درک معاملات جبران کننده


وبلاگ حقوقی علی رضا رحیمی کیا

در ابتداي اين بحث و براي شناخت كامل غرر به مفاهيم غرر و معناي آن مي‌پردازيم. گر چه تا اينجاي مقاله، كم و بيش با معني اين وا‍ژه آشنا شده‌ايم، ليكن درك فلسفه نهي قانونگذار نسبت به اين نوع معاملات مطالعه بيشتر در اين خصوص را مي‌طلبد

مفهوم غرر

غرر در لغت به معاني مختلفي به كار رفته است، غفلت، خطر، فريب، خدعه. و برخي آن را نيز به معني جهل و جهل توأم با خطر به كار برده‌اند و حتي شيخ انصاري در بياني متناقض ابتدا منشأ غرر را به معني جهل به كار برده است. و اين سئوال را مطرح ساخته است كه چگونه ممكن است جهالت هم منشأ غرر بوده و هم به معني غرر باشد؟

وي در اين باره مي‌فرمايد: «كليه علما و فقها متفق‌اند كه در معناي غرر در جهالت اخذ شده است. و جهل، قدر جامع بين تفاسير وارده در معناي غرر است، خواه جهل در اصل وجود مبيع باشد و خواه از حصول آن و خواه در صفات مبيع از حيث كميت و كيفيت

اما هانگونه كه از نحوه تقنين قانون مدني بر مي‌آيد غرر به معني جهالت به كار نرفته است بلكه برعكس از جهالت است، كه غرر حاصل مي‌شود و اگر جهالت در معني غرر به كار مي‌رود،‌چه لزومي داشت كه قانونگذار معاملات مجهول را باطل اعلام كند و مي‌باست معاملات غرري را باطل اعلام مي‌كرد و نيازي نبود كه قانونگذار منشأ غرر كه جهل باشد را مورد حكم خود قرار دهد. اما خميني نيز در تأييد اين نظر، بر شيخ خرده گرفته و بيان كرده است كه: «كلمات شيخ و غير او درباره غرر مضطرب است بعضاً جازمند بر اينكه غرر به معناي جهالت است و در جاي ديگر غرر را به معناي خطر يا اقدام بر عملي كه ايمن از ضرر نيست آورده‌اند، حال آنكه در هيچ يك از كتب لغت، غرر را به معناي جهالت تعريف و تفسير نكرده‌اند، زيرا عناوين و تعاريف ذكر شده در كتب لغت حتي واژه غفلت، غير از عنوان جهالت است و شگفتا از شيخ انصاري كه بيان داشته:«و بالجمله فالكل متفقون . »

بنابراين همانگونه كه بيان شد به كار رفتن غرر در معني جهالت نادرست است و در واقع جهالت سبب مي‌شود كه در معامله احتمال خطر و يا ورود ضرر باشد كه به آن غرر گويند

مبناي غرر

در خصوص مبناي غرر بين نويسندگان و فقها اختلاف نظر است

برخي جهالت صرف را مبنا و منشأ وجود غرر مي‌دانند. اين عده معتقدند براي پيدايش غرر در معامله تنها چيزي كه دخالت دارد جهل نسبت به مورد معامله است و هرگاه مثلاً وزن شيء مكيل در معامله مشخص نباشد معامله به جهت جهالت و احياناً پيدايش غرر باطل است

در مقابل برخي ديگر معتقدند، در پيدايش غرر علاوه بر جهالت، وجود ضرر نيز لازم است. بنابراين اگر در معامله‌اي جهالت صرف وجود داشته باشد و ضرر در آن نباشد، معامله غرري نبوده و باطل نمي‌باشد

دكتر لنگرودي در اين باره مي‌نويسد: باید دانست كه غرر دو حکم دارد: اول جهل، دوم احتما حصول ضرر از ناحيه جهل، به همين جهت برخي از فقها مي‌گويند: لاغرر و لاخداع اذا امن من الضرر يعني اگر احتمال ضرر نباشد غرر وجود ندارد .

اما به نظر مي‌رسد نظر اول صحيح‌تر باشد، چرا كه معتقدان به نظر دوم يك نكته اساسي را ناديده گرفته‌اند، و آن اينكه ما ابتدا غرر را به ضرر و خطر معني كرديم، سپس منشاء غرر را هم ضرر مي‌دانيم يعني امري خود منشأ خود باشد، و اين تفسير باطل است

همانطور كه در جاي جاي اين مقاله اشاره شد، منشأ غرر كه همانا خطر و احتمال وجود ضرر است، جهل مي‌باشد. از جهالت نسبت به عوضين است كه احتمال وجود خطر حاصل مي‌شود. و اين دو در طول يكديگرند. جهالت است كه منتهي به ضرر مي‌شود و ما از اين خطر و احتمال ورود ضرر تعبير به غرر كرديم

ميرزاي قمي در فتوايی در اين رابطه،چنین نظر داده است:". وگاه هست كه در عرف و عادت در بيع مجهول غرر و سفهي نيست . "

همانگونه كه از كلام صريح ميرزا مشخص است، ضرر در هيچ جاي اين فتوا به كار نرفته و به جاي آن واژه غرر و سفه به كار رفته است. نكته‌اي كه اين دسته از نويسندگان از آن غافل بوده و به آن بي توجه مانده‌اند اين است كه احتمال ورور خطر و ضرر خود به معني غرر است. با اين وجود تأثير نظر دوم به حدي بوده است. كه برخي ار نويسندگان در نگارش مقالات و آثار خود به تشريح وازه غرر به جاي جهل پرداخته‌اند

نتيجه اين بحث

از تحليل مبنا و معناي غرر اين نتيجه بدست آمد كه: مبناي غرر، جهالتي است كه نسبت به عوضين وجود دارد. اما مبناي جهالت وجود غرر نيست بلكه مبناي جهالت، معلوم نبودن عوضين است. پس ممكن است در معامله‌اي، مورد معامله مجهول باشد ولي غرري نباشد. از اين نكته نتيجه بسيار مهمي بدست مي‌‌آيد و آن اينكه وجود معاملات مجهول غير غرري امري غير واقع نيست

گفتار سوم

احتمالي بودن وجود غرر در جهل

معاملات مجهول غير غرري

در باب اين نوع معاملات در شماره پيشين صحبت شد و در اينجا نكاتي چند كه ناگفته مانده است بيان مي‌شود

همانگونه كه مشخص شد، مجهول در مقابل معلوم به كار مي‌رود. بنابراين جهل به مورد معامله ناشي از معلوم نبودن مورد معامله است، كه از طريق علم به جنس و وصف و مقداربه مورد معامله برطرف مي‌شود. (م342ق.م) پس به عنوان قاعده‌اي در تفكيك مجهول غرري و غير غرري بايد يادآور شد كه ،مبناي غرر جهل است، اما مبناي جهل، معلوم نبودن عوضين است، كه محتمل است به غرر منتهي شود يا نشود. لازم به ذكر است كه دو واژه معلوم و معين در عرف به معني يكسان بكار مي‌روند، ولي در لسان حقوقي اين دو واژه به يك معني نبوده، احتمال دارد مورد معامله‌اي معلوم باشد ولي معين نباشد، و همين طور بالعكس

ايراد نشود كه، چون مجهول در لغت در مقابل معلوم به كار مي‌رود، پس اگر مورد معامله معلوم ولي مردد باشد، جهل به عوضين زخ نمي‌دهد

به نظر مي‌رسد آنچه به مجهول اطلاق مي‌شود، و آنچه سبب ايجاد جهل به مورد معامله مي‌گردد هر حالتي است كه طي آن طرفين ندانند در مقابل ثمن چه مالي طبق شرايط قانوني و در مقابل مبيع چه مقدار ثمن قرار مي‌گيرد

بنابراين تعريف، مورد معامله مردد نيز مجهول و تابع احكام آن قرار مي‌گيرد. دكتر لنگرودي درين باره مي‌نويسد". بنابراين اگر دو مال وجود داشته باشد كه متحد الجنس باشند و فروشنده يكي از دو جنس را بدون تعيين بفروشد، عين مبيع مجهول است . "

از مطالب طرح شده تاكنون روشن شد. كه جهل بر دو نوع است، غرري و غير غرري، حال بايد ديد، آيا قانونگذار به هر يك از اين دو مقسم اثري جداگانه مترتب نموده است يا خير؟

مقالات متعدد در نفي بطلان معاملات غير غرري، تعبير جهل به غرر و صحيح دانستن معاملات مجهول غير غرري، همه به جهت عدم روشن بودن فلسفه بطلان معاملات مجهول است. قانونگذار تنها به نهي از معامله مجهول پرداخته و علت آن در هيچ جاي قانون و يا شرع نيامده است. به هر تقدير انعقاد معامله مجهول از طرف شارع نهي شده است. و سخني كه دراين مبحث پيش رو قرار مي‌گيرد، نهي قانونگذار و تأثير آن بر صحت يا عدم صحت عقد است

نهي قانونگذار و اثر آن بيشتر مورد توجه اصوليين بوده است تا حقوقدانان و دربين حقوقدانان تنها عده قليل به اين مسئله پرداخته‌اند. منظور از نهي قانونگذار اين استکه شارع در مواردي انجام عملي را مورد نهي خود قرار داده است ولي ضمانت اجراي آن را در قسمت صحت و بطلان مطرح نكرده است. و بنابراين در اين مورد سئوال مي‌شود كه آيا عمل حقوقي كه مورد نهي قانونگذار قرار گرفته و يا تشريفات خاصي از آن اجرا نشده است باطل مي‌باشد يا خير؟ مثلاً اگر عقد نكاحي ثبت نشود، با توجه به امر قانونگذار در اين مورد و نهي از عدم ثبت نكاح، نكاح مزبور باطل است يا خير؟

اصوليين در اين زمينه قائل به تفكيك شده‌اند

الف: گاهي نهي را متوجه شرايط و موانع و اجزاء عقد مي دانند كه در اين صورت عقد مخالف با آن فاسد و باطل است. كه در اين صورت بطلان را به علت نهي قانونگذار نمي‌دانند، بل به جهت فقدان شرط و يا وجود مانع مي‌دانند

ب: گاهي نهي را ايجاد كننده زمينه يك واقعه حقوقي مي‌دانند، كه در اين صورت نهي موجب بطلان نمي‌شود، مثل تبديل يد اماني امين به يد ضماني به جهت تصرف در مورد وديعه

ج: مورد ديگر نهي را به اين صورت بيان كرده‌اند: گاهي نهي اگر چه به صورت ظاهر به معامله وارد شده ولي در وقاع نهي از عمل ديگري است، در اين صورت موجب فساد و بطلان نخواهد بود. ولي به لحاظ ارتكاب يك عمل حرام و يا مخالف با قانون، مجازات خواهد شد

مثل اينكه نگاه به اجنبي حرام و شرعاً ممنوع است، حال هرگاه اين كار همراه با انجام بيع باشد، نمي‌تواند مستند بطلان بيع و فروش باشد

د: گاهي نتيجه و حاصل عمل مورد نهي قانونگذار قرار مي‌گيرد. در اين صورت مخالفت با نهيموجب بي‌ارزش بودن، فساد و بطلان آن عمل خواهد بود

از اين تقسيم بندي، مورد سوم به نظر هيچ ارتباطي با مسئله نهي در معاملات و اثر آن ندارد، چرا كه دو موضوه بي‌ارتباط با يكديگرند. ممكن اسن دو يا چند عمل حرام در يك زمان انجام شود، ولي اگر اين دو عمل حرام در طول يكديگر و يكي علت ديگري نباشد،‌موجب فساد نخواهد بود. در اين مورد حتي مي‌توان از مثال مطرح شده نيز پيش‌تر رفت و بيان كرد، فرضاً شخصي در حال نوشيدن شراب، اقدام به انعقاد معامله‌اي مي‌نمايد طبيعتاً اين عمل او حرام است و مورد نهي شارع قرار گرفته است. ولي آيا جمع اين اعمال نيز مورد نهي قرا گرفته، يعني آيا معامله در حال نوشيدن شراب (نه به حد مستي) باطل اعلام شده است؟

مع‌الوصف آنچه به مبحث ما ارتباط پيدا مي‌كند. مورد اول است. جايي كه شروط و اجزاء عقد مورد نهي قانونگذار قرار گرفته است

پس روشن شد که نهی قانونگذار (در خصوص بحث ما)از دو حال خارج نیست

الف:هي نسبت به لزوم رعايت شرطي از شروط صحت معامله، يا خلل و مانعي از وقوع آن به نحو صحيح

ب: نهي دال بر مبغوضيت عمل حقوقي، در حالي كه شرطيت و مانعيت چيزي را نرساند. در مورد حالت اول، در حالي كه نهي نشانگر اعتبار شرطي در متعاقدين و يا عوضين باشد، بدون ترديد، نهي موجب بطلان عقد مي‌باشد، مانند نهي از بيع با سفيه يا مجنون. در مورد اين نوع نواهي هيچگونه اختلاف نظري در ميان علما وجود ندارد .

درمورد صورت دوم كه دلالت بر كراهت عمل حقوقي در شرايطي است، در ميان فقها اختلافات نظر وجود دارد كه به دليل عدم ارتباط با بحث ما از ورود در آن پرهيز مي‌كنيم

اما در مورد اول نيز قاعده خاصي بدست نيامد، و به دشواري مي‌توان قاعده‌اي در اين زمينه كه نهي قانونگذار در چه زماني سبب فساد و بطلان معامله مي‌گردد وضع نمود. اما بر طبق نظر مشهور و آنچه بيشتر مورد اعتماد است، "در مواردي كه نهي قانون ناظر به يكي از اركان و شرايط صحت معامله است، قرينه بر فساد آن است، زيرا مقصود اصلي از قراردادها ايجاد اثر حقوقي بين دو طرف است و نهي از معامله نيز ارتباط به همين مقصود اصلي دارد و نه لوازم تبعي آن. پس هر جا كه قانون معامله با اشخاصي معين يا موضوع يا جهت خاصي را منع مي‌كند، اصل بطلان يا عدم نفوذ آن است، مگر اينكه قوانين و دلايل ديگري خلاف آن را برساند. همچنين در جايي كه ايجاد تعهد يا انتقال حق به طور مسلم با حكم قانون منافات دارد، چاره‌اي جز قبول بطلان معامله نيست."(دکتر کاتوزیان،قواعد عمومی قراردادها،ج1) اين قسمت از كلام استاد مبناي نتيجه ما از اين همه مقال است. جايي كه ايجاد تعهد خلاف صريح قانون مي‌باشد، چاره‌اي جز قبول بطلان نيست. بنابراين در اين مورد خاص كه به جهل در معامله پرداخته شد، با توجه به صراحت قانونگذار در مواد 190 و 216 در شرايط اساسي معامله، ماده 342 در باب بيع، ماده 472 درباب مجهول بودن يا مردد بودن عين مستأجره، و در ديگر ابواب قانون مدني به فراخور نوع عقد، كه به بيان اثر جهل در معامله پراخته شده است، درک معاملات جبران کننده بطلان اين گونه عقود تصريح شده ولذا چنين معاملاتي مطلقاً باطل مي‌باشد

نتيجه گيري

فلسفه نهي قانونگذار در معاملات مجهول، به نظر اكثريت به دليل اجماع نقل شده بر آن است، و حتي بزرگاني از فقه با وجود، موجوديت معاملات غير غرري به دليل اجماع نقل شده بر آن، اين نوع معاملات را باطل اعلام نموده‌اند: "خدا بيع مجهول را فاسد و حرام كرده به دليل‌هايي كه پيش گفتيم كه از جمله آنها لزوم غرر و سفه بود. و گاه هست كه درعرف و عادت در بيع مجهول غرر و سفهي نيست. چنانكه هرگاه پول قليلي بدهد و ماهي نيزاري كه مظنه هست در آن، ماهي بسيارباشد و اضعاف مضاعف آن قيمت، به عمل بيايد. و چنانكه كسي پول خرج كند در كندن معدني به اميد تحصيل طلا و نقره بسيار، با جهالت حال. يعني محتمل باشد كه چيزي بيرون نيايد، لكن مظنه حصول نفع بسيار هم باشد. عرفاً در اينجا نمي‌گويند سفيه است يا مغرور. خصوصاً در وقتيكه بايع محتاج است به آن پول قليل و خود نمي‌تواند ماهي نيزار را صيد كند يا به ديگري بدهد، كه براي بايع هم غرري و سفهي نيست. پس اگر دعوي اجماع نبود در بيع مجهول ما قائل مي‌شديم به جواز آن در وقتي كه غرر و سفهي لازم نيايد

پس چون حكم به حرمت بيه مجهول محض شده مطلقاً، خواه غرر و سفهي لازم آيد يا نه، ما تجويز نمي‌كنيم."(میرزای قمی،جامع الشتات )

بنابراين اينكه درمقام تفسير به فلسفه سازي پرداخته و از بين رفتن آن فلسفه را به معني صحت عقد بدانيم صحيح نبوده، هرج و مرج و حكومت سليقه را به ارمغان مي‌آورد. با اين روش در تمام موارد نهي شده توسط قانونگذار راهي براي صحت آن ایجاد مي‌شود. و مي‌توان در موارد مختلف، مثلاً عدم اهليت مجانين استدلال نمود كه چون حجر اين دسته از افراد حمايتي است، بنابراين در صورت تنفيذ قيم معامله مجنون صحيح مي‌شود. حال آنكه هيچ كس چنين نتيجه‌اي را نمي‌پذيرد

گرچه در علم حقوق خصوصي، گستره تفسير بروي حقوقدانان باز است، ليكن اين تفسير نيز از چارچوب خاصي پيروي مي‌كند. كه در صورت عدم رعايت آن، گاه تفسير حاصله، نقض غرض قانونگذار مي‌گردد

مع ذالك در جستجوي راه حل پذيرش اين دسته از نواهي قانونگذار ، بايستي به اين امر قائل شويم كه حق آن چيزي است كه قانون(شارع) آن را حق بداند و ناحق را نيز قانون(شارع) مشخص مي‌كند، كما اينكه قانونگذار عقد بيمه را كه عقد مجهول محض است و غرر ركن اصلي آن مي‌باشد، به جهت وجود منافعي خاص و جلوگيري از وجود ضررهاي جبران نشده صحيح دانسته است و يا در باب گروبندي پس از اعلام بطلان قمار و گروبندي به طور كلي، در برخي موارد (در دوانيدن حيوانات سواري، تيراندازي و شمشيربازي) نظر به وجود مصالحي صحيح دانسته است. بنابراين در جايي نيز كه قانونگذار شرطي را ناظر بر صحت عقد مي‌داند، عدم وجود آن هر چند استدلال بر خلاف آن موجه و مسجل باشد، از اجراي حكم بطلان يا عدم نفوذ جلوگيري نمي‌كند

مي‌توان به قانون ايراد كرد و انتقاد نمود تا قانون خطا اصلاح شود. اما خودداري از اجراي آن با تمسك به تفاسير مختلف، گامي در جهت برخورد سليقه‌اي و تزلزل جوامع است

۲۰ استراتژی که هر معامله گر در بازار بورس باید بداند.

۲۰ استراتژی که هر معامله گر در بازار بورس باید بداند.

۲۰ استراتژی که هر معامله گر در بازار بورس باید بداند.

یک معامله گر موفق در بازار بورس از چه استراتژی هایی پیروی می کند؟

همانطور که می دانید خرید سرور مجازی بورس توشن یکی از مهم ترین اقداماتی است که معامله گران در بازار بورس انجام می دهند.

در این مقاله قصد داریم شما را با ترفند هایی که افراد موفق در بازار بورس انجام می دهند آشنا کنیم.

همچنین با مطالعه مطالب قبلی می توانید در خصوص ترید و تریدر ها اطلاعاتی به دست آورید.

رزرو سود قابل اعتماد در بازارهای مالی دشوارتر از آن است که در نگاه اول به نظر می رسد.

در واقع، برآوردهای غیررسمی نشان می دهد که بیش از ۸۰٪ معامله گران سرانجام شکست می خورند، و سراغ کار دیگری می روند.

اما صنعت کارگزاری به ندرت نرخ شکست مشتری را منتشر می کند زیرا آن ها احتمالاً نگرانند که حقیقت باعث ترساندن حساب های جدید می شود.

در واقع، موفقیت در معاملات دشوار است و معامله گران سودآوری مداوم دارای ویژگی های کمیاب خاصی هستند.

این ۲۰ قانون نکاتی است که افراد حرفه ای مدت ها برای ماندن در حلقه برندگان استفاده می کنند.

راهی برای سودآوری بلند مدت

سودآوری طولانی مدت به دو مجموعه مهارت مرتبط نیاز دارد. اولین کار این است که مجموعه ای از استراتژی ها را شناسایی کنید که درآمد بیشتری نسبت به ضرر خود دارند و سپس استفاده از این استراتژی ها به عنوان بخشی از یک برنامه تجاری است.

دوم، استراتژی ها باید عملکرد خوبی داشته باشند در حالی که بازار انگیزه های گاوی را تجربه می کند و تحمل می کند. به عبارت دیگر، در حالی که بسیاری از معامله گران می دانند چگونه در بازارهای خاص کسب درآمد کنند، مانند یک روند صعودی قوی ، آن ها در طولانی مدت شکست می خورند زیرا استراتژی های آن ها با تغییرات اجتناب ناپذیر در شرایط بازار سازگار نیست.

آیا می توانید با رویکردی که احتمال رفاه طولانی مدت را افزایش می دهد، از بسته جدا شوید و به اقلیت حرفه ای بپیوندید؟

آیا می توانید از گله تجار wannabe جدا شوید و به موفقیت تجاری برسید؟

با یک برنامه واضح و روشن با استراتژی های اثبات شده شروع کنید و سپس از ۲۰ قانونی که در آن آمده استفاده کنید.

۱. به نظم و انضباط خود پایبند باشید

نظم و انضباط را نمی توان در یک سمینار آموزش داد و یا در نرم افزار گران قیمت تجارت یافت.

معامله گران هزاران دلار صرف تلاش برای جبران عدم کنترل خود می کنند اما تعداد کمی از افراد متوجه می شوند که نگاه طولانی به آینه همان کار را با قیمت بسیار پایین انجام می دهد.

درس مهم این است که، یک معامله گر پس از اطمینان به برنامه معاملاتی خود، باید نظم و انضباط خود را حفظ کند، حتی اگر رگه های باخت ضروری وجود داشته باشد.

معامله گر

۲. دوری از جمعیت

سودآوری طولانی مدت مستلزم موقعیت یابی در جلو یا پشت جمعیت است، اما هرگز در جمعیت این اتفاق نمی افتد، زیرا این همان جایی است که استراتژی های غارتگرانه هدف قرار می گیرند.

از تابلوهای سهام و اتاق های گفتگو که در آن ها افراد از اهمیت جدی برخوردار نیستند و بسیاری از آن ها انگیزه های مخفی دارند، دور بمانید.

۳. طرح معامله خود را داشته باشید.

برنامه معاملات خود را هفتگی یا ماهانه به روز کنید تا شامل ایده های جدید و از بین بردن ایده های بد باشد.

هر وقت در چاله ای افتادید و به دنبال راهی برای بیرون آمدن هستید برگردید و برنامه را بخوانید.

۴. تنبلی نکنید.

رقابت شما صدها ساعت را صرف تکمیل استراتژی ها می کند و اگر انتظار دارید چند دارت پرتاب کنید و با سود همراه شوید، اشتباه کرده اید.

تنها راه دستیابی به موفقیت طولانی مدت، سخت کوشی و انضباط است.

۵- از امر بدیهی بپرهیزید

سود به ندرت از پیروی از اکثریت یا جمعیت حاصل می شود. وقتی می بینید که یک تجارت کامل راه اندازی شده است، به احتمال زیاد همه افراد نیز آن را می بینند، شما را در میان جمعیت کاشته و شما را برای شکست آماده می کنند.

۶. قوانین خود را زیر پا نگذارید.

شما قوانین معاملاتی ایجاد می کنید تا در موقعیت های بد پیش بروید تا از مشکل خارج شوید. اگر به آن ها اجازه نمی دهید کار خود را انجام دهند، انضباط خود را از دست داده اید و درها را برای ضررهای بیشتر باز کرده اید.

۷. به پند و اندرز سایرین گوش ندهید.

این پول شما است، نه آن ها. به خاطر داشته باشید که معلم ممکن است در حال صحبت در مورد موقعیت های خود باشد، امیدوار است که گفتگوی هیجان زده سود آن ها را افزایش دهد، نه سود شما.

۸. از شهود خود استفاده کنید

تجارت از جنبه های ریاضی و هنری مغز شما استفاده می کند، بنابراین برای موفقیت در دراز مدت باید هر دو را پرورش دهید. هنگامی که با ریاضیات راحت شدید، ممکن است بخواهید با مراقبه، چند حالت یوگا یا یک پیاده روی آرام در پارک، نتایج را افزایش دهید.

۹. عاشق نشوید

اگر بیش از حد عاشق وسیله نقلیه یا سرمایه گذاری خود هستید، جای خود را به تصمیم گیری نادرست می دهید.

این وظیفه شماست که از ناکارآمدی استفاده کنید، و در حالی که دیگران به راه غلط متمایل می شوند، درآمد کسب کنید.

۱۰. زندگی شخصی خود را سازماندهی کنید

هر آنچه در زندگی شما اشتباه است در نهایت به عملکرد تجاری شما نیز منتقل خواهد شد. این امر به ویژه اگر با پول، ثروت و قطب مغناطیسی فراوانی و کمبود صلح نکرده باشید، خطرناک است.

نیازهای تجاری خود را جدا از نیازهای شخصی خود نگه دارید و از هر دو مراقبت کنید.

معامله گر

۱۱. به فکر انتقام نیافتید

رکود بخشی طبیعی از چرخه زندگی معامله گر است. آن ها را با کمال لطف پذیرفته و به استراتژی های مورد آزمایش زمان، پایبند باشید که می دانید در نهایت عملکرد شما را به حالت قبل بازمی گرداند.

سعی نکنید با معامله بیشتر معامله ضرر را درک معاملات جبران کننده جبران کنید. معامله انتقام یک حرکت فاجعه آمیز است.

۱۲. مراقب هشدارها باشید.

تلفات بزرگ بدون هشدارهای فنی متعدد به ندرت اتفاق می افتد.

معامله گران معمولاً این علائم را نادیده می گیرند و امیدوار می شوند که جای نظم متفکر را بگیرند و خود را برای درد آماده می کنند.

به طور خلاصه، مراقب علائم اولیه تغییر وضعیت بازار و ایجاد خطرات برای موقعیت های خود باشید.

۱۳. ابزار فکر نمی کنند

برخی از معامله گران سعی می کنند مهارت های ناکافی را با نرم افزارهای گران قیمت، از پیش بسته بندی شده با انواع سیگنال های خرید و فروش اختصاصی، جبران کنند.

وقتی فکر می کنید نرم افزار هوشمندتر از خودتان است، این ابزارها می توانند در تجربه ارزشمند تداخل ایجاد کنند.

از ابزارهایی استفاده کنید که متناسب با برنامه معاملاتی شما باشد، اما به یاد داشته باشید که در نهایت، شما کسی هستید که هر کاری را انجام می دهید.

۱۴. فکرتان را به کار بیاندازید

طبیعی است که معامله گران از قهرمانان مالی خود الگوبرداری کنند، اما این یک روش عالی برای از دست دادن پول است.

آنچه را که می توانید از دیگران بیاموزید، سپس بر اساس مهارت های منحصر به فرد و تحمل ریسک خود، عقب نشینی کرده و هویت بازار خود را ایجاد کنید.

۱۵. جام مقدس را فراموش کنید

معامله گران از دست رفته در مورد فرمول محرمانه ای که به طرز جادویی نتایج آن ها را بهبود می بخشد، خیال پردازی می کنند.

در حقیقت، هیچ رازی وجود ندارد زیرا راه موفقیت همیشه از طریق انتخاب دقیق، مدیریت ریسک موثر و سودآوری ماهرانه انجام می شود.

۱۶. ذهنیت Paycheck را فراموش کنید.

به ما آموزش داده شده است که برای کارمزد هفته کار را خرد کنیم. این ذهنیت پاداش تلاش با جریان طبیعی سود و زیان معاملات طی یک سال مغایرت دارد. در واقع، آمار نشان می دهد که بیشترین سود سالانه فقط در چند روز معاملات انجام می شود.

۱۷. خیال پردازی نکنید.

مشکلی نیست که در مورد معامله ای که مطابق میل شما پیش می رود احساس خوبی داشته باشید، اما پول تا زمانی که موقعیت خود را بسته یا پوشش نداده اید مال شما نیست.

آنچه را که می توانید در اولین فرصت ممکن، با توقف عقب افتاده یا سود جزئی، قفل کنید، بنابراین دستان پنهان بازار نمی توانند در آخرین لحظه سود شما را جیب بزنند.

۱۸. ساده عمل کنید.

تمرکز خود را روی قیمت فعال بگذارید، درک کنید که هر چیز دیگری ثانویه است.

پیش بروید و شاخص های فنی پیچیده ای بسازید، در حالی که به یاد داشته باشید که عملکرد اصلی آن ها تأیید یا رد آنچه چشم شما از قبل می بیند است.

۱۹. با ضررها صلح کنید

معامله یکی از معدود مشاغلی است که هر روز با از دست دادن پول راهی طبیعی برای موفقیت است.

اگر حواستان باشد، هر ضرر تجاری با یک درس مهم بازار همراه است.

همچنین، بدانید چه موقع باید کار را کنار بگذارید و استراحت کنید.

ضررها را بپذیرید، برای جمع شدن دوباره وقت بگذارید و سپس با یک دیدگاه جدید به بازار برگردید.

۲۰. مراقب تقویت خود باشید

معامله فعال باعث ترشح آدرنالین و اندورفین می شود.

این مواد شیمیایی حتی در صورت ضرر و زیان می توانند احساس سرخوشی ایجاد کنند.

به نوبه خود، این شخصیت های اعتیاد را ترغیب می کند که مواضع بدی بگیرند، فقط برای این که عجله کنند.

اگر برای رسیدن به یک هیجان، معامله می کنید، احتمالاً به دلایل اشتباه معامله می کنید.

کلام آخر

بیشتر معامله گران نمی توانند از تمام پتانسیل خود استفاده کنند، در نهایت تمام دارایی های خود را نقد می کنند و روش های سنتی تری برای کسب درآمد پیدا می کنند.

با پیروی از قوانین کلاسیک طراحی شده برای تمرکز شدید بر سودآوری، به عضوی افتخار آمیز در اقلیت حرفه ای تبدیل شوید.

امیدواریم با استفاده از سرور مجازی بورس توشن و همچنین پیگیری آخرین اخبار در مورد بورس می توانید به نتیجه مورد نظرتان دست پیدا کنید.

چگونه سرور مجازی بورس با اینترنت پر سرعت برای خرید عرضه اولیه و سر خط زدن معاملات بورس تهیه کنم ؟

برتری معاملاتی چیست

به عنوان معامله­ گری تازه­ کار باید بدانیم که با داشتن برتری معاملاتی در بازار می­ توانیم شرایط را از همان ابتدا به نفع خود تمام کنیم. اما سوالی که مطرح می­ شود این است که برتری معاملاتی چیست؟ Edge در لغت به معنای لبه است و در بازارهای مالی به مجموعه شرایطی اطلاق می­ شود که با رخ دادن آنها احتمال موفقیت یک معامله بیشتر از شکست آن است. در واقع برتری معاملاتی یک تکنیک، یک نظریه یا نگرش است که باعث برتری معامله­ گر نسبت به دیگر معامله­ گران بازار در به دست آوردن پول می­ شود و با استفاده از آن معامله­ گر متوجه می ­شود که آیا استراتژی معاملاتی­ اش در بلندمدت سودآور است یا خیر.

★ موفقیت در معامله­ گری

برای موفقیت در معامله­ گری باید بدانید که معامله­ گری با داشتن برتری نسبت به بازار آغاز می­ شود. در بازار اغلب شانس به نفع فعالان آن نیست، اما راه­هایی وجود دارد که می­ توانید شانس را با خود همراه کنید. از سوی دیگر، بازار سهام می­ تواند بسیار خطرناک باشد، زیرا می­ تواند همه پول شما را ببلعد و بدتر از آن، اگر از اهرم بالا استفاده کنید شما را به ورشکستگی برساند. مگر اینکه همواره محتاطانه عمل کنید. به همین دلیل است که باید در معاملات خود برتری داشته و یک سیستم قابل اطمینان داشته باشید. اگر بدون برتری وارد معامله شوید در نهایت ضرر خواهید کرد. نیازی نیست که حتماً تکنیک­ های استادانه­ و ماهرانه­ ای داشته باشید، همین که اوضاع اندکی به نفع شما تمام شود کافی است و می­ توانید برای همه عمر از آن بهره ببرید.

برای مثال، در بازارهای دارای روند، اگر شما در جهت روند وارد معامله شوید از یک برتری معاملاتی بهره برده­ اید، زیرا در این حالت احتمال موفقیت­ تان بیشتر از شکست­تان است. اما این نکته را به خاطر بسپارید که صرف­ نظر از داشتن یک برتری معاملاتی، همیشه در کنار معاملات سودآور، معاملات ضررده نیز وجود دارند. معامله ­گری در جهت روند، سودآور بودن معاملات را تضمین نمی ­کند، فقط احتمال سودآوری معامله را بیشتر می­ کند. ممکن است اولین معامله­ ای که در جهت روند گرفته­ اید ضررده شود، اما با انجام مجموعه­ ای از معاملات در جهت روند با احتمال بیشتری نتیجه کلی مثبت خواهد بود.

بازار برای یک معامله­ گر متوسط موانع بسیار زیادی ایجاد می­ کند که این موانع شانس موفقیت را کاهش می­ دهند. از جمله موانعی که یک معامله­ گر مبتدی ممکن است با آنها مواجه ­شود عبارتند از:

احساسات انسانی

کمیسیون کارگزاری

اسپرد(حاشیه) خرید و فروش

نبود آموزش مناسب

نبود ابزارهای مناسب

اطلاعات غلط از منابع مختلف

اگر به پولی که به سختی درآورده ­اید اهمیت می ­دهید پس بدون برتری وارد معامله نشوید. استراتژی­ های معاملاتی در اختیار همگان قرار دارند، اما برای به دست آوردن برتری معاملاتی لازم است قوانین ویژه ­ای به آن استراتژی­ ها اضافه شود و هر فرد با توجه به اطلاعاتی که در اختیار دارد، آموخته­ های خود، میزان پول موجود در حساب و قدرت ریسک­ پذیری می­ تواند این قوانین را مشخص کند. راه­ های مختلفی برای ایجاد برتری معاملاتی وجود دارد، اما بهتر آن است که بر نگرش مبتنی بر مهارت­ هایی که تاکنون یاد گرفته ­اید تمرکز کنید.

★ چگونه می­ توان برتری معاملاتی به دست آورد

بزرگ­ترین اشتباه معامله­ گران مبتدی این است که تصور می­ کنند فقط استفاده از ابزارها (مانند اندیکاتورها) آنها را به موفقیت می­ رساند. اما ماجرا بزرگ­تر از این حرف ­ها است. معامله­ گری با تشخیص یک برتری معاملاتی در بازار آغاز می­ شود. پس از آن، باید به سراغ ابزارهایی از جمله اندیکاتورها بروید تا در تصمیمات معاملاتی به شما کمک کنند.

به طور کلی به دو شیوه می ­توان برتری معاملاتی به دست آورد:

با بررسی و اعتبارسنجی ایده ها، سیستم­ تان را توسعه دهید. هدف این است که کارهایی که در گذشته ثمربخش بوده ­اند را بررسی کرده و با استفاده از ایده­ های آنها استراتژی معاملاتی خود را بسازید. معمولاً این سیستم­ ها بر ریاضیات استوارند، اما می­ توانند براساس الگوهای نموداری، اتفاقات کلان اقتصادی، علایق سرمایه­ گذار یا داده­ های اقتصادی برپا شوند.

راه دیگر به دست آوردن برتری معاملاتی، یادگیری و توسعه مهارت­ ها است. با انجام تعداد بسیار زیادی معامله و تحلیل نتایج و مشخص کردن ایده­ های سودآور می­ توانید رفتار بازار را درک کنید. متأسفانه، این روش می­ تواند بسیار پر هزینه، وقت­ گیر و خسته ­کننده باشد.

می­ توان گفت که هر دو این روش ­ها زمان­بر هستند. خوشبختانه، روش سوم و بهتری نیز وجود دارد. یعنی می ­توان از ترکیبی از این دو روش استفاده کرد. همین حالا با یک سیستم قابل اطمینان شروع کنید و هرچه جلوتر رفتید مهارت­ های لازم را توسعه دهید. به عبارتی می­ توانید با یک استراتژی مشخص معامله­ گری را شروع کنید، پس از مدتی قوانین دقیقی را برای فیلتر کردن بخش اعظمی از موقعیت­ های معاملاتی به آن اضافه ­کنید و تمرکز خود را به طور کامل بر روی امیدوارکننده ­ترین فرصت ­ها قرار ­دهید.

معامله با برتری، یک روش سریع برای پولدار شدن محسوب نمی­شود. بلکه یک سیستم معاملاتی قابل اطمینان با تعریفی دقیق و تست­ شده است که برتری آن نسبت به بازار سهام قابل اندازه­ گیری است و می­ تواند سال­ها و در شرایط مختلف بازار به خوبی کار کند.

در ویدیو زیر در خصوص در خصوص برتری معاملاتی توضیح می دهیم:

★ برتری معاملاتی خود را ایجاد کنید

برخی از معامله ­گران تا به حال درباره مفهوم برتری معاملاتی چیزی نشنیده­ اند، برخی دیگر نیز هرگز از خودشان نپرسیده ­اند که آیا برتری معاملاتی دارند یا اصلاً نیازی به داشتن برتری معاملاتی هست.

اساساً توزیع معاملات سودآور و ضررده تصادفی است و معامله­ گر باید معاملات زیادی انجام دهد تا مطمئن شود معاملات سودآور نیز نصیبش می­ شوند. اگر معاملات خود را بر مبنای یک برتری معاملاتی انجام دهید احتمال داشتن معاملات سودآور در طول زمان بیشتر می­ شود.

★ گام­ هایی برای ایجاد برتری معاملاتی

  1. ابتدا معامله ­گری را یاد بگیرید. اگر مهارت­ های لازم معامله­ گری را نداشته باشید حتی اگر یک استراتژی با برتری معاملاتی در اختیار داشته باشید، باز هم با معاملات ضررده مواجه خواهید شد. لازم است انتخاب بهترین سهام، نحوه بررسی اطلاعات سهام، تحلیل تکنیکال، خبرهایی که ممکن است سهام را حرکت دهند، مدیریت ریسک، حجم معاملات و غیره را بدانید.

کسب سود = برتری معاملاتی + مهارت در معامله­ گری

مواجه با ضرر = نداشتن مهارت در معامله ­گری برتری معاملاتی

  1. استراتژی­ ها و روش ­های معاملاتی مختلف را یاد بگیرید. استراتژی­ های مؤثر برای معامله­ گران کوتاه­ مدت شامل اسکالپ کردن، معامله ­گری مومنتوم، معامله با استفاده از اخبار، معامله­ گری با استفاده از تحلیل تکنیکال، سهام با شناوری کم، سهام پر بازدید و غیره است. سپس تشخیص دهید که کدام روش معاملاتی برای شما مناسب­تر است.
  2. اکنون آن استراتژی­ هایی که به نظرتان برای شما مناسب­ تر هستند را بر روی یک حساب تمرینی بررسی کنید. ببینید آیا می­ توانید در حالت تمرینی با این استراتژی­ ها برتری به دست آورید.
  3. ابزارهایی را پیدا کنید که مناسب با خواسته­ های شما سیگنال­ های معاملاتی ارائه کنند.
  4. سابقه تمام اطلاعات معاملات خود را با دقت یادداشت کنید. آیا نقطه ورود را صحیح انتخاب کرده ­اید؟ آیا تحلیل تکنیکال درستی داشته­ اید؟ آیا به بهترین شکل از بازگشت بازار استفاده کرده ­اید؟ آیا نقطه خروج مناسبی داشته ­اید؟
  5. برای پیدا کردن برتری معاملاتی، استراتژی­ های جدیدی را به استراتژی خود اضافه کنید. ممکن است معاملاتی که قبلاً سودآور بودند اکنون ضررده شوند. دلیل آن می ­تواند این باشد که احتمالاً بازار مانند گذشته رفتار نمی­ کند. آماده باشید که روزی ممکن است بازار بخشی یا همه برتری معاملاتی شما را از بین ببرد. به همین دلیل است که باید به آرامی استراتژی خود را بهبود ببخشید.
  6. صبور باشید. بین معامله ­ای که می­ تواند موجب برتری شما شود و معامله ­ای که برتری برایتان به همراه ندارد خط باریکی وجود دارد. دست یافتن به معاملاتی که نتایج مثبتی به همراه داشته باشند زمان­بر است. حتی معامله­ گران حرفه ­ای نیز در دو یا سه سال اول کار خود سودی به دست نمی­ آورند.

در ادامه با ذکر یک مثال ایجاد برتری معاملاتی برای استراتژی­ های معاملاتی را بررسی می­کنیم. نمودار زیر مربوط به سهام وتوشه است که نشان می­ دهد بازار در یک محدوده مشخص در نوسان است.

برتری معاملاتی چیست | چگونه در معاملات خود موفق شویم؟

برتری معاملاتی سناریو بالا این است که قیمت در یک محدوده در نوسان است، یعنی قیمت با احتمال بیشتری از محدوده بالا نزول کرده و از محدوده پایین صعود می ­کند. براساس این برتری معاملاتی، می­ توانید از یک اندیکاتور مانند استوکستیک استفاده کنید تا زمانی که قیمت به محدوده بالا یا پایین رسید سیگنال دهد.

✔ در حالت ۱ استوکستیک نشان می­ دهد که قیمت به محدوده بالا رسیده که به منزله سیگنال فروش است.

✔ در حالت ۲ استوکستیک نشان می ­دهد که قیمت به محدوده پایین رسیده که به منزله سیگنال خرید است.

به یاد داشته باشید که همه این سیگنال­ ها بر مبنای احتمالات هستند. به عبارت دیگر، وقتی اندیکاتور سیگنال خرید می­ دهد به این معنا نیست که قیمت حتماً رشد می­ کند، بلکه بدین معنی است که با توجه به شرایط کنونی بازار، احتمال رشد قیمت بیشتر از نزول آن است. حقیقت این است که وقتی با استراتژی دارای برتری معاملاتی، معامله انجام می­ دهید سودآور شدن یا ضررده شدن یک معامله مهم نیست، زیرا در نهایت معاملات سودآور ضررها را جبران می­کنند. البته این همه ماجرا نیست، زیرا باید میزان سود به ضرر و مدیریت سرمایه را نیز در نظر بگیرید و با داشتن یک برتری معاملاتی شما نقطه آغاز کار خود را دارید که می­ توانید از آن برای ساخت سیستم خود استفاده کنید.

★ استراتژی­ های معاملاتی بدون برتری معاملاتی

با یک بررسی سریع می ­توانید متوجه شوید که استراتژی معاملاتی شما برتری قابل قبولی دارد یا نه. معمول­ ترین روش ­هایی که برای پیدا کردن فرصت­ های جدید معاملاتی، ورود به معامله و خروج از آن و مدیریت ریسک استفاده می­ کنید را لیست کنید. سپس سعی کنید به یاد بیاورید که این مفاهیم را از کجا یاد گرفته ­اید؛ از یک کتاب، از اینترنت یا از معامله­ گران دیگر. در نهایت در نظر بگیرید که چه تعداد از دیگر فعالان بازار دقیقاً از همین استراتژی­ ها استفاده می ­کنند. آنها حتی اغلب دقیقاً در یک زمان از این استراتژی ­ها استفاده می­ کنند. با کمی اندیشیدن، به سرعت متوجه می­ شوید که شما نیز از در حال پیروی از دیگر معامله­ گران هستید، یعنی مانند بخش اعظمی از فعالان بازار از یک استراتژی یکسان برای ورود به معاملات و مدیریت ریسک استفاده می­ کنید.

زمانی که از جمع معامله ­گران پیروی کنید، به دو دلیل تقریباً غیرممکن است که سودهای خوبی کسب نمایید. اول اینکه، شما با بقیه افراد دقیقاً بر سر یک چیز مشخص وارد مبارزه شده ­اید. دوم اینکه، جمعیت به صورت ناخواسته توجه معامله­ گرانی را جلب می­ کند که از نقدینگی و استراتژی­ه ای غارتگر برای حذف ضعیف­ ترها استفاده می­ کنند. تعداد قابل توجهی از معامله گران به شکلی عمل می­ کنند که برتری معاملاتی از استراتژی­ هایشان حذف می شود. اما این موضوع بدین معنی نیست که باید معامله­ گری و مهارت­ های تحلیل تکنیکالی که تاکنون یاد گرفته ­اید را نادیده بگیرید. در حقیقت استراتژی­ های بدون برتری که در کتاب­ ها و وب­سایت­ ها وجود دارند می­ توانند به خوبی به عنوان بلوک ­های ساختاری برای ایجاد تکنیک­ های قوی­تر استفاده شوند. بازارها به طور مداوم در حال تغییر هستند و چرخه ­های پیچیده آنها برتری­ های معاملاتی زیادی را ایجاد یا حذف می ­کند. نکته اساسی استفاده از برتری­ های معاملاتی این است که تا زمانی که عموم معامله ­گران با آن آشنا نشده ­اند می­ توانید به صورت تهاجمی از آنها استفاده کنید و سپس خود را کنار بکشید و فقط زمانی از آنها استفاده کنید که دیگران به صورت اشتباه از آن استفاده می­ کنند. هیچ برتری معاملاتی تا ابد پایدار نیست و با تغییر بازار ممکن است برتری ­های قبلی از بین رفته و برتری­ های جدیدی ایجاد شوند.

اهرم یا لوریج (Leverage) در فارکس چیست؟

اهرم در فارکس

بازار تبادل خارجی یا فارکس (FOREX) یک بازار برای تبادل ارز و خرید و فروش است. چه یک معامله‌گر تازه کار در بازار فارکس باشید یا یک فرد با تجربه، احتمالا از قبل با مفهوم اهرم در فارکس یا لوریج مواجه شده‌اید. اگر تازه در حال افزایش اطلاعات خود و آشنایی با فارکس هستید، ممکن است از خودتان بپرسید که این اصطلاح دقیقا به چه معنی است. از آنجایی که کارگزاران برجسته در سراسر دنیا نسبت‌های مختلفی از اهرم در فارکس را ارائه می‌دهند، در اینجا ما نکات اصلی معامله با استفاده از این ابزار مالی را بررسی می‌کنیم و به این سوال پاسخ خواهیم داد که، یک نسبت اهرم خوب چه میزان است. ابتدا اجازه دهید مفهوم اصلی اهرم را توضیح دهیم.

فهرست عناوین مقاله

اهرم در فارکس چیست؟

اهرم در فارکس یا لوریج (Leverage) مقدار وجه معاملاتی است که کارگزار یا بروکر مایل است، بر اساس نسبت میزان سرمایه به میزان اعتبارات، به عنوان وام به شما قرض بدهد. مقدار کل لوریج ارائه شده توسط کارگزاری ثابت نیست. معمولا کارگزاران نرخ‌های خود را تعیین می‌کنند که در برخی موارد ممکن است به 1:100 یا حتی بیشتر نیز برسد. اهرم در فارکس بیشتر به صورت نسبت بیان می‌شود. در این مثال، به این معنی است که با هر 1 دلار می‌توانید تا 100 دلار خرید انجام دهید. برای روشن شدن موضوع یک مثال ساده‌تر خواهیم زد.

اهرم در فارکس

فرض کنید شما در مجموع 2 هزار دلار دارید و قصد دارید یک خانه 200 هزار دلاری بخرید. اگر اهرم فارکس را در مورد وام بانک هم در نظر بگیرید، به این صورت می‌شود که بانک محلی به شما باقی 198 هزار دلار دیگر را وام می‌دهد تا بتوانید خانه خود را بخرید. اما جذابیت این اهرم آنجا است که بیایم و فرض کنیم که خانه خریداری شده شما در هفته بعد بخاطر یک طرح عمرانی، 400 هزار دلار قیمت گذاری می‌شود.

شما 2 هزار دلار داشتید و اکنون با پس دادن وام 198 هزار دلاری، 202 هزار دلار دارید. هرچند علاوه بر جذابیت، اهرم در فارکس کمی احتیاط هم لازم دارد. اگر خانه شما ناگهان خراب شود، فقط این پول شما است که از بین خواهد رفت، و وام امن باقی می‌ماند.

اهرم در فارکس مقدار وجه معاملاتی است که کارگزار مایل است، بر اساس نسبت میزان سرمایه به میزان اعتبارات، به عنوان وام به شما قرض بدهد.

چه نسبت اهرمی برای یک مبتدی خوب است

بیاید بفهمیم بهترین سطح اهرم برای یک مبتدی چیست. بسیاری از افراد تازه وارد، با استراتژی کسب درآمد به وسیله اهرم جذب بازار سرمایه می‌شوند، زیرا می‌خواهند در مدت زمان کوتاهی درآمد بیشتری کسب کنند. با این حال، به یاد داشته باشید که اهرم در فارکس با ریسک‌های خاصی همراه است. شما باید حداقل، مفاهیمی را که مستقیما با مدیریت سرمایه در معاملات اهرمی در ارتباط هستند درک کنید. مانند:

  • مانده و تراز حساب شما
  • مارجین
  • فری مارجین یا مارجین آزاد
  • سطح حساب
  • کال مارجین و استاپ اوت

اگر هرکدام از این مفاهیم برای شما ناشناخته است حتما تا انتهای مقاله همراه ما باشید، تا شرح مفصلی همراه با مثال‌های واضح از این موضوعات بخوانید.

مزایای استفاده از اهرم در فارکس

ابتدا بیاید نگاهی به مزایای استفاده از اهرم در فارکس برای یک سرمایه‌گذار تازه کار بیندازیم:

احتمال کسب سود فوق‌العاده زیاد

استفاده از اهرم در فارکس به معامله‌گران این فرصت را می‌دهد تا سرمایه گذاری اولیه خود را به مبلغ بیشتری انجام دهند. حال با یک مثال می‌خواهیم بهترین نسبت اهرم را توضیح دهیم. فرض کنید یک سرمایه گذار که فقط هزار دلار در حساب خود دارد، این سرمایه گذار می‌تواند از 50 هزار دلار با اهرم 1 به 50 استفاده کند. یا مثلا فردی با استفاده از اهرم 1:100 می‌تواند از 100 هزار دلار برای سرمایه گذاری استفاده کند و در بازار فارکس معامله گری کند.

استفاده از اهرم در فارکس به معامله‌گران این فرصت را می‌دهد تا سرمایه گذاری اولیه خود را به مبلغ بیشتری انجام دهند.

به عبارت ساده‌تر این سرمایه گذار هزار دلار ریسک می‌کند، اما اگر سرمایه گذاری موفق باشد، او اگر در یک جایگاه با حاشیه سود 100 موقعیت باز کند و از اهرم 1:100 استفاده کرده باشد، 100 هزار دلار سود دریافت می‌کند.

افزایش بهره‌وری سرمایه

به عنوان مثال، اگر موجودی حساب شما هزار دلار باشد و از اهرم 1:100 استفاده کنید، در واقع 100 هزار دلار برای سرمایه‌گذاری خواهید داشت. این بدان معنا است که شما با استفاده از اهرم در فارکس این فرصت را دارید که معاملات بیشتری را در ابزارهای مختلف تجاری باز کنید، و برای حفاظت از سرمایه، از تکنیک‌های مختلف جلوگیری از ضرر استفاده کنید.

همچنین بخوانید: مارتینگل چیست

در بازار سرمایه به سفارش خرید باز کردن موقعیت یا جایگاه می‌گویند و در این مقاله از همین واژه استفاده خواهد درک معاملات جبران کننده شد. این روش به شما اجازه می‌دهد تا پرتفو سهام یا سبد خرید خود را متنوع کنید، و خطرات ناشی از ریزش قیمت را کنترل کنید.

سطح پایین ورود

بیاید با استفاده از مثال قبلی این مزیت را بررسی کنیم که شما هزار دلار در حساب خود داشتید، و فرض کنیم شما از اهرم در فارکس استفاده نمی‌کنید. یعنی تنها با نسبت 1 به 1 معامله می‌کنید. در این شرایط، در بهترین حالت، شما می‌توانید یک موقعیت با حداقل مقدار یا لات (Lot) 0.01 باز کنید، که آن هم در جفت ارزی یورو/دلار (EUR/USD) نمی‌تواند باشد. دلیل این امر این است که در فارکس، یک لات معمولا 100 هزار از آن واحد پول است.

به عبارت ساده‌تر، در بازار فارکس و مبادله EUR/USD شما به 1,174.70 دلار نیاز دارید. با داشتن تنها هزار دلار در حساب و استفاده نکردن از اهرم فارکس، فرصت باز کردن حتی یک موقعیت کوچک را نخواهید داشت. با این وجود، به لطف نسبت‌های بزرگ اهرم در فارکس، حتی افرادی که سپرده اندکی بین 50 تا 100 دلار دارند نیز، می‌توانند به تجارت در جمع بزرگان این بازار دست پیدا کنند و سودهای خوبی کسب کنند.

شرایط مالی مطلوب

پیش از اینکه کارگزاران اقدام به ارائه لوریج در فارکس کنند، تنها فرصت تجارت با اهرم، وام گرفتن بسیار محدود از بانک با نرخ بازپرداخت بالا، وثیقه‌های زیاد و امضا ضمانت‌نامه‌ها بود. اما هنگامی که کارگزاری‌ها بیشتر شدند، برای رقابت با دیگران، با ارائه اهرم‌های بزرگ‌تر و نرخ کارمزد پایین‌تر، اقدام به جذب مشتری‌هایی که مبلغ سپرده کمی دارند کردند.

اگر شما روزانه معامله کنید، استفاده از اهرم رایگان خواهد بود، اما برای استفاده از اهرم در معاملات شبانه باید کارمزد ( سوآپ ) پرداخت کنید. رشد سپرده سرمایه گذاران که از ریسک بالایی استفاده می‌کنند، می‌تواند به راحتی تا 300-500 % سودآوری در ماه برسد، که از هر بانک و موسسه‌ای بالاتر است.

راحتی در استفاده از لوریج در فارکس

درک این نکته مهم است که درآمد اصلی یک کارگزار مناسب، از کارمزدهای باز کردن موقعیت یا معامله، سوآپ‌ها و بازدهی اهرم در فارکس حاصل می‌شود. بنابراین برای یک کارگزار بسیار مهم است که هر مشتری تا حد ممکن از خدمات آن کارگزار استفاده کند و دست به معامله بزند، و این معامله‌ها موفق باشد. هرچه یک سرمایه گذار موفق‌تر باشد و سود بیشتری کسب کند، اصل پولش بیشتر می‌شود و با پول بیشتر هنگام معامله، کارمزد کارگزار هم بالاتر خواهد بود. اگر شما ضرر کنید قطعا پول خود را خارج می‌کنید.

در این فضای رقابتی بین کارگزاری‌ها، اکثرا سعی می‌کنند تا انتخاب انواع مختلفی از اهرم در فارکس با نرخ کارمزد پایین‌تر برای مشتری راحت باشد و این اهرم‌ها با تعرفه پایین‌تری در اختیار او قرار گیرد.

از این بحث می‌توان نتیجه گرفت که در این فضای رقابتی بین کارگزاری‌ها، اکثرا سعی می‌کنند تا انتخاب انواع مختلفی از اهرم در فارکس با نرخ کارمزد پایین‌تر برای مشتری راحت باشد و این اهرم‌ها با تعرفه پایین‌تری در اختیار او قرار گیرد. اغلب کارگزاران معتبر حتی خدمات مشاوره شخصی نیز ارائه می‌دهند. مشاور سعی می‌کند تا شما همه جوانب را در نظر بگیرید و بیشترین سود را کسب کنید.

امنیت

احتمالا درباره کال مارجین (Margin Call) شنیده باشید. بسیاری از تریدرها از این کلمه به حد مرگ وحشت دارند، اما در واقع این عملکرد برای محافظت از سپرده شما طراحی شده است. متاسفانه اغلب اتفاق می‌افتد که سرمایه گذار تازه کار از ریسک خرید خود خبر ندارد، و یا تحلیل اشتباهی کرده‌ است، وقتی برای کارگزار آشکار شود که احتمال از دست رفتن وامی که توسط اهرم در فارکس به شما داده بسیار زیاد است، با تماس یا پیام خودکار در مورد پر کردن موجودی حساب، برای پوشش خطرات خریدی که انجام داده‌اید اقدام می‌کند.

گاهی اوقات این معامله گران سهل انگار، اهرم در فارکس و تعهدات مرتبط با آن را فراموش می‌کنند، و در نتیجه با معاملات غیرمعقول به شرکت کارگزاری بدهکار می‌شوند. برای جلوگیری از این کار، از خدمات کارگزاری استفاده کنید تا زمانی که سرمایه گذاری موفق نبود میزان اعتبار را صفر کند. به لطف این ویژگی، شما هرگز بیشتر از سرمایه اول خود ضرر نخواهید کرد.

معایب استفاده از اهرم در فارکس

با وجود مزایایی که در بالا ذکر شد، اهرم در فارکس معایبی نیز دارد. مبتدیان نباید در دام مزایا گرفتار شوند و توجه به معایب اهرم فارکس نیز بسیار مهم است. بیایید درباره آن‌ها توضیح دهیم:

خطر بالای از دست رفتن سپرده

این ریسک یک دام روانشناختی است که افرادی که مدیریت سرمایه ، و سرمایه گذاری منظم را بلند نیستند در دام آن گرفتار خواهند شد. هنگام استفاده از اهرم در فارکس و گرفتن نسبت بسیار بالا، حسی به شما دست می‌دهد که انگار پول خیلی زیادی به صورت مجانی گیرتان آمده و باید آن را خرج کنید و در جایی سرمایه گذاری کنید.

برای هر مبتدی بسیار مهم است که به یاد داشته باشد، اهرم فارکس علاوه بر فرصت‌هایی که می‌دهد، تعهداتی را نیز ایجاد می‌کند. مهم‌ترین این تعهدات، قبول کردن قانونی است که شما را مجاب می‌کند، در صورت از دست رفتن اعتبار اولیه، و جلوگیری از ضرر و زیان و همچنین استاپ اوت شدن، مبلغ اولیه را دوباره به حساب واریز کنید.

این ریسک یک دام روانشناختی است که افرادی که مدیریت سرمایه، و سرمایه گذاری منظم را بلند نیستند در دام آن گرفتار خواهند شد.

از آنجا که با استفاده از اهرم در فارکس می‌توانید صدها برابر بیشتر از وجوه اولیه خود سرمایه گذاری کنید، ریسک ضرر کردن شما نیز بالاتر است. برای مثال اگر شما در کل هزار دلار داشته باشید، ضرر 5 درصدی آن می‌شود 50 دلار، اما وقتی از اهرم 1:100 استفاده کنید و پول شما 100 هزار دلار شود، ضرر 5 درصدی می‌شود 5 هزار دلار، در واقع شما در هر 100 هزار دلار، با یک ضرر 1 درصدی پولتان تمام می‌شود.

جبران ضرر سپرده بسیار سخت است

همانطور که گفتیم ضرر کردن با استفاده از لوریج در فارکس می‌تواند بسیار آسان باشد. اما جبران این ضرر خیلی سخت‌تر است. همیشه به یاد داشته باشید که برای جبران ضرر و زیاد، سودآوری باید چندین برابر شود. با یک مثال ساده بخواهیم بگوییم، اگر 100 دلار داشته باشید و 50 درصد ضرر کنید نصف پول شما رفته است، و برای جبران آن 50 دلار ضرر با باقی مانده پول باید 100 درصد سود کنید تا به پول اولیه خود برسید. در زیر جدول محاسبه درصد سود برای بازگشت به نقطه اولیه آورده شده است. اگر تازه کار هستید آن را چاپ کنید و همیشه هنگام خرید جلوی چشم داشته باشید.

صغیر،انواع آن و مسئولیت آن

صغیر،انواع آن و مسئولیت آن

بر اساس قانون مدنی ، یکی از انواع محجوران را افراد صغیر تشکیل می دهند . به عبارت دیگر ، به اشخاصی که زیر سن بلوغ هستند ، صغیر گفته می شود . به همین مناسبت هم ترتیباتی برای حمایت از آنها در قانون مدنی پیش بینی شده است . سن بلوغ نیز در مورد دختران نه سال و برای پسران پانزده سال تمام قمری تعیین شده است . مطابق قانون مدنی اشخاص صغیر را می توان به دو دسته صغیر ممیز و صغیر غیر ممیز تقسیم بندی نمود که هر کدام از این موارد با هم متفاوت اند .

صغیر غیر ممیز به صغیری گفته می شود که دارای قوه درک و تمییز نیست ؛ زشت و زیبا را تشخیص نمی دهد و لذا نمی تواند اراده ای برای انجام اعمال حقوقی داشته باشد . در فقه اسلامی ، کودک زیر سن هفت سالگی را بعنوان صغیر غیر ممیز می شناسند و لذا سن هفت سالگی را سن تمییز ( تشخیص ) تلقی می کنند .

صغیر ممیز به صغیری گفته می شود که دارای قوه درک و تمییز نسبی است ، با اینکه به سن بلوغ نرسیده است اما توانایی تشخیص امور خوب و بد از هم را دارد و به همین دلیل ، می تواند اراده حقوقی داشته باشد . در حقوق ایران ، سن خاصی برای صغیر ممیز یا غیر ممیز تعیین نشده است ؛ لذا در صورتی که اختلافی درباره ممیز بودن یا غیر ممیز بودن صغیر بوجود بیاید ، تشخیص آن با قاضی است که آیا صغیر ممیز بوده است یا غیر ممیز . قاضی با توجه به اوضاع و احوال و خصوصیات شخص و قرائن موجود ، در این رابطه تصمیم می گیرد .

هرگاه درمورد ممیز بودن یا غیر ممیز بودن کودک اختلافی بوجود بیاید ، باید حکم به عدم تمییز کودک داد . یعنی اینکه صغیر هنوز غیر ممیز است . چرا که در صورت شک ، باید حالت سابق ( یعنی عدم تمییز ) را باقی بدانیم . این امر از آن جهت اهمیت دارد که میان اعمال حقوقی صغیر ممیز و غیر ممیز تفاوت وجود دارد . چرا که برخی از اعمال حقوقی صغیر ممیز صحیح است .

– معاملات صغیر:

به طور کلی معاملات صغیر ممیز را می‌توان به سه دسته تقسیم نمود:

الف – معاملات مفید و دارای نفع برای صغیر: مانند قبول هبه که صحیح است، چرا که به استناد قسمت اخیر ماده ۱۲۱۲ قانون مدنی، هیچ احتمال ضرری برای او وجود ندارد. بنابراین صغیر ممیز می‌تواند تملیک رایگانی را که به نفع او انشاء شده و هیچ‌گونه تعهدی به بار نمی‌آورد، قبول کند؛ او می‌تواند برای قبول عقود مجانی به دیگران وکالت دهد یا وکالتی که به او داده شده است را بپذیرد.

ب – معاملات مضر و منجر به ورود ضرر به صغیر: مانند معاملات رایگان که هبه کردن از جمله آنها است، این معاملات باطل بوده و حتی ولی یا قیم صغیر ممیز نمی‌تواند آن را از طرف او انجام دهد؛ چرا که آنان مکلف به رعایت مصلحت صغیر هستند و در اینجا چنین مصلحتی متصور نیست. بنابراین به طریق اولی خود صغیر ممیز نیز نمی‌تواند به انجام اینگونه معاملات اقدام کند.

پ – معاملاتی که احتمال نفع و ضرر هردو در آنها وجود دارد: ماده ۱۲۱۲ قانون مدنی، به بطلان معاملات صغیر تصریح دارد. ولی با مبنایی که قانون مدنی در مورد اعمال حقوقی سفیه اختیار کرده است، ادعای بطلان اعمال صغیر ممیز منطقی به نظر نمی‌رسد، زیرا حجر صغیر ممیز نیز مانند سفیه به دلیل حمایت از منافع اوست، نه فقدان اراده. منطق عرف نیز بطلان این‌گونه معاملات را نمی‌پذیرد و اجتماع احساس می‌کند که به فعالیت محدود جوانانی که به سن رشد نرسیده‌اند، نیاز دارد. بنابراین بطلان اعمال حقوقی این گروه بخشی از فعالیت‌های اقتصادی و روابط اجتماعی را مختل می‌کند.

علاوه بر آن مواد ۸۵ و ۸۶ قانون امور حسبی، به ولی و قیم محجور ممیز، اختیار تنفیذ کارهای او را می‌دهد. «ولی یا قیم می‌تواند در صورتی که مقتضی بداند به محجور اجازه اشتغال به کار یا پیشه‌ای بدهد و در این صورت اجازه نامبرده شامل‌ لوازم آن کار یا پیشه هم خواهد بود.»(ماده ۸۵ قانون امور حسبی ) « محجور ممیز می‌تواند اموال و منافعی را که به سعی خود او حاصل شده است با اذن ولی یا قیم اداره نماید.» (ماده ۸۶ قانون امور حسبی)

نکته:اجمال مواد مذکور قانون مدنی، با تصویب این احکام از بین رفته است و «باطل» در ماده ۱۲۱۲ قانون مدنی به معنای عام کلمه، یعنی غیرصحیح به کار رفته است. این بدین معناست که اگر صغیر، غیر ممیز باشد معاملات او باطل و اگر ممیز باشد معاملات او غیر نافذ است.

– اصل بر غیرممیز بودن صغیر است:

چنان‌چه در ممیز یا غیر ممیز بودن صغیری شک وجود داشته باشد، اصل بر غیر ممیز بودن صغیر است. زیرا هر کودکی در ابتدای زندگی خود، در حالت عدم تمییز است و به صورت تدریجی دارای قوه تمییز می‌گردد. بنابراین در صورت حدوث تردید در تمییز صغیر، با عنایت به قاعده استصحاب حدوث عدمی (اصل عدم حدوث حادث)، حکم بر بقای حالت اولیه داده و صفت عدم تمییز را در کودک استصحاب می‌کنیم.

– بررسی مسؤولیت صغیر:

در مورد مسؤولیت مدنی صغیر غیر ممیز باید اذعان نمود که با توجه به ماده ۱۲۱۶ قانون مدنی، چنان‌چه صغیر اعم از ممیز و غیرممیز، زیانی به دیگری وارد کند، مسؤول است. بنابراین زیان وارده از اموال او توسط ولی یا قیم او جبران خواهد شد. این در صورتی است که اولا زیان‌دیده خود مالش را به تصرف صغیر غیرممیز نداده باشد، ثانیا سرپرست قهری یا قراردادی او تقصیری در نگهداری و مواظبت از او مرتکب نشده باشد.

با توجه به این که صغیر غیر ممیز در حجر کامل می‌باشد، طبق ماده ۱۲۱۵ قانون مدنی، هرگاه کسی مالی را به تصرف صغیر غیر ممیز و یا مجنون بدهد، صغیر یا مجنون، مسؤول ناقص یا تلف شدن آن مال نخواهند بود. دلیل این عدم مسؤولیت این است که کسی که مالی را به تصرف صغیر غیر ممیز یا مجنون می‌دهد، در واقع به ضرر خود اقدام کرده و سبب تلف یا ناقص شدن مالش شده است و چون در این‌جا سبب اقوی از مباشر می‌باشد، شخص مذکور مسؤول جبران خسارات وارده خواهد بود.

ماده ۷ قانون مسؤولیت مدنی مصوب ۱۳۳۹ در مورد مسؤولیت مدنی صغیر و سرپرست او چنین مقرر داشته است: «کسی که نگهداری یا مواظبت مجنون یا صغیر، قانونا یا بر حسب قرارداد، به عهده او باشد، در صورت تقصیر در نگاهداری یا مواظبت، مسؤول جبران زیان وارده از ناحیه مجنون یا صغیر می‌باشد و در صورتی که استطاعت جبران تمام یا قسمتی از زیان وارده را نداشته باشد، از مال مجنون یا صغیر جبران خواهد شد و در هر صورت جبران زیان باید به نحوی صورت گیرد که موجب عسرت و تنگدستی جبران کننده زیان نباشد.» این ماده در راه حمایت از زیان‌دیده، نوعی مسؤولیت تضامنی پیش‌بینی کرده و جبران زیان وارده به وسیله صغیر یا مجنون را در درجه اول به عهده سرپرست محجور به شرط تقصیر در نگهداری یا مواظبت، و در صورت عدم استطاعت به عهده خود محجور گذارده است. این ماده منافاتی با مفاد ماده ۱۲۱۶ قانون مدنی ندارد. همان‌طور که اشاره شد زیان‌دیده می‌تواند از هر دو ضمان برای جبران خسارت خود استفاده کند.

ماده ۴۹ قانون مجازات اسلامی ، در مورد مسؤولیت کیفری صغار چنین اشعار می‌دارد: «اطفال در صورت ارتکاب جرم مبری از مسؤولیت کیفری هستند و تربیت آنان با نظر دادگاه به عهده سرپرست اطفال و عندالاقتضاء کانون اصلاح و تربیت اطفال می‌باشد.» در تبصره همین ماده منظور از طفل کسی عنوان شده است که به حد بلوغ شرعی نرسیده باشد.

پیرامون مسؤولیت پرداخت دیه ناشی از قتل و یا ضرب و جرح توسط صغار، ماده ۵۰ قانون مجازات اسلامی، عاقله را ضامن دانسته است. چنان‌چه غیربالغ مرتکب قتل و ضرب و جرح شود، عاقله ضامن است، لکن در مورد اتلاف مال شخص، خود طفل ضامن بوده اداء آن از مال طفل به عهده ولی او می‌باشد.

– نحوه رفع حجر صغیر:

در سیستم حقوقی ما سابقا وضع خروج صغیر از حجر روشن بود. ماده ۱۲۰۹ قانون مدنی سابق، سن هجده سالگی را به عنوان سن کبر و اماره رشد پیش‌بینی کرده بود. علاوه بر این در این ماده پیش‌بینی شده بود که دختر یا پسری که به سن پانزده سالگی رسیده و مدعی رشد است، با مراجعه به دادگاه می‌تواند رشد خود را اثبات نماید. این ماده در اصلاحات سال ۱۳۶۱ حذف شد.

اکنون ماده ۱۲۱۰ قانون مدنی و تبصره دو آن در خصوص خروج صغیر از حجر دو حکم متعارض دارند. ماده ۱۲۱۰ می‌گوید: «هیچ کس را نمی‌توان بعد از رسیدن به سن بلوغ، به جنون یا عدم رشد محجور نمود، مگر آن که عدم رشد یا جنون او ثابت شده باشد.» از این ماده فهمیده می‌شود کسی که بالغ می‌شود از حجر خارج شده است. تبصره دو این ماده می‌گوید: «اموال صغیری را که بالغ شده است در صورتی می‌توان به او داد که رشد او ثابت شده باشد.» از این تبصره چنین برداشت می‌شود که صرف رسیدن به سن بلوغ برای خروج از حجر کافی نیست و باید رشد صغیر هم احراز شود. در مورد این تعارض، رای وحدت رویه‌ای صادر شد، دائر بر این که ماده ۱۲۱۰ ناظر بر امور غیر مالی صغیر است و تبصره دو ذیل این ماده، ناظر بر امور مالی است. بدین معنی که در امور غیر مالی صرف رسیدن به سن بلوغ برای خروج از حجر کافی است، اما در امور مالی رشد هم باید به اثبات برسد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.