها میتواند هر مقداری داشته باشند درحالیکه برخی دیگر به بازه مشخص از مقادیر مانند ۰ تا ۱۰۰ محدود میشوند. به این نوع شاخصها نوسانگرها گفته میشود.
تحلیل تکنیکال چگونه انجام میشود؟
تحلیل تکنیکال از نظریات بازار سهام چارلز هنری داو، مؤسس والاستریت ژورنال و همبنیانگذار کمپانی داو جونز برگرفته شده است. هدف تحلیل تکنیکال پیشبینی قیمت آتی سهام، اوراق بهادار و دیگر اوراق قابل معامله بر اساس قیمت و عملکرد گذشته آنها میباشد. تحلیلگران تکنیکال از قانون عرضه و تقاضا برای درک چگونگی عملکرد بازار سهام و سایر اوراق بهادار استفاده میکنند و با کمک آن میتوانند روندها را مشخص کرده و بر اساس آن میزان سود را خود را تعیین کنند. با کمک مراحلی که در ادامه خواهیم گفت: میتوانید درک مناسبی نیست به تحلیل تکنیکال به دست آورده و از آن برای انتخاب صحیح سهام و دیگر اوراق بهادار کمک بگیرید.
مراحل انجام تحلیل تکنیکال
۱. نسبت به نظریات داو که پایه و اساس تحلیل تکنیکال است دانش کافی کسب کنید.
سه نظریه داو در خصوص سرمایهگذاری چارچوب کلی تحلیل تکنیکال را تشکیل میدهد و به عنوان راهنمای تحلیلگران تکنیکال در بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرد. در ادامه به تشریح این سه نظریه میپردازیم و توضیح خواهیم داد که تحلیلگران تکنیکال به چه شکل آنها را تفسیر میکنند:
- نوسانات بازار تمام اطلاعات شناختهشده و موردنیاز ما را انعکاس میدهند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند که تغییرات در قیمت یک سهام و اینکه تا چد در بازار به خوبی معامله میشود تمام اطلاعات موجود در خصوص آن سهام را منعکس خواهد کرد؛ بنابراین فهرستبندی قیمت در این روش از ارزش مناسبی برخوردار است. تغییرات ناگهانی در معامله یک سهم معمولا نشاندهنده اخبار جدی و مهم درباره شرکتی است که آن سهام را عرضه کرده است. تحلیلگران تکنیکال معمولا خود را با مواردی، چون نسبت P/E، میزان سهم سهامداران، بازده سهام یا دیگر فاکتورهایی که برای تحلیلگران بنیادی مهم است درگیر نمیکنند.
- تغییرات قیمتی معمولا در داخل نمودار مشخص شده و طبق آن پیشبینی میشوند. تحلیلگران تکنیکال به خوبی میدانند که زمانهایی وجود دارد که قیمتها به صورت تصادفی و بدون هیچ الگویی تغییر میکنند، اما زمانهایی هم وجود دارد که قیمتها از یک الگوی مشخص تبعیت میکنند. زمانیکه یک روند شناسایی شود به احتمال زیادی بتوان از آن درآمدزایی کرد خواه از طریق خریدن با قیمت پایین و فروش با قیمت بالا در زمانی که روند رو به بالا است خواه از طریق خرید کوتاهمدت در زمانی که روند رو به پایین است. با اصلاح طول مدت زمانی میتوان بازار را تحلیل کرد. همچنین امکان این وجود دارد که روندهای کوتاه مدت و بلندمدت را نیز شناسایی کرد.
- تاریخ خودش را تکرار میکند. مردم یک نحوه خواندن نشانگر آرون شبه علایقشان را تغییر نمیدهند؛ وقتی یک روند در گذشته به یک شرایط خاص عکسالعمل نشان داده وقتی همان شرایط در حال حاضر دوباره تکرار شود، روند به همان شیوه سابق نیز به آن واکنش نشان خواهد داد و به این روش میتواند یک روند را پیشبینی کرد. از آنجاییکه افراد به شکل قابل پیشبینی نسبت به تغییرات روندها واکنش نشان میدهند، تکنیکالیستها میتوانند از دانش آنها در خصوص اینکه در گذشته چه رفتاری داشتهاند برای سودکردن در روندهای تکراری بهره ببرند. از اینرو تحلیل تکنیکال با «نظریه بازارهای کارار» تفاوت بنیادین دارد، زیرا نظریه دوم اعتقاد دارد که اثر عملکرد افراد و واکنشهای آنها بر روی بازار هیچ تأثیری ندارد.
۲. به نتایج آنی دقت کنید.
برخلاف تحلیلگران بنیادی که به ترازنامهها و سایر اطلاعات مالی در یک بازه نسبتا بلندمدت توجه میکنند، بازههای زمانی موردتوجه تحلیلگران تکنیکال بیشتر از یک ماه نیست و حتی گاهی اوقات به چند دقیقه هم میرسد. این روش به درد آن دسته از افراد میخورد که دوست دارند پشت سر هم اوراق بهادار را خرید و فروش کنند و از این راه کسب سود کنند تا کسانی که دوست دارند در بلندمدت روی سهام سرمایهگذاری کنند.
۳. برای پیداکردن روندهای قیمتی روش خواندن نمودارها را فرا بگیرید.
تحلیلگران تکنیکال برای پیداکردن مسیر کلی صعود یا نزول قیمتها به نمودارها و چارتها دقت بسیار زیادی میکنند و نوسانات کوچک را نادیده میگیرند. روندها از نقطهنظر نوع و مدت، اشکال مختلفی دارند:
- روندهای بالا، که شاخصه اصلی آنها اوج و فرودهای نمودارهایی است که نهایتا بسیار بالا میروند
- روندهای پایین که اوج و فرودهای نمودار در آن به شدت پایین میآیند
- روندهای افقی که اوج و فرودهای متوالی تفاوت چندانی با اوج و فرودهای پیشین ندارد.
- خطوط روند برای ارتباطدادن نقاط اوج متوالی و نقاط فرود متوالی نمودار به یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند. این کار پیدا کردن روندها را آسانتر میکند. این نوع خطوط را خطوط کانال نیز مینامند.
- روند را از یک بعد دیگر نیز میتوان دستهبندی کرد: روندهای عمده که بیشتر از یک سال باقی میمانند، روندهای متوسط که حداقل یک ماه و کمتر از یک سال باقی میمانند و روندهای نزدیک که کمتر از یک ماه باقی میمانند. روندهای متوسط از روندهای نزدیک و روندهای عمده نیز از روندهای متوسط و نزدیک تشکیل میشوند. روندهای کوچکتر ممکن است دارای مسیر مشابه به روندهای بزرگتر از خود نباشند و مسیر متفاوتی را طی کنند. (نمونهای از این موضوع را میتوان سیر نزولی ماهیانه یک قیمت در داخل سیر صعودی آن قیمت در بازه سالیانه در یک بازار پررونق ذکر کرد). بازار پررونق (Bull Market) یک روند عمده است در حالیکه اصلاح قیمت یک روند متوسط در داخل آن است.
- تحلیلگران تکنیکال از چهار نوع نمودار استفاده میکنند. آنها از نمودار خطی برای پیداکردن قیمت سهام در حال بستهشدن در یک بازی زمانی مشخص استفاده میکنند. از نمودار میلهای و شمعی نیز برای نشاندادن قیمتهای بالا و پایین برای یک دوره معاملهای (و نمایش شکافهای بین دورههای معاملهای البته اگر وجود داشته باشند) و نمودار نقطه و شکل (PFC) برای نشاندادن تغییرات قیمتی عمده در یک بازه زمانی بهره میبرند.
- تحلیلگران تکنیکال برای الگوهایی که بر روی نمودارهای تحلیلیشان ظاهر میشوند عبارات خاصی را به کار میبرند. الگویی که شبیه یک سر و شانههاست نشاندهنده آن است روند در حال معکوسکردن خود است. الگویی که شبیه یک فنجان و دسته آن است نحوه خواندن نشانگر آرون نشاندهنده آن میباشد که یک روند رو به بالا پس از یک اصلاح کوتاهمدت رو به پایین به مسیر خود ادامه خواهد داد. الگوهای گرد (rounding bottom) و نعلبکی (saucer bottom) یک دوره طولانیمدت تثبیت قیمت را نمایش میدهند که در آن، بازار از کاهش قیمت به افزایش قیمت متمایل میشود. الگوی سقف دوقلو وکف دوقلو نشاندهنده دو تلاش نافرجام برای افزایش یا کاهش قیمت است که نهایتا با بازگشت روند همراه است. (به همین شکل الگوی سقف سه قلو و کف سه قلو نشاندهنده سه بار تلاش نافرجام برای افزایش یا کاهش قیمت است که به بازگشت روند منجر میشود). الگوهای دیگری نیز نظیر مثلثی، گوشهای، پرچمی سهگوش و پرچمی وجود دارند.
۴. با مفهوم حمایت و مقاومت آشنا شوید.
حمایت به پایینترین قیمت یک سهام پیش از ورود خریداران و افزایش قیمت آن اشاره دارد. مقاومت نیز به بالاترین قیمت یک سهام پیش از فروش سهام توسط فروشندگان و در نتیجه پایین آمدن مجدد آن اشاره دارد. این سطوح ثابت نبوده و دارای نوسان هستند. در یک نمودار که شامل خطوط کانال است، خط زیرین نشاندهنده خط حمایت (قیمت کف سهام) و خط فوقانی نشاندهنده خط مقاومت (قیمت سقف سهام) است. از سطوح حمایت و مقاومت برای تأیید وجود یک روند و اینکه چه زمانی روند خود را تکرار میکند استفاده میکنند.
- از آنجاییکه مردم تمایل دارند که اعداد را به صورت گردشده به ذهنشان بسپارند (۱۰، ۲۰، ۲۵، ۵۰، ۱۰۰، ۵۰۰، ۱۰۰۰ و غیره)، قیمتهای حمایت و مقاومت در قالب اعداد گردشده نمایش داده میشوند.
- این احتمال وجود دارد که قیمت سهام بالاتر از سطح مقاومت و پایینتر از سطح حمایت بیایند. در چنین مواردی، سطح مقاومت تبدیل به یک خط حمایتی جدید برای سطح مقاومتی بالاتر میشود؛ و یا اینکه سطح حمایتی ممکن است تبدیل به سطح مقاومتی برای یک سطح حمایتی پایینتر شود. اگر بخواهد چنین اتفاقی بیافتد، قیمت سهام باید یک تغییر شدید و قابلتوجه داشته باشد. چنین بازگشتهایی در کوتاهمدت بسیار مرسوم هستند.
- به طور کلی وقتی اوراق بهادار نزدیک به سطح حمایتی معامله میشوند، تحلیلگران تکنیکال از خریدن امتناع میورزند، چون نگران نوسان قیمت هستند. با این حال ممکن است در برخی نقطههای آن سطح اقدام به خرید بکنند. آنها که زودتر سهامشان را میفروشند از قیمت حمایتی به عنوان نقطه معاملاتی خود بهره میبرند.
۵. به حجم معاملات توجه کنید.
اینکه در بازار چه میزان خرید و فروش انجام میشود نشانگر اعتبار یک روند و هر آنچه باعث بازگشت آن میشود است. اگر حجم معاملات افزایش چشمگیری داشته باشد حتی زمانیکه قیمتها نیز افزایش قابلتوجهی داشتهاند، روند به احتمال زیاد معتبر خواهد بود. اما اگر حجم معاملات تنها یک افزایش جزئی داشته است (یا حتی سقوط کرده است) و با این حال قیمتها رو به افزایش باشند، شاید روند در حال بازگشت میباشد.
۶. از روش میانگین متحرک برای فیلترکردن نوسانات قیمتی جزئی استفاده کنید.
میانگین متحرک روشی است که در آن یک سری میانگین محاسبهشده در یک بازه زمانی مشخص و متوالی مورد سنجش قرار میگیرند. میانگین متحرک فرازها و فرودهای بیربط را حذف کرده و باعث میشود که به شکل بهتری بتوانیم نمای کلی یک روند را مشاهده کنیم. قیمتیابی در مقابل میانگین متحرک یا میانگینهای کوتاهمدت در مقابل میانگینهای بلندمدت فرایند پیداکردن روندهای بازگشتی را راحتتر میکند. معمولا روشهای متعددی برای محاسبه میانگین وجود دارد:
- میانگین متحرک ساده (SMA) عبارت است از جمع تمام قیمتهای در حال بستهشدن در یک دوره زمانی خاص و تقسیم آنها بر تعداد قیمتها.
- میانگین وزندار خطی هر قیمت را در نظر گرفته و پیش از آنکه قیمتها را با هم جمع کند و آنرا به تعداد قیمتها تقسیم کند در موقعیت آن در نمودار ضرب میکند؛ بنابراین در یک دروه پنج روزه، اولین قیمت ضربدر ۱، دومین قیمت ضربدر ۲، سومین ضربدر ۳، چهارمین ضربدر ۴ و پنجمین قیمت ضربدر ۵ میشود.
- میانگین متحرک نمایی (EMA) بسیار شبیه میانگین متحرک خطی است با این تفاوت که فقط به جدیدترین قیمت که در محاسبه میانگین مورد استفاده قرار گرفته نگاه میکند و این روش را نسبت به جدیدترین اطلاعات بسیار کارآمدتر از روش میانگین متحرک ساده میکند.
۷. از نوسانگرها و شاخصها برای تصدیق آنچه که تغییر قیمتها به شما میگویند بهره ببرید.
شاخصها یک سری محاسبات هستند که اطلاعات روندهایی که از تغییر قیمتها حاصل میشوند را تصدیق کرده و باعث میشوند با اعتماد بیشتری نسبت به خرید یا فروش اوراق بهادار اقدام کنید. (میانگین متحرک که در بالا به آن اشاره کردیم یکی از همین شاخصها میباشد). برخی شاخصها میتواند هر مقداری داشته باشند درحالیکه برخی دیگر به بازه مشخص از مقادیر مانند ۰ تا ۱۰۰ محدود میشوند. به این نوع شاخصها نوسانگرها گفته میشود.
دیدگاه شما