الگو های برگشتی در انتهای روند صعودی عبارت اند از الگوی سر و شانه سقف٬ سقف دو قلو٬ سقف سه قلو و الگو های سر و شانه مرکب. برای مثال تصاویر زیر را مشاهده کنید.
الگوهای کلاسیک
الگوهای کلاسیک بخش مهمی از تحلیل تکنیکال هستند که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم آنها را مشاهده نمود.الگوهای کلاسیک میتوانند به عنوان سیگنالی برای پیش بینی و یا ورودوخروج معامله گر مورد استفاده قرار گیرد. به طور کلي الگوهای کلاسیک به دودسته بازگشتی و ادامه دهنده تقسيم ميشوند.الگو بازگشتی زمانی رخ میدهد که در محدوده قیمتی ازانتهای روند فروشندها بر خریداران قالب میشوند که قیمت توان گذر از آن محدوده را ندارد و قیمت شروع به اصلاح میکند،و بااستفاده از قوانین الگوها می توان میزان کاهش قیمت را پیش بینی کرد. برای اطمینان از تغییر روند از واگرایی اندیکاتورهای (مکدی_ار اس ای)کمک می گیریم که مهر تایید بر الگوهاهستند. الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو جزء بازگشتی ها هستند. در الگو ادامه دهنده روندها بعد از افزایش قیمت تصمیم به استراحت میگیرند که برای مدت زمانی در همان محدوده ها نوسان کنند که بعد از گذشت زمان خریدار و فروشنده بر سر یک قیمت همنظر میشوند و در نهایت به مسیر قبلی خود ادامه می دهند . الگو پرچم،مثلث ،کنج در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار ميگيرند.
الگوی سر و شانه: اين الگو در تايم فريمهای مختلفی تشکيل ميشوند، ولي بيشترين استفاده در تايم روزانه است.اين الگو يکی از الگوهای برگشتی کلاسيک بهحساب ميآيد. زمانی که قیمت بتواند از خط گردن با حجم معاملات بالا و گپ معاملاتی يا به همراه يک کندل قوی اين خط را رد کند و طی 3روز متوالی قیمت پایینتر از آن بسته شود بهمنزله شکست خط گردن تلقی خواهد شد.گاهی اوقات قیمت اعتبار الگوی سقف دوقلو بعد از خارج شدن دوباره خط گردن را لمس میکند که اصلاحا به آن پولبک می گویند. هدف قيمتی اول از شانه تا خط گردن و هدف دوم به اندازه فاصله سر تا خط گردن می باشد. نکته ای که حائز اهمیت است اینکه هر چه شانه چپ و راست ازنظر بازه زمانی و تغییرات قیمتی به هم نزدیکتر باشند الگو اعتبار بیشتری دارد ، و همچنین صاف بودن خط گردن به اعتبار الگو می افزاید .
الگوی سقف دوقلو: اين الگو نيز همانند الگوی سرشانه يک الگوی بازگشتی است. سقف دوقلو يک سيگنال نزولي در بازار است . برای تایید الگو حتما از واگرایی در اندیکاتور مکدی در قله دوم کمک میگیریم و در صورت عبور از خط گردن با حجم بالا و تثبیت قیمت در پایینتر از آن میگوییم سقف دوقلو شکل گرفته است .هدف قيمتی بهاندازه فاصله سقف الگو تا خط گردن می باشد.
الگوی کف دوقلو:الگو کف دوقلو الگو باز گشتی ونشانه شروع روند صعودی در بازار تلقی می شود که حتما برای تایید الگو بایستی نمودار قیمت را با اندیکاتورها ترکیب کنیم . برای ورود به معامله در صورت مشاهده این الگو به دو صورت بای لیمیت و بای استاپ میتوان عمل کرد که این دو پوزیشن به استراتژی معاملاتی هر فرد بستگی دارد.
الگوی پرچم: اين الگو يکی از الگوهای ادامهدهنده در تحليل تکنيکال است. تشکيل این الگو پس از يکروند پرقدرت شکل می گیرد که موجب استراحت و تجديدقوا به منظور ادامه روند اصلی ميشود.ولی در بعضی مواقع باعث تغيير روند در يک سهم خواهد شد مثلا زمانی که سهم وارد الگو شده و بهصورت عکس از الگو خارج شود، باعث تغيير روند ميشود. باید در نظر داشت که به هیچ عنوان قبل از شکست خط و تثبیت آن در جهت ادامه روند ،تصمیم به معامله نمیگیریم . هدف قيمتی اول به حد فاصل سقف و کف ، هدف دوم بهاندازه پایه پرچم می باشد .
در تصویر زیر، سمت چپ الگوی پرچم و سمت راست الگوی مثلث را مشاهده می کنید:
الگوی مثلث :اين الگو یکی از الگوهای ادامهدهنده است ،ولی می تواند بصورت الگو بازگشتی هم عمل کند . تغييرات قيمت در مثلث متقارن به این صورت هست که سقف ها پایین تر از سقف قبلی و کف ها بالاتر از کف قبلی قرار می گیرند. ولی در مثلث نامتقارن تغییرات قیمت در سقف باهم برابر است ولی هر چه به کنج مثلث نزدیک می شویم کف ها بالاتر از کف قبلی قرار می گیرند. معمولا شکست های مثلث در مقاومت رخ می دهند که مي توان انتظار داشت به اندازه قاعده اولين حرکت داخل مثلث درجهت بالا به روند خود ادامه دهد نکته ای که لازم است بدانیم اینکه هیچگاه مجاز به معامله در داخل مثلث نیستیم ما منتظریم تا شکست رخ دهد ،که دراین صورت هست تصمیم به معامله میگیریم .
همچنین چنانچه یک مستطیل مانند شکل زیر تشکیل شود، الگوی مستطیل شکل میگیرد:
الگوی کنج:این الگو مانند سایر الگوها دو نوع صعودی و نزولی دارد که بعد از شکست هرکدام از ضلع ها صعودی یا نزولی بودن آن مشخص می شود. معمولا این الگو را در دسته الگوهای ادامه دهنده قرار می دهند. این الگو از دو خط روند همگرا تشکیل می شود که در آخر همدیگر را قطع میکنند. هرچه به انتها نزدیک میشویم فشردگی قیمت بیشتر می شود و به نسبت حجم آن کاهش میابد وانتظار می رود هنگام وقوع شکست ضلع بالا حجم آن افزایش چشمگیری داشته باشد آن زمان است که از شکل گیری این الگو اطمینان حاصل می شود که تصمیم به معامله میگیریم .
الگوی برگشتی
الگوهای نمودار، الگوهای گرافیکی هستند که به طور منظم در تاریخچه قیمت ها در تمام واحدهای زمانی شکل می گیرند. دو دسته اصلی از الگوهای نمودار وجود دارد: الگوهای برگشتی یا معکوس و الگوهای ادامه دهنده یا تداوم. الگوهای تداوم یا ادامه دهنده در واقع از ادامه داشتن روند فعلی خبر می دهند. یعنی انتظار می رود بازار در روند فعلی ثابت بماند. در حالی که الگوی برگشتی نشان دهنده معکوس شدن روند آینده است. آنها تعیین نقطه ورود و خروج و همچنین تعیین اهداف قیمت را ممکن می کنند.
الگوهای برگشتی در تحلیل تکنیکال ، بیانگر معکوس روند فعلی هستند و از بازگشت روند خبر می دهند. خروجی الگو از نظر تئوری در جهت مخالف حرکت قبل از تشکیل الگوی نمودار است. در یک روند صعودی، یک الگوی برگشتی نشان دهنده یک حرکت صعودی است. از طرف دیگر در روند نزولی می تواند نشاندهنده یک رویداد صعودی باشد.
مهم است که خروج الگو را پیش بینی نکنید. یک الگوی نمودار معکوس فقط زمانی تایید می شود که خط قیمت از الگو خارج شود (شکستگی خط گردن یا شیب نزولی به سمت پایین یا صعودی به سمت بالا). به عنوان مثال، یک نمودار میتواند دو کف را نشان دهد، اما این الگوی نمودار معکوس میتواند به پایین یا محدوده سهگانه تبدیل شود، بنابراین باید منتظر سیگنال صعودی یا نزولی بود.
انواع الگوی برگشتی
الگوهای برگشتی پرایس اکشن دارای انواع مختلفی و به تعداد زیادی می باشند. گاهی این تعداد زیاد ممکن است معامله گران را به اشتباه بیندازد. تسلط و علم کافی به نمودارها بهترین راه پرهیز از اشتباهات خواندن نمودارها می باشد.
مهمترین الگوهای برگشتی پرایس اکشن عبارت اند از :
الگوی برگشتی سر و شانه
این الگو یک الگوی نمودار معکوس روند است که مطمئناً برای سرمایه گذاران شناخته شده ترین است و آنها را موفق می کند.
در تئوری، ارتفاع هر دو شانه باید یکسان باشد و خط گردن باید افقی باشد. در عمل، شانه ها اغلب هم قد نیستند، یا خط گردن به سمت بالا یا پایین می رود (بسته به شکل شانه ها در الگو).
قله های اول و سوم که تقریبا هم اندازه هستند، شکل دهنده شانه ها هستند.
قله دوم (بالاتر از شانه ها) سر را تشکیل می دهد.
هیچ قانون ثابتی وجود ندارد، اما برخی از نویسندگان معتقدند که ارتفاع سر باید 1.5 تا 2 برابر بیشتر از ارتفاع شانه باشد.
همچنین توافق شده است که فضاهای بین هر قله باید یکسان باشد تا الگوی برگشتی سر و شانه را تأیید کند.
خط گردن با دو پایین ترین نقطه ای که بعد از شانه اول و سر به دست می آید مشخص می شود. این دو نقطه پایین همیشه در یک سطح نیستند. بنابراین خط گردن می تواند به سمت بالا (52٪ موارد)، رو به پایین (43٪ موارد) یا افقی (10٪ موارد) باشد.
الگوی برگشتی سر و شانه به طور قطعی در نقطه شکست خط گردن تایید می شود. هدف قیمت برابر با ارتفاع بین خط گردن و بالای سر است که در زیر خط گردن ترسیم شده است.
در تصویر زیر نمایش گرافیکی الگوی سر و شانه را مشاهده می کنید.
الگوی برگشتی کندل
بسیاری از معامله گران از نمودار شمعی به عنوان رایج ترین راه برای تشخیص روند قیمت یاد می کنند. هر کندل در نمودار ساعتی نشان دهنده حرکت به مدت یک ساعت است. در نمودار 4 ساعته نیز عملکرد قیمت در مدت 4 ساعت مشخص می شود.
بالاترین نقطه در الگوی برگشتی کندل، بیانگر بیشترین قیمت اوراق بهادار معامله شده در دوره زمانی مربوطه است. پایین ترین نقطه کندل نیز کمترین قیمت در آن زمان را نشان می دهد. “بدنه” یک کندل مشخص کننده قیمت های باز و بسته شدن در یک دوره زمانی است. با آبی شدن بدنه کندل در می یابیم که قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت افتتاحیه بوده است. همچنین با قرمز شدن بدنه شمعدانی می فهمیم که قیمت افتتاحیه بالاتر از قیمت بسته شدن بوده است.
الگوی سقف دوقلو
الگوی سقف دوقلو، اولین اصلاح خط گردن را تعیین می کند که با پایین ترین نقطه بین دو قله مشخص می شود. سپس قیمت باز می گردد.
الگوی برگشتی سقف دوقلو فقط در صورت شکست نزولی در خط گردن به طور قطعی تایید می شود. هدف قیمت در یک تاپ دوبل با رسم بالاترین نقطه الگو در بالای خط گردن محاسبه می شود. بالاترین نقطه مربوط به تفاوت بین خط گردن و خط مقاومت است که در آن دو قله تشکیل شده است.
زمانی که الگوی دوتایی اعتبارسنجی می شود (شکست در خط گردن)، معمولاً قبل از رسیدن به هدف قیمت الگو، قیمت در مقاومت روی خط گردن عقب نشینی می کند.
الگوی کف دوقلو
الگوی برگشتی کف دوقلو، اولین اصلاح خط گردن را مشخص میکند که در بالاترین نقطه بین دو فرورفتگی تجسم یافته است. سپس قیمت به سطح آخرین اعتبار الگوی سقف دوقلو پایین ترین نقطه (همان سطح حمایتی که اولین پایین است) کاهش می یابد. اندازه دو فرورفتگی معمولاً یکسان است،
یک الگوی کف دوقلو تنها در یک شکست صعودی در خط گردن به طور قطع تایید می شود. هدف قیمت در الگوی پایین دوبل با گرفتن بالاترین نقطه الگو در بالای خط گردن محاسبه می شود. بالاترین نقطه مربوط به تفاوت اعتبار الگوی سقف دوقلو بین خط گردن و خط حمایتی است که در آن دو فرورفتگی تشکیل شده است.
هنگام تأیید یک الگوی پایین دوبل (شکست صعودی در خط گردن)، معمولاً قبل از رسیدن به هدف قیمت الگو، قیمت یک عقبنشینی در حمایت از خط گردن انجام میدهد.
الگوی سقف سه قلو
در الگوی برگشتی سقف سه قلو، ناحیه مقاومت باعث اصلاح 3 باره می شود. خط گردن الگو از پایین ترین دو قله نزولی تشکیل شده است. بنابراین ابتدا یک اصلاح انجام می شود و سپس قیمت به خط مقاومت باز می گردد. بزرگی دو قله معمولاً یکسان است، اما ممکن است اتفاق بیفتد که قله اول بالاتر از دو قله بعدی باشد. این پیکربندی اعتبار الگو را تقویت می کند زیرا منعکس کننده کاهش حرکت در جریان خرید است. نکته حائز اهمیت این است که اگر قله دوم کمتر از دو قله دیگر باشد، ممکن است الگوی سر و شانه باشد.
الگوی کف سه قلو
برای الگوی برگشتی کف سه قلو، منطقه حمایت اجازه می دهد تا قیمت سه بار به عقب بازگردد. خط گردن الگو از دو قله بالاتر صعودی تشکیل شده است. بنابراین، یک بازگشت مجدد ایجاد می شود و سپس قیمت به خط حمایت باز می گردد. اندازه دو فرورفتگی معمولاً یکسان است، اما ممکن است اتفاق بیفتد که فرورفتگی اول کمتر از دو فرورفتگی بعدی باشد. این پیکربندی اعتبار الگو را تقویت میکند زیرا منعکسکننده کاهش حرکت جریان فروش است.
سخن پایانی
الگوی برگشتی از ابزار مهم تحلیل تکنیکال است. آنها نقاط بالا و پایین را در تاریخچه قیمت ها به هم مرتبط می کنند. از آنها برای تعریف نقاط ورودی و تعیین اهداف قیمت استفاده می شود. الگوهای نمودار شامل الگوهای برگشتی و الگوهای ادامه دهنده می شوند. این الگوهای نمودار به طور منظم در نمودارهای قیمت ظاهر می شوند و هر فرم اغلب اثرات اعتبار الگوی سقف دوقلو یکسانی را ایجاد می کند.
الگوی برگشتی قدرت پیش بینی انکارناپذیری دارد. آنها بر اساس مطالعه احتمالات هستند، اما توجه داشته باشید که احتمال زیاد به این معنی نیست که ما باید شکست الگوها را پیش بینی کنیم. یک الگوی نمودار فقط زمانی تایید می شود که خط گردن یا یکی از خطوط روند شکسته شود. این مطالعه فقط نشان می دهد که الگوهای نمودار ابزاری ضروری برای تحلیل تکنیکال هستند. آنها امکان ایجاد سناریوها را فراهم می کنند و پیش نیازی برای گرفتن یک موقعیت می باشند.
این مقاله اطلاعاتی در رابطه با الگوی برگشتی به شما ارائه داد. همچنین انواع مهم الگوهای بازگشتی به اختصار توضیح داده شد. با توجه به اهمیت و نقش اساسی که این الگوها در معاملات شما ایفا می کنند، اطلاعات ارائه شده می تواند در معاملات شما بسیار مفید باشد.
نظرات خود را در رابطه با مباحث این مقاله برای ما بنویسید. مشاورین نیکس در چت آنلاین آماده پاسخ به پرسش ها و رفع ابهامات شما هستند.
الگوهای سر و شانه در تحلیل تکنیکال
برای فهم الگوهای سر و شانه در تحلیل تکنیکال در ابتدا لازم است بدانیم الگو چیست؟ الگوها (patterns) شکلهای متمایزِ ایجادشده توسط توالی دادهها روی یک نمودار هستند. در تحلیل تکنیکال یک الگو حاوی خطوطی است که در طی فراز و فرودهای قیمت، از اتصال نقاط تکرارشوندهی قیمت همچون قیمتهای بستهشدن یا سقف و کفها در یک دوره زمانی خاص شکل میگیرد.
الگوهای قیمت (price pattern) یا الگوهای نمودار (chart patterns)، حاصل مطالعهی توالی چندین نمودار صعودی و نزولی قیمت در یک دورهی زمانی بلندمدتتر هستند که رفتاری تکرارشونده را نشان میدهند. در معاملات بازارهای سهام و کالا، مطالعات انواع الگوی نمودار نقش زیادی در تحلیل تکنیکال و پیشبینی روند قیمتها ایفا میکند. وقتی دادههای قیمت بهصورت گرافیکی روی نمودار قیمت – زمان پیادهسازی میشوند، معمولاً الگویی از حرکات آن مشاهده میشود که بهطور طبیعی رخ داده و در طول یک دوره تکرار شده است که بر اساس آن رفتار تکراری، میتوان روند حرکت بعدی قیمتها را پیشبینی نمود. الگوهای نمودار حاوی سیگنالهای معکوس (برگشتی) یا ادامهدهنده هستند. در ادامه با یکی از انواع الگوهای برگشتی (معکوس) که معروفترین و پرکاربردترین آنها هم هست آشنا میشویم.
الگوی سر و شانهای چیست؟
شاید شناختهشدهترین الگوی برگشتی، الگوی سر و شانه (head and shoulders pattern) باشد. از آنجا که الگوی سر و شانه بازگشت از یک روند را نشان میدهد، پس قبل از شکلگیری الگو، لازم است یک روند واضح وجود داشته باشد تا الگو بتواند برای پیشبینی برعکس شدن آن روند، اعتبار کافی حاصل کند. برای تشخیص الگوی سر و شانه، لازم است روند اولیه، یک روند صعودی باشد که پس از مدتی نوسان و توقف، به روند نزولی تبدیل شده باشد. در مقالهای دیگر، دربارهی الگوی سر و شانهای برعکس (inverse head and shoulders pattern) نیز که در آن، پیش از شکلگیری الگو، روند نزولی بوده و سپس صعودی شده است، صحبت خواهیم نمود.
الگوی سر و شانهای از سه بخش تشکیل شده است: شانهی چپ، سر و شانهی راست؛ حجم نیز یک ویژگی مهم در تفسیر این الگو محسوب میشود. نمونهی استاندارد این الگو را در شکل 1 مشاهده مینمایید.
شکل 1- نمونهای از الگوی سر و شانه از انواع الگوهای برگشتی
شانهی چپ در الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
این قسمت از الگو یک رالی (rally) قوی را نشان میدهد که ابتدا شیب آن نسبت به روند صعودی پیش از شروع الگو، تندتر و حجم معاملات سنگینتر است و سپس به همان سطح قیمتی که از آنجا شروع شده بود، بازمیگردد، در نتیجه یک V برعکس (شبیه عدد 8) تشکیل میشود، اما در این قسمت حجم معاملات سبکتر است.
سر در الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
سقف روند صعودی قیمتها در قسمت سر الگو، یک پله بالاتر از سقف شانهی چپ است. در ادامهی فراز و فرود شانهی اول، رالی قیمتها سهم را با تفاوت قابلتوجهی، به سطحی بالاتر از شانهی چپ میرساند تا بهوضوح سقفهای بالاتری (higher high) نسبت به سقفهای قبلی، در نمودار قیمت ظاهر شود. بااینحال، حجم معاملات معمولاً در این رالی کمتر از آن است که در نیمهی اول (روند صعودی) شانهی چپ تجربه شده بود.
وقتی رالی دوم نیز با افول مواجه شود، با کاهش قیمتها در همان نقطهی شروع شانهی چپ، پایان مییابد؛ به این سطح قیمت، گردن (neckline) میگویند. در این نقطه، کف قیمت گاه حتی پایینتر از خط کفهای روند صعودی سر و شانه خواهد بود – خطی که از اتصال کفهای قبلی روند صعودی ایجاد شده است. تشکیل قسمت سر الگو، اولین سیگنالی است که نشان میدهد احتمالاً رالی رو به پایان است و ممکن است روند بازگشتی آغاز شده باشد.
شانهی راست در الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
شانهی راست تصویر آینهای (یا نزدیک به تصویر آینهای) از شانهی چپ است، اما با حجم معاملات کمتر که نشاندهندهی تمایل کمتر سرمایهگذاران برای خرید و آگاهی آنان از رو به اتمام بودن روند صعودی است. در این نقطه قیمت تقریباً تا همان سطوح سقف تجربهشده در شانهی اول افزایش مییابد، اما این رالیِ آخر، قیمتهای پایینتری (lower highs and lower lows) نسبت به رالی قبلی که قسمت سر الگو را تشکیل داده بود، تجربه خواهد نمود، در نتیجه خط حمایت شکسته شده، نهایتاً قیمت به زیر خط گردن نزول خواهد کرد؛ به این نقطه، نقطهی شکست (breakout) میگویند.
نکات تشخیص الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
یک تحلیلگر بهندرت میتواند یک الگوی سر و شانهی کاملاً شکلیافته را مشاهده نماید. حالات ناقصتر این الگو ممکن است بهجای یک سر و دو شانه در دو طرف، شامل دو قله روی شانه یا روی سر باشند؛ اما درهرحال، قسمت سر باید به سطح قیمت بالاتری نسبت به هر دو شانه برسد، درحالیکه شانهها باید تقریباً متقارن باشند تا این الگو تشخیص داده شود.
از نظر سطح قیمت خط گردن نیز، اولین رالی باید اعتبار الگوی سقف دوقلو از این سطح آغاز شود و شانهی چپ (left shoulder) و سر (head) نیز باید در سیر نزولیشان، تقریباً به همین سطح بازگردند؛ اما خطوط گردن ممکن است همیشه هم خطوط کاملاً افقی را تشکیل ندهند بلکه خط گردن اندکی شیبدار باشد، یعنی کفهای تجربهشده دقیقاً مشابه هم نباشند؛ در شکل زیر نمونهای از این حالت را مشاهده مینمایید. شاید این اَشکال ناقص، کار تطبیق آن را با الگوی سر و شانه (و یا سایر الگوهای تکنیکال) برای تحلیلگران کمّی یا ابزارهای تحلیلگر دشوار سازد، اما مغز انسان میتواند این الگو را – حتی اگر ناقص شکل گرفته باشد – تشخیص دهد.
نحوهی کار با الگوی سر و شانهای در تحلیل تکنیکال
همان گونه که اشاره کردیم، حجم معاملات در تجزیهوتحلیل الگوهای سر و شانه عنصر مهمی است. تجربهی یک سقف جدید قیمت در قسمت بالای سر بدون افزایش در حجم معاملات، نشاندهندهی کاهش تعداد مشارکتکنندگان در بازار صعودی است و این یعنی بهزودی بر اساس کاهش تقاضا، قیمتها نزولی خواهد شد. هنگامی که یک شاخص (مثلاً قیمت) در حال افزایش (یا کاهش) است، اما شاخص دیگر (مثلاً حجم) آنگونه نیست، به این وضعیت واگرایی (divergence) میگویند. در وضعیت واگرایی، شانهی سمت راست (جایی که تقریباً یکسوم پایانی الگو است)، حجم معاملات کمتری خواهد داشت که نشان میدهد علاقه یا تقاضا کاهشیافته، بهزودی با افزایش عرضه، بازار شاهد کاهش قیمت و آغاز روند نزولی خواهد بود.
هنگامی که الگوی سر و شانه شکل گرفت و کامل شد، انتظار میرود که قیمت سهم از سطح خط گردن پایینتر آید. در اینجا تحلیلگران تکنیکال تمایل دارند از قواعد فیلترینگ استفاده کنند تا مطمئن شوند آیا شکست واضحی در خط گردن رخ داده است یا خیر.
این فیلترینگ ممکن است به شکل توقف معامله تا زمانی باشد که قیمت به سطح معنیداری به زیر خط گردن سقوط کند (معمولاً بین 3 تا 5 درصد) یا به شکل درنظرگرفتن یک محدودهی زمانی برای باقیماندن قیمت زیر خط گردن پیش از اقدام به معاملهی مجدد؛ وقتی از نمودار قیمت روزانه استفاده میشود، این قاعده ممکن است شامل چند روز تا یک هفته باشد. قیمتها اغلب طی جهشی به سطح خط گردن بازمیگردند، حتی اگر از سطوح فیلتر (3 تا 5 درصد پایینتر) هم بیشتر کاهش یافته باشند؛ بااینحال، قیمتها معمولاً روی خط گردن یا اطراف آن متوقف میشوند. خط گردن یک سطح حمایتی (support level) است که تحتتأثیر اصل قطبیت (polarity principle) اگر یک سطح حمایت شکسته شد (breakout)، همان سطح قیمت، از آن پس به یک سطح مقاومت (resistance level) تبدیل میشود.
تعیین قیمت هدف (Price target) با الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
مانند همه الگوهای تکنیکال، الگوی سر و شانه باید از منظر روند بلندمدت قیمت اوراق بهادار تحلیل شود. رالیای که قبل از شکلگیری الگو اتفاق افتاده، باید آنقدر بزرگ باشد که چیزی برای معکوس شدن و تشکیل یک قله وجود داشته باشد. هرچه این رالی قویتر و قلهی شکلگرفته بارزتر باشد، احتمال بازگشت شدیدتر و چشمگیرتر نیز وجود خواهد داشت. هنگامی که خط گردن شکسته شد (یعنی پس از نزول قیمت در پایان شانه ی راست)، این احتمال وجود دارد در این فراز و فرود رالیوار، قیمت سهم به همان میزان که از خط گردن (neckline) تا بالای سر (top of the head) افزایش داشته است (مثلاً از 350 تومان تا 650 تومان)، به همان میزان هم افت داشته باشد (یعنی از 350 تومان 50 تومان).
با این حال، اگر رالی ابتدایی (پیش از شروع الگو) با قیمتی بالاتر از خط گردن شروع شده باشد، بعید است که اصلاح، قیمت را از همان سطح قیمتِ آغازین پایینتر بیاورد. از آنجایی که شکلگیری الگوی سر و شانه یک الگوی نزولی (bearish indicator) است (یعنی طی این الگو تحلیلگر انتظار دارد روند صعودیِ ایجاد شدهی قبلی پایان یابد و یک روند نزولی آغاز شود)، تحلیلگر تکنیکال به دنبال کسب سود کوتاهمدت از سهم مورد تحلیل است.
کسب سود از الگوی سر و شانه
هنگام تلاش برای کسب سود از الگوی سر و شانه، تحلیلگر تکنیکال برای تعیین قیمت هدف اغلب از تفاوت بالاترین قیمت تجربه شده در سر و پایینترین قیمت تجربه شده در خط گردن استفاده میکند؛ بدین ترتیب این حدفاصل، میزانی است که تحلیلگر تکنیکال پیشبینی میکند قیمت به میزان مشابه کاهش یابد، پس عدد بهدستآمده بهعنوان قیمت هدف، موقعیتی است که سرمایهگذاری باید در آن بسته شود. قیمت هدف در الگوی سر و شانه بهصورت زیر محاسبه میشود:
قیمت هدف = قیمت روی خط گردن – (بالاترین قیمت در قسمت سر – پایینترین قیمت در خط گردن)
شکل 3- محاسبهی قیمت هدف در الگوی سر و شانه
در شکل 3 میبینیم بالاترین قیمت در قسمت سر 37 دلار و پایینترین قیمت روی خط گردن 27 دلار است و اختلاف این دو 10 دلار.
بنابراین تحلیلگر تکنیکال انتظار دارد پس از پایان الگو، قیمت به میزان 10 دلار زیر خط گردن یعنی به 17 دلار کاهش یابد، پس قیمت هدف برای بستن معامله عبارت است از: 27 دلار – (37 – 27 دلار) = 17 دلار
یک تمرین برای تعیین قیمت هدف با الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
فرض کنید یک تحلیلگر اعتبار الگوی سقف دوقلو تکنیکال قصد دارد به وسیلهی تفسیر الگوی سر و شانه پایینترین قیمت سهام شرکتی را تخمین بزند تا آن را مبنای خرید آن سهم در کف قیمت قرار دهد. وی معتقد است که نمودار قیمت سهام این شرکت در شش ماه گذشته الگوی کلاسیک سر و شانه را نشان میدهد. در این الگو قیمت سهم در قسمت سر به اوج خود یعنی 108 دلار رسید؛ وی با توجه به نوسانات قیمت و نقطهی آغاز روند صعودی اولیه، خط گردن را روی 79 دلار تشخیص میدهد. امروز، سهام به قیمت 78 دلار بسته شده است. به نظر شما بر اساس الگوی سر و شانه، این تحلیلگر چه قیمتی را بهعنوان قیمت هدف برای خرید مجدد در کف قیمت برآورد میکند؟
پاسخ: این تحلیلگر قیمت خط گردن را 79 دلار آمریکا تخمین زده است، پس 108 دلار (higher high) منهای 79 دلار (lower low) برابر است با 29 دلار؛ بنابراین قیمت هدف او 79 دلار منهای 29 دلار یعنی روی 50 دلار برآورد میشود. این تحلیلگر تلاش میکند سهم را به قیمت امروز 78 دلار بفروشد و پیشبینی میکند که اگر در محدودهی 50 دلار (قیمت هدف) در موقعیت خرید (closing the position) باشد، بهازای هر سهم (بدون احتساب هزینههای معامله) سود 28 دلاری به دست خواهد آورد.
همچنین اگر مایل هستید تا این مفهوم را به زبان مرجع مطالعه کنید، میتوانید از سایت investopedia دیدن کنید.
جمعبندی آکادمی دانایان از الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
در تشخیص الگوها به دنبال مشاهدهی شکلی ایدهآل از الگوی مد نظر خود نباشید. الگوها صرفاً جهت تخمین رفتار بازار هستند و تنها ابزاری برای حدس زدن؛ نتایج حاصل از تفسیر الگوها را نمیتوان قطعی و تضمین شده فرض کرد حتی گاه ممکن است از دادههای بعدی متوجه شوید الگو را به اشتباه تشخیص دادهاید. هنگام تفسیر الگوها نیمنگاهی نیز به تجربیات قبلی خود و اطلاعات بنیادی داشته باشید و تنها معیار تصمیمگیری خود را مبتنی بر تفسیر الگوها قرار ندهید.
در تفسیر الگوها برای تعیین قیمت هدف خرید یا فروش، باید این نکته را مد نظر قرار داد که افراد زیادی چون شما در حال تشخیص و تفسیر الگو هستند و همین رفتار دستهجمعی یکسان و همزمان میتواند بر عرضه و تقاضا و رفتار قیمت تأثیرات پیشبینی نشدهای داشته باشد که روند کلاسیک الگو را تغییر دهد؛ بنابراین بهتر است فارغ از ترس و طمع، اندکی پیش از رسیدن بازار به قیمت هدف واکنش نشان داده، معاملات خود را ببندید تا دچار نوسانات هیجانی بازار نگردید.
الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال
برای درک بهتر انواع الگوهای بازگشتی یا به گفته برخی دیگر از تحلیل گران الگوهای برگشتی این مبحث را با یک مثال شروع میکنیم. اتوبوسی را فرض کنید که در یک خیابان در حال حرکت است و میخواهد به سمت چپ بپیچد. برای اینکه چرخش ایمنی به خیابان سمت چپ خود داشته باشد در مرحله اول راهنمای سمت چپ خود را روشن میکند٬سپس قبل از اینکه اعتبار الگوی سقف دوقلو به تقاطع برسد سرعت خود را کم کرده و بعد از نگاه کردن به آینه با احتیاط وارد خیابان سمت چپ می شود.
زمانی که قیمت سهم نیز در حال اتمام روند صعودی یا نزولی خود است نشانه هایی مانند اتوبوس بالا از خود نشان میدهد. به این نشانه ها الگو های بازگشتی می گویند. الگو های بازگشتی انواع متفاوتی دارند که به اختصار در این مطلب آنها را توضیح خواهیم داد.
با توجه به اینکه الگو های بازگشتی و ادامه دهنده از مطالب مهم تحلیل تکنیکال می باشند و نکات آموزشی زیادی دارند نمی توان در مطلب صرفا متنی تمام این نکات را منتقل کرد از این رو این مبحث به صورت کامل و با تمام نکات و جزیات را می توانید در دوره تحلیل تکنیکال کاریمو آکادمی آموزش ببینید.
انواع الگوهای بازگشتی
الگو های برگشتی زمانی نمایان می شوند که روند حرکت قیمت می خواهد عوض شود. یعنی در انتهای یک روند صعودی (نزولی) با دیدن الگوی برگشتی متوجه خواهیم شد که به روند صعودی(نزولی) دیگر تمام شده و روند نزولی (صعودی) شروع خواهد شد.
الگو های برگشتی در انتهای روند صعودی عبارت اند از الگوی سر و شانه سقف٬ سقف دو قلو٬ سقف سه قلو و الگو های سر و شانه مرکب. برای مثال تصاویر زیر را مشاهده کنید.
در تصویر زیر که مربوط به الگوی بازگشتی سروشانه سقف می باشد همانطور که مشاهده میکنید بعد از مشاهده این الگو قیمت سهم افت کرده و در یک روند نزولی قرار گرفته است.
الگوهای برگشتی نزولی نیز عبارتند از سرو شانه کف٬ کف دوقلو٬ کف سه قلو و سروشانه مرکب کف. در تصاویر زیر می توانید دو مثال از الگو بازگشتی نزولی را مشاهده کنید.
الگو های برگشتی از الگو های قابل اعتماد بورس هستند که بعد از مشاهده این الگو ها می توان برای خرید یا فروش سهم اقدام کرد. الگو های بازگشتی زمانی از اعتبار بالاتری برخوردار می شوند که با واگرایی ها ترکیب شوند.
زمانی که در انتهای یک روند صعودی و یا نزولی در کنار مشاهده الگوی بازگشتی شاهد یک واگرایی باشیم اعتبار آن الگو بسیار بالا رفته و می توان با تکیه بر این دو مورد با رعایت اصول معامله گری و رعایت حد سود و زیان وارد معامله شد.
البته قطعا هرچقدر تحلیل تان منسجم تر باشد و استراتژی معاملاتی تان صرفا با الگو های کلاسیک تدوین نشده باشد می توانید معاملات بهتری را داشته باشید و سود های بهتری را ببرید .اما نمی توان از اعتبار این الگو ها چشم پوشی کرد و آنها را نادیده اعتبار الگوی سقف دوقلو گرفت.
آرایش یا الگوها در تحلیل تکنیکال با توضیح الگوی دو قلو
ساعد نیوز: زمانی نیز وجود دارد که بازار بصورت مستقیم یا خنثی حرکت می کند.این بخش از نمودارها یعنی بخشی که بازار راکد می باشد و در حقیقت قیمت فعالیت چندانی انجام نمی دهد بخش مهمی از نمودارهاست.نکته بسیار مهم این است که تغییرات اصلی در روندها احتیاج به یک دوره انتقال دارند
زمانی نیز وجود دارد که بازار بصورت مستقیم یا خنثی حرکت می کند.این بخش از نمودارها یعنی بخشی که بازار راکد می باشد و در حقیقت قیمت فعالیت چندانی انجام نمی دهد بخش مهمی از نمودارهاست.نکته بسیار مهم این است که تغییرات اصلی در روندها احتیاج به یک دوره انتقال دارندمطالعه اعتبار الگوی سقف دوقلو این دوره هاي زمانی انتقال و پیش بینی آنها ما را به سمت مبحثی به نام الگوهاي قیمت هدایت می کنند.
الگوهاي قیمت به دو گروه عمده تقسیم می شوند:
- الگوهاي برگشتی قیمت
- الگوهاي ادامه دهنده
- حجم معامله نقش بسیار مهمی را در تایید الگوها بازي می کند.
سقف دوقلو (الگوی بازگشتی)
الگوی سقف دوقلو یک الگوی نزولی بازگشتی است که معمولا روی نمودارهای میله ای، خطی و نمودارهای شمعی یافت می شود. همانطور که از نام آن مشخص است، این الگو از دو قله متوالی تشکیل شده که تقریبا مساوی هم هستند و یک دره متوسط در بین آنها وجود دارد. (سر) ممکن است انواع مختلفی از این الگو وجود داشته باشد. الگوی کلاسیک سقف دوقلو حتی اگر نشان از تغییراتی بلندمدت نداشته باشد، حداقل یک تغییر متوسط در تغییر روند صعودی به نزولی را خواهد داشت. بسیاری از الگوهای احتمالی سقف دوقلو می تواند در طول مسیر صعودی ایجاد گردند اما تا زمانی که حمایت اصلی شکسته نشود، بازگشت قیمت نمی تواند مورد تایید قرار گیرد.
شناسایی آرایش
1. بلندي قله ها بایستی برابر باشد.
2. خیلی مهم است که مقاط معین و مهم همگی با خط گردن مماس شوند.کوتاهی در این شرط ویژگی هاي آرایش را کم اعتبار می کند.
3. آرایش دو قله تنها زمانی تایید می شود که به طور کامل دو موج به سطح مقاومتی برخورد نموده و در برگشت قیمتها نفوذي به خط گردن ایجاد گردد. در این حلات قیمت بسته شدن خارج از خط گردن خواهد بود.چنانچه قیمت نتواند خط گردن را قطع کند الگو اعتبار خود را از دست می دهد
توضیح دوقله با شکل
در این آرایش خطی موازي رو به روي سطح مقاومت کشیده می شود که دو قله را به عم وصل می کند.این جهت شناسایی خط گردن در نظر گرفته می شود.عبور کنند ، سطح A دوباره سعی می کنیم پدید آمدن این آرایش را مرور کنیم.پیش از آنکه قیمتها از نقطه حمایت در برابر قیمتها بوجود آمده و زمانی که این خط شکسته می شود به یک خط مقاومت مهم و قوي به سطح حمایت برگشت می کنند.این سطح اکنون به عنوان B تبدیل خواهد شد.قیمتها در برخورد با نقطه خط گردن مطرح است.امید خریداران به برگشت قیمتها دوام زیادي پیدا نمی کند ، چرا که بار دیگر قیمتها در نقطه بوسیله عرضه هایی بازمی گردد.حرکت قیمتها طوري است که سطح حمایت شکسته می شود ، اما احتمال دارد با تلاش خریداران قیمت به سوي خط گردن متمایل شود.د این حالت خط گردن توسط بازار آزموده شده و می تواند نقش بازدرانده از رشد را بازي کند.اگر خط مقاومت در برابر فشار خریداران دوام بیاورد انتظار می رود قیمت سقوط کند.هدف قیمتی احتمالا برابر فاصله بین بالاي قله ها و خط گردن است و از نقطه شکسته شدن خط روند یه سمت پایین محاسبه می شود.
برای اعتبار الگوی سقف دوقلو روشن شدن قضیه ما به نکات کلیدی شکل گیری الگوی سقف دوقلو اشاره می کنیم
1 – روند قبلی: قبل از تشکیل هر الگوی بازگشتی، باید یک روند وجود داشته باشد که بتوان بازگشتی برای آن متصور بود. در مورد سقف دوقلو، باید وجود یک روند صعودی چندماهه قبل از شکل گیری الگو وجود داشته باشد.
2 – اولین قله: اولین سقف (قله) می بایست بالاترین قیمت در روند کنونی باشد. در سقف اول به نظر می رسد که روند در حال ادامه دادن روند است و هیچ تهدیدی متوجه روند نیست.
3 – دره: بعد از تشکیل اولین سقف یا قله، یک نزول موقتی در حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد شکل می گیرد. حجم معاملات در حین نزول قیمت از سقف اول معمولا ناچیز است. شکل دره بعد از سقف اول می تواند گاهی اوقات کمی گرد باشد که نشانه تقاضای ملایم در سهم است.
4 – دومین قله: بعد از تشکیل دره معمولا حرکت قیمت با حجم کم همراه می شود و در محدوده ی قیمتی قله قبلی، قیمت با مقاومت مواجه می شود و سقف (قله) دوم تشکیل می گردد. حتی بعد از مواجه شدن با مقاومت، تشکیل شدن سقف دوقلو در حد احتمال است و الگوی سقف دوقلو هنوز تایید نشده است. دوره زمانی بین دو سقف معمولا ۱ تا ۳ ماهه است ولی می تواند از چندهفته تا چندماه متغیر باشد. در تشکیل الگوی سقف دوقلو سقف های دقیق ارجحیت دارند ولی تغییر ۳ درصدی قله ها نسبت هم نیز قابل قبول است.
5 – نزول از قله دوم: حتی بعد از نزول قیمت از قله دوم، الگوی سقف دوقلو و تغییر روند هنوز کامل نشده است. شکست حمایت به سمت پایین که قبلا در پایین ترین نقطه بین قله ها تشکیل شده، الگوی بازگشتی سقف دوقلو را تکمیل می کند. این شکست می بایست با قدرت و افزایش در حجم معاملات همراه باشد.
6 – تبدیل حمایت به مقاومت: حمایت شکسته شده تبدیل به مقاومت می شود و گاهی اوقات قیمت مجددا به این سطح مقاومت (که قبلا حمایت بوده) اصطلاحا پولبک می زند. چنین برگشت های موقت و برخورد به مقاومت، معمولا فرصتی برای خروج است.
7 – هدف قیمت: فاصله بین حمایت شکسته شده تا قله ی الگو را می توان از سطح حمایت رو به پایین محاسبه نمود تا هدف قیمتی این الگو بدست آید. بنابراین هرقدر الگوی تشکیل شده بزرگ تر باشد، پتانسیل افت قیمت بیشتری نیز در نزول احتمالی وجود خواهد داشت.
گرچه تشخیص الگوی سقف دوقلو ممکن است به نظر ساده و راحت برسد، اما باید دقت کرد تا موقعیت های گمراه کننده که شبیه الگوی سقف دوقلو است ما را دچار زیان نکند. قله ها در الگوی سقف دوقلو می بایست در حدود یک ماه از هم فاصله داشته باشند. اگر قله ها بسیار به هم نزدیک هستند، ممکن است تنها یک مقاومت موقتی شکل گرفته باشد و روند صعودی به نزولی تبدیل نگردد.
مطمئن شوید که دره بین دو قله حداقل ۱۰ درصد نسبت به سقف پایین تر آمده باشد. کاهش کمتر از ۱۰ درصد ممکن است نشانه ی افزایش در فشار فروش نباشد. یکی از مهم ترین اشتباهاتی که در سقف دوقلو باید از آن اجتناب کنید، اقدام زودهنگام در زمانی است که هنوز تشکیل الگو قطعی نشده است. همواره برای تایید الگو، منتظر شکست حمایت بمانید؛ این شکست باید متقاعدکننده باشد.
برای اطمینان از شکست روند، مانند برخی از افراد می توانید این دو قانون را در نظر بگیرید:
اول : ۳ درصد قیمت را در نظر بگیرید و هرگاه حمایتی شکسته شد، تا زمانی که قیمت ۳ درصد از سطح حمایت پایین تر نرفته آن شکست را یک شکست قطعی ندانید.
دوم : برای اطمینان از شکست حمایت، قیمت باید حداقل ۳ روز در زیر سطح حمایت باقی بماند. فراموش نکنید روند در جریان است، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. این اصل در الگوی سقف دوقلو هم صادق است، بنابراین تا زمانی که حمایت شکسته نشده است، این روند را ادامه دار در نظر می گیریم.
دیدگاه شما