توجه داشته باشید که چون در بازار داخلی (بورس) اصطلاح Reversal یا بازگشت، در بین فعالان بازار با نام ریزش شناخته میشود (به دلیل یک طرفه بودن بازار). ما نیز در این مقاله برای درک بیشتر از این اصطلاح استفاده کردیم اما بهتر است بدانید واژه صحیحتر همان ریورسال یا بازگشت است زیرا در بازار دوطرفه مثل فارکس، فیوچرز ارزهای دیجیتال و … ممکن است روند نزولی به سمت روند صعودی نیز Reverse کند.
الگوی پرچم چیست؟
در بحث تحلیل تکنیکال، الگوی پرچم، یک الگوی نموداری است که در یک تایمفریم، بر خلاف روند قبلی بازار حرکت میکند. چون شکل این الگو، معاملهگران را به یاد پرچم میاندازد، به همین دلیل به اسم پرچم نامگذاری شده است.
الگوی پرچم زمانی شکل میگیرد که قیمت کمی خلاف جهت روند قبلی بازار اصلاح کند. این الگو احتمال ادامه روند قبلی را نشان میدهد. ادامه روند بعد از تشکیل این الگو، بسیار سریع رخ میدهد پس اگر بتوانیم الگوی پرچم را درست تشخیص دهیم در زمانبندی معامله به ما بسیار کمک خواهد کرد.
- بیشتر بخوانید: معرفی الگوهای قیمتی تحلیل تکنیکال
نحوه تشکیل الگوی پرچم
محدوده پرچم، به محدوده کوچکی گفته میشود که قیمت در آن اصلاحی خلاف جهت روند دارد و بعد از شکست این محدوده، قیمت حرکتی سریع و شارپ خواهد داشت. الگو معمولا از ۵ تا ۲۵ کندل تشکیل میشود (بسته به این که از چه نوع نموداری استفاده میکنید). دو نوع الگوی پرچم داریم. الگویی که شیب صعودی دارد که به آن پرچم صعودی یا Bullish Flag گفته میشود و الگویی که شیب نزولی داشته باشد که به آن پرچم نزولی یا Bearish Flag گفته میشود. کف قیمتی محدوده پرچم، نباید از نصف ارتفاع میله قبل آن، بالاتر یا پایینتر باشد. الگوی پرچم ۵ ویژگی اصلی دارد:
۱. قبل از الگو روند قیمتی (صعودی یا نزولی) داریم
۲. شکلگیری کانال قیمتی (پرچم)
۳. حجم معاملات
۴. شکست پرچم
۵. تاییدی برای این که قیمت در جهت شکست حرکت خواهد کرد
پرچم صعودی و نزولی ساختاری شبیه هم دارند و تنها اختلاف آنها در جهت روند و حجم معاملات آنها است. در پرچم صعودی، حجم معاملات در روند اولیه قبل از تشکیل پرچم افزایش مییابد و زمانی که محدوده اصلاحی (پرچم) شکل میگیرد، حجم معاملات کاهش مییابد. اما برعکس در الگوی پرچم نزولی، ابتدا حجم معاملات فروش افزایش مییابد و در همان سطح باقی میماند و با گذشت زمان، حجم معاملات فروش نیز افزایش مییابد.
یکی دیگر از ویژگیهای پرچم، دو خط موازی تشکیل دهنده محدوده اصلاحی یا رنج هستند. اگر دو خط همگرا باشند، الگویی که شکل میگیرد به نام پرچم سهگوش یا مثلت جمعشونده شناخته میشود. این الگوها جزء بهترین الگوهای ادامهدهنده هستند. معاملهگران از این الگوها استفاده میکنند چون نقاط ورود و خروج را میتوان به راحتی با استفاده از این الگوها مشخص کرد. این الگوها شبیه هم هستند و در شرایط مشابه در بازار رونددار شکل میگیرند.
الگوها همچنین در حجم معاملات و الگوی شکست مشابه هستند. این الگوها بواسطه ویژگیهایی مثل کاهش حجم معاملات بعد از افزایشی که ابتدا در معاملات شکل گرفته بود، شناخته میشوند. تغییر در حجم معاملات بدین معنی است که معاملهگرانی که باعث تشکیل روند صعودی یا نزولی شدند، ضرورتی نمیبینید که در محدوده اصلاحی یا رنج معاملات خود را ادامه دهند و در این صورت شرایط برای معاملهگران جدید فراهم میشود، تا قیمت را با سرعت بیشتری نسبت به قبل، به سمت پایین یا بالا هل دهند.
مثالهایی از الگوی پرچم
در این مثال الگو پرچم صعودی را میبینید که قیمت در ابتدای روند صعودی داشته و سپس در یک محدوده، اصلاحی داشته است. ممکن است همیشه شکست ناحیه اصلاح قیمت با افزایش حجم معاملات همراه نباشد، اما معاملهگران و سرمایهگذاران ترجیح میدهند که همراه با شکست، حجم معاملات نیز افزایش یابد چون این افزایش نشانگر این خواهد بود که سرمایهگذاران و دیگر معاملهگران برای موج صعودی جدید وارد سهام شدهاند.
در الگوی پرچم نزولی، ممکن است حجم معاملات در محدوده اصلاح کاهش نداشته باشد. چون محرک روند نزولی قیمت معمولا ترس و اضطراب سهامداران از افت بیشتر قیمت است. هر چقدر قیمت بیشتر افت داشته باشد، سهامداران بیشتر احساس ترس میکنند و دست به اقداماتی مثل فروش میزنند.
بنابراین، این نوع حرکات قیمت توسط بیشتر شدن حجم معاملات از میانگین (و رو به افزایش بودن حجم معاملات) شناخته میشوند. زمانی که در روند نزولی قیمت وقفهای ایجاد میشود، حجم معاملات رو به افزایش ممکن است کاسته نشود، بلکه در سطح ثابتی باقی بماند، که نشان میدهد در این سطح اضطراب و ترس وجود دارد. زمانی که قیمت شکست نزولی دارد، چون حجم معاملات از پیش افزایش یافته است مثل زمانی که شکست صعودی داریم، حجم معاملات چندان اهمیتی ندارد.
چطور الگوی پرچم را معامله کنیم
با استفاده از الگوی پرچم، معاملهگران میتوانند با تشخیص سه نقطه کلیدی ورود، خروج و حدسود، برنامه معاملاتیشان را طراحی کنند.
۱.نقطه ورود: درست است که این الگو میتواند نشانه ادامه روند قبلی باشد اما برای این که وارد معامله اشتباهی نشوید صبر کنید، تا شکست انجام شود و سپس وارد معامله شوید. معاملهگران معمولا دوست دارند بعد از این که قیمت، شکست الگوی صعودی را انجام میدهد و در بالای خط روند، تثبیت میشود، وارد معامله خرید شوند. در الگوی پرچم نزولی، بعد از این که شکست خط روند پایینی کامل میشود و قیمت در پایین این سطح بسته میشود، وارد معامله میشوند.
۲. حدضرر: معاملهگران معمولا، خط مقابل الگوی پرچم را به عنوان نقطه حدضرر در نظر میگیرند. برای مثال، اگر خط روند صعودی الگوی پرچم در محدوده ۵۵ دلار شکل گرفته باشد، و خط روند نزولی الگو در ۵۱ دلار باشد، محدودهای پایینتر از ۵۱ دلار میتواند نقطه مطمئنی برای قرار دادن حدضرر ما، برای یک معامله خرید باشد.
۳. حدسود: معاملهگران محافظهکار معمولا از اختلاف قیمت بین دو خط روند پرچم برای محدوده حدسود استفاده میکنند. برای مثال اگر اختلاف قیمت بین این دو خط ۴ دلار باشد و شکست در نقطه ۵۵ دلار شکل بگیرد، این معاملهگران حدسود را در ۵۹ دلار قرار میدهند. روش خوشبینانهتر برای تعیینکردن حدسود، اندازه گرفتن فاصله دلاری بین سقف الگو و کف میله پرچم است. برای مثال اگر کف قیمتی میله پرچم ۴۰ دلار باشد و سقف قیمتی میله پرچم ۶۵ دلار باشد، اگر شکست در نقطه ۵۵ دلار شکل بگیرد، حدسود ما میتواند ۸۰$ باشد ( ۵۵ بعلاوه ۲۵ دلار)
بعلاوه این سه نقطه کلیدی، معاملهگران باید به حجم معاملهای که باز میکنند و روند کلی قیمت توجه داشته باشند تا بیشترین درصد موفقیت در استفاده از الگوی پرچم نصیبشان شود.
جهت پیگیری اخبار و تحلیل حجم خلاف روند قیمت های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)
اگر جزو سرمایه گذاران ارز های دیجیتال هستید مسلما با انواع تحلیل آشنایی دارید اما اگر جزوه تازه واردان به این عرصه اید لازم است بدانید که تحلیل ارز های دیجیتال برای تصمیم گیری در رابطه با سرمایه گذاری های به دو روش صورت میگیرد.
تجزیه و تحلیل تکنیکال تلاش می کند با جستجوی الگوها و ترندهایی برای تعیین حرکات آینده حجم خلاف روند قیمت قیمت ها، تمایل بازار در پشت روند قیمت را درک کند. دیگری تجزیه و تحلیل فاندامنتال که شامل تجزیه و تحلیل صورتهای مالی یک شرکت برای تعیین ارزش منصفانه معاملات است. در ادامه به بررسی ماهیت تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال و هر آنچه باید درباره آن بدانید خواهیم پرداخت.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تجزیه و تحلیل تکنیکال، یک رشته معاملاتی است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی از طریق تجزیه و تحلیل روند آماری به دست آمده از فعالیت های تجاری، مانند حرکت و حجم قیمت استفاده می شود.
این نوع تحلیل، مطالعه روند آماری است که از جمع آوری داده های تاریخی قیمت و حجم به دست آمده است تا فرصت های معاملاتی را شناسایی کند. تحلیلگران تکنیکال الگوهای حرکت قیمت، سیگنال معاملاتی و سایر ابزارهای تحلیلی را برای ارزیابی نقاط قدرت و ضعف یک دارایی مشاهده می کنند.
بر خلاف تجزیه و تحلیل فاندامنتال که تلاش می کند ارزش یک اوراق بهادار را براساس نتایج معاملاتی مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تجزیه و تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم متمرکز است.
در نظریه داوجونز تحلیل تکنیکال بر اساس سه اصل است:
- این قیمت است که همه چیز را در بازار نشان میدهد.
- روندهای مشخصی در بازار وجود دارند.
- تاریخ به تکرار خودش علاقه خاصی دارد.
قیمت همه چیز را در بازار نشان میدهد
از آنجایی که تحلیلگران تکنیکال تنها حرکات قیمتی را در نظر میگیرند و فاکتورهای فاندامنتال را نادیده می گیرند، مورد انتقاد بسیاری از متخصصین بازار قرار گرفته اند.
روندهای مشخصی در بازار وجود دارند
تحلیل گران تکنیکال معتقدند که قیمت در روند های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت در حال حرکت است. به معنای دیگر، قیمت بیشتر تمایل دارد در روند قبلی خود حرکت کند تا اینکه روند را دستخوش تغییر قرار دهد. شمار زیادی از استراتژی های تکنیکال بر این فرض استوار هستند.
تاریخ به تکرار خودش علاقه دارد
تحلیلگران معتقدند که تاریخ به تکرار شدن علاقه مند است. مشاهده حرکات قیمتی تکراری در بازار به روانشناسی بازار که طبق ترس و هیجان شکل میگیرد، مرتبط است. در نتیجه، آن ها بر اساس الگوهای شکل گرفته بر روی نمودار ها، این تحرکات و احساسات را تجزیه و تحلیل میکند تا حرکات بعدی بازار را پیش بینی کنند.
تحلیلگران تکنیکال با استفاده از الگوهای شکل گرفته بر روی نمودارها این احساسات را تجزیه و تحلیل میکنند تا حرکات بعدی بازار را پیشبینی کنند. در واقع تحلیلگران طبق الگوهای تکراری قبلی، درباره حرکات قیمتی در آینده نظر میدهند.
چرا تحلیل تکنیکال کاربردی است ؟
نمودار قیمت و حجم، تمام تصمیمات گذشته شرکت کنندگان در بازار (خرید و فروش) را نشان می دهد. این اطلاعات به نوبه خود از دو طریق بر تصمیمات سرمایه گذاران در آینده تاثیر می گذارد:
روانشناختی : آنچه در گذشته انجام داده اید بر نحوه رفتار شما با شرایط آینده تاثیر می گذارد. به عنوان مثال، بسیاری از معامله گران تمرکز خود را بر روی قیمتی که یک دارایی را خریداری کرده اند، متمرکز می کنند و در صورت کاهش، آنها می خواهند هر زمان که به قیمت بی سود و زیان و به اصلاح سر به سر رسید آن را بفروشند.
واکنشی : برخی از معامله گران روندها و الگوهای نمودار را که معمول است شناسایی می کنند و مطابق آن (خرید یا فروش) عمل می کنند. اگر تعداد کافی از شركت كنندگان از همان استراتژی پیروی كنند، پیش بینی می شود که این الگوهای نمودار از نتایج مورد انتظار پیروی کنند و احتمالاً روند ادامه فعالیت شرکت کنندگان بیشتری که به این روند ملحق می شوند پایدار بماند.
ابزارهای ابتدایی تحلیل تکنیکال
ابتدایی ترین ابزار هایی که هر تحلیلگر یا معامله گر برای تحلیل تکنیکال به آن نیاز دارد عبارتند از:
ترند یا روند
این خط برای شناسایی روند است و سه نوع ترند ( روند ) وجود دارد:
روند صعودی : در یک روند صعودی، دارایی در حال افزایش است، اوج های بالاتر و پایین تر.
روند نزولی : در روند نزولی، دارایی در حال نزول است، دارای اوج های پایین تر و پایین ترین سطح.
روند یک سو : در این روند دارایی ها در یک کانال افقی معامله می شوند.
بعضی اوقات معامله گران از اصطلاحات “خرسی” و “گاوی” برای اشاره به روند استفاده می کنند.گاوی یا صعودی به این منظور است که گاو با شاخ های خود به سمت بالا ضربه می زند ، بنابراین قیمت ها را بالاتر می برد و خرسی یا نزول این معنا را میرساند که خرس با پنجه های خود به سمت پایین برخورد می کند، بنابراین قیمت ها را پایین می آورد.
مقاومت و حمایت
به این معنی که حرکات قیمت خطی نیستند، قیمت هر چه بالا می رود با مقاومت روبرو می شود یا همانطور که پایین می آید حمایت می کند.
مقاومت : سطحی است که می توان روند صعودی را متوقف یا برگشت داد که نشان دهنده تمرکز فروشندگان است.
حمایت : سطحی است که انتظار می رود روند نزولی به دلیل تمرکز خریداران متوقف شود یا مجدداً بازگردد. وقتی سطح مقاومت شکسته شود، معمولاً به سطح پشتیبانی تبدیل می شود و بالعکس.
در تجزیه و تحلیل تکنیکال، پشتیبانی اغلب به عنوان یک نقطه ورود و مقاومت به عنوان یک نقطه خروج استفاده می شود. در صورت روندهای قوی، قیمت می تواند از طریق حمایت / مقاومت بدون توقف پیش رود.
اخبار ارزهای دیجیتال
یکی از موثرترین ابزارهای تاثیرگذاری بر مردم، رسانه است. اخبار ممکن است وحشت و ترس و همچنین شوق را به صورت دسته جمعی ایجاد کند. تاثیر اخبار در بازار ارزهای دیجیتال با وقایع برجسته در جهان کاملاً نشان داده می شود. در سپتامبر 2017 ، مقامات چینی ICO یا عرضه اولیه را ممنوع کردند که منجر به سقوط قیمت بیت کوین از 5000 دلار به 3000 دلار شد. یا وقتی eBay و Dell گفتند که بیت کوین را قبول میکنند، قیمت بیت کوین افزایش یافت.
ابزار پیشرفته تحلیل تکنیکال
برای تحلیل تکنیکال علاوه بر ابزار های پایه اشاره شده در بخش بعد می توان از ابزار های پیشرفته تری نیز استفاده کرد:
نمودارها
نمودار ها انواع بسیاری دارند که ما در این قسمت مهمترین آن ها را ذکر کرده ایم:
نمودارهای OHLC
این نمودارها میله هایی را نشان می دهند که به “شمع” معروف هستند. شکل شمع بر اساس رابطه بین قیمت های بالا، پایین، باز و بسته شدن روز متفاوت است.
شمع صعودی (می تواند سبز یا سفید باشد): قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت بازشدن است.
شمع نزولی (می تواند قرمز یا سیاه باشد): قیمت باز شدن کمتر از قیمت بسته شدن است.
قابلیتی که نمودارهای OHLC در اختیار معاملهگر میگذارند این است که نوسان قیمت در یک دوره خاص را در قالب یک میله و یا شمع به ما نشان میدهند؛ چیزی که در نمودارهای خطی امکان مشاهده آن وجود ندارد. کلمه OHLC از قرار دادن نام اول کلمات زیر بدست میآید: Open یا قیمت آغازین و باز شدن High بالاترین قیمت معامله شده Low یا پایینترین قیمت معامله شده Close یا قیمت بسته شدن. موارد ذکر شده را در ادامه بر روی نمودارهای شمعی و میلهای بررسی خواهیم کرد.
نمودار کندل استیک (شمعی)
گرچه نمودارهای مختلفی مانند نمودارهای خطی و نمودارهای میله ای وجود دارد اما نمودارهای شمعی یکی از موثرترین نمودارها است.
نمودارهای شمعی که از یک قرن پیش در ژاپن شکل گرفتند، حجم حرکت قیمت را در رنگ های مختلف بصورت تصویری نشان می دهند، اغلب برای شمع مثبت سبز و شمع منفی قرمز است.
هر شمع چهار جز حیاتی را برای بازه زمانی مورد نظر حجم خلاف روند قیمت نشان می دهد:
- قیمت باز شدن
- قیمت بالا
- قیمت پایین
- قیمت بسته شدن
این مولفه ها نه تنها انبوهی از اطلاعات مفید را در قالب آسان و مختصری برای خواندن فراهم می کنند، بلکه امکان شناسایی الگوهای مختلف شمعی را نیز فراهم می کنند. در حالی که انواع الگوهای شمعی زیادی وجود دارد.
نمودار خطی
یکی از ساده ترین انواع نمودار در تحلیل تکنیکال، نمودارهای خطی هستند و ثبت قیمت بسته شدن معاملات را در هر تایم فریم نشان میدهند. در نمودار های خطی تایم فریم یک روزه، فقط یک نقطه در هر روز بر روی نمودار نمایش میدهند که این نقطه آخریت قیمت معامله شده در آن روز میباشد.
نمودار خطی از تایم فریم یک روزه حاصل میشوند و نقاط به دست آمده در هر روز به یکدیگر متصل میشوند.
تنها مشکل و نقطه ضعف این نوع نمودار ثبت قیمت نهایی است. به این معنی که برای معاملات انجام شده در روز ارزشی قائل نمی شود و تنها قیمت نهایی روز دارای ارزش است.
البته که بسیاری از معامله گران برای تایید شکستهای حمایتی و مقاومتی از قیمت بسته شدن استفاده میکنند، بدین جهت قیمت نهایی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
اندیکاتور یا شاخص ها
شاخص های معاملاتی رمزارزها صرفاً تجزیه و تحلیل فنی منظم در زمینه ارزهای دیجیتال هستند:
میانگین متحرک
میانگین قیمت بسته شدن سهام در مدت زمان مشخص است. این ابزار یک شاخص محبوب و آسان است حجم خلاف روند قیمت که نوسان قیمت را هموارتر می کند و تصویری واضح تری از قیمت متوسط دارایی دیجیتال را در مدت زمان مشخص ارائه می دهد.
میانگین متحرک دو نوع اصلی دارد:
- میانگین های متحرک ساده
- میانگین متحرک نمایی
میانگین های متحرک ساده از میانگین حساب مجموعه ای از قیمت ها استفاده می کنند، در حالی که میانگین های متحرک نمایی وزن بیشتری به اقدام قیمت های اخیر می دهند.
باند های بولینگر
باندهای بولینگر یک شاخص فنی است که به واسطه بازرگان برجسته جان بولینگر ایجاد شد.
نوسانات به نرخی گفته می شود که قیمت یک دارایی می تواند افزایش یا کاهش یابد. نوسانات بالاتر به این معنی است که دارایی می تواند به طور بالقوه در محدوده ارزش بیشتری به سرعت در حال نوسان باشد.
این شاخص برای اندازه گیری نوسانات بازار و در موارد دیگر برای معاملات معکوس روند استفاده می شود. به طور خلاصه، گروههای بولینگر به شما می گویند که بازار در چه شرایطی به سر میبرد.
میانگین واگرایی همگرایی متحرک (MACD)
واگرایی همگرایی متحرک (یا MACD) یک نوع اندیکاتور است که ترکیبی از دو میانگین متحرک را بررسی می کند:
- میانگین متحرک کوتاه مدت
- میانگین متحرک بلند مدت
این دو میانگین متحرک برای شناسایی روند فعلی و اگر تغییری در حرکت ایجاد شود، با هم ترکیب می شوند.
توضیح و تفسیر خطوط MACD می تواند به شرح زیر توضیح داده شود:
اگر خط آبی (خط MACD) بالاتر از خط نارنجی باشد (خط سیگنال)، حرکت صعودی است.
برعکس، اگر خط آبی زیر خط نارنجی باشد، حرکت نزولی است.
هنگامی که خطوط واگرا می شوند، این نشان دهنده تقویت روند فعلی است در حالی که همگرایی روند معکوس را نشان می دهد. هنگام عبور خطوط، احتمال تأیید تغییر حرکت وجود دارد.
شاخص مقاومت نسبی
آخرین ابزاری که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت، شاخص مقاومت نسبی است. مقاومت نسبی یک شاخص حرکت است که در درجه اول برای شناسایی خرید یا فروش بیش از حد رمزارز استفاده می شود. به طور مرسوم، مقادیر RSI وقتی عدد بیش از 70 را نشان می دهد که دارایی دیجیتال بیش از حد خریداری شده است و مقادیر ک متر از 30 نشان دهنده فروش بیش از حد است.
با این حال، وقتی صحبت از بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال می شود، RSI نمی تواند مطمئن ترین شاخص باشد. بیت کوین ثابت کرده است که مستعد روند صعودی طولانی است که قیمت آن را مکرراً می بیند و اغلب اوقات بیش از حد خریداری می شود.
محدودیت های تحلیل تکنیکال
استدلالی که برای منتقدان می توان به کار برد این است که بر اساس فرضیه بازار کارا، قیمت یک سهام یا ارز دیجیتال در بازار مالی بازتاب تمام پارامترهایی است که بر روی آن تاثیرگذار است (یا میتواند تاثیرگذار باشد). این مورد شامل فاکتورهای فاندامنتال نیز میشود که ما را از دخالت دادن پارامترهای دیگری جز قیمت و حجم در تصمیم گیریهای مالی معاف میکند. تنها چیزی که برای تحلیلگران تکنیکال معنی دارد، آنالیز حرکات قیمتی است که به نظر آن ها محصول «عرضه و تقاضا» برای یک دارایی خاص در بازار مالی است.
با توجه به اینکه فرضیه بازار کارا از فرضیات اساسی تحلیل تکنیکال است، ممکن است دلیل یکی از محدودیت های آن نیز باشد. همه اطلاعات گذشته و حال بر اساس فرضیه قیمتهای بازار، منعکس میشود. در نتیجه هیچ راهی برای به دست آوردن سود از روندهای بازار نیست مگر اینکه بازار کارآمدی لازم را نداشته باشد. تحلیلگران بنیادی معتقدند که بازار میتواند کارا باشد، اما همه اطلاعات در قیمت گذشته و حال وجود ندارد و قیمتها به صورت تصادفی حرکت میکنند.
دومین انتقادی که بر تحلیل تکنیکال وارد میشود این است که این روش در برخی اوقات کاربرد دارد. به عنوان مثال اگر معامله گران حدود ضرر حجم خلاف روند قیمت مشابهی برای یک سهم خاص در نظر بگیرند، وقتی سهم به قیمت نزدیک حد ضرر برسد بسیاری از سهامداران اقدام به فروش میکنند و این موضوع باعث میشود که قیمت سهم پایین بیاید و پیشبینیها را تایید کند و اینگونه برداشت شود که روند پیشبینی شده تحلیل تکنیکال درست بوده است.
حجم خلاف روند قیمت
شما از یک مرورگر منسوخ شده استفاده می کنید. لطفا مرورگر خود را ارتقا دهید تا کیفیت را تجربه کنید.
- دوره مربیگری پرایس اکشن به سبک ICT توسط مایکل هادلستون
- فیلم آموزشی تورم و معامله گری در فارکس توسط مهدی متین
- فیلم آموزشی اقتصاد کلان کاربردی در بازارهای جهانی با علی اسلامی
- فیلم آموزشی مفاهیم مدیریت سرمایه در بازارهای مالی با کمیل آزادیان
- فیلم آموزشی ارزهای دیجیتال و بلاکچین توسط نیکا پورمند
- کتاب صوتی ۴۵ سال در وال استریت با ترجمه همایون فرزانه
- فیلم آشنایی با مفاهیم بورس تهران توسط سعید نجفی
- فیلم آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی توسط محمد رضوانی
- فیلم آموزش ایچیموکو توسط محمد رسول اسفندیاری
- فیلم آموزشی استفاده از خطوط پیووت توسط علی نورانی
اصطلاحات تحلیل تکنیکال
واژه | لاتین | توضیحات |
روند | Trend | روند زمانی تشکیل میشود که تغییرات نرخ به صورت مداوم در یک مسیر به وقوع میپیوندد. در صورتیکه آن مسیر صعودی باشد این روند را صعودی گویند. و درصورتی که آن مسیر نزولی باشد این روند را نزولی گویند. در روند صعودی دارای کفها و سقفهای بالاتر و در روند نزولی کفها و سقفهای پایین تر داریم. |
خط روند | Trend line | خط روند از اتصال حداقل دو دره کف یا دو قله سقف به یکدیگر ساخته میشود. در روند صعودی از اتصال دره ها و در روند نزولی از اتصال قله ها. (هر چه تعداد نقاط اتصال بیشتر باشد خط روند معتبر تر است) |
روند نزولی | Down trend | به روندی نزولی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های پایین تر از قبل تشکیل میشود. |
روند صعودی | Up trend | به روندی صعودی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های بالاتر ساخته میشوند. |
کانال | Channel | محصور کردن نوسان قیمت در یک چهارچوب و کانال |
چارت | Chart | نموداری که در بازارهای مالی برای ثبت نوسان قیمت بکار می رود. که دارای دو بخش زمان و قیمت می باشد. |
ضرر | Loss | |
حد ضرر | Stop Loss | به میزان ضرری که شما برای یک معامله در نظر می گیرید. مثلا سهامی را خریده اید و برای خود مشخص می کنید که ضرر من در این خرید نهایت ده درصد خواهد بود یا مثلا ضرر من در این معامله فلان میزان خواهد بود و اجازه ضرر بیشتر نمی دهم و معامله را با ضرر می بندم. هدف از داشتم حد ضرر یا حد توقف زیان این است که از ضرر بیشتر جلوگیری کنید. |
هدف | Target | به معنای هدف می باشد. مثلا شما سهامی را در قیمت 200 تومان میخرید و پیش بینی می کنید که به قیمت 300 تومان خواهد رسید. این 300 تومان می شود هدف قیمتی یا تارگت شما. |
حد سود | Take Profit | به اختصار(TP=Take Profit) هم گفته می شود و به معنای این است هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید حجم خلاف روند قیمت قیمتی را برای خارج شدن از آن معامله با سود در نظر بگیریم که به این قیمت حد سود یا تیک پروفیت گفته می شود. |
خرید | Long | به معنای ورود و بازکردن معامله خرید است (شخص در این معامله از افزایش قیمت ها نفع میبرد) |
فروش | Short | به معنای ورود و بازکردن معامله فروش است (شخص در این معامله از کاهش قیمت ها نفع میبرد) |
خرید | Buy | به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله فروش قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن short باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد) |
فروش | Sell | به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله ی خرید قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن Long باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد) |
اشباع خرید | Overbought | به بازاری اطلاق می شود که در آن سرعت افزایش بهای ارزیا سهام بیش از میزان معمول است وامکان تغییر حالت وجود دارد.(خریداران به نهایت قدرت رسیده اند) |
اشباع فروش | Oversold | به بازاری اطلاق می شود که در آن کاهش بهای ارز یا سهام با سرعتی بیش از میزان معمول صورت گرفته وامکان تغییر حالت وجود دارد.(فروشندگان به نهایت قدرت رسیده اند) |
ماشه (تریگر) | Trigger | به آرایشی از قیمت گفته میشود که شما بعد از رویت آن تصمیم حجم خلاف روند قیمت می گیرد وارد معامله ی خرید یا فروش شوید. مثلا شکست خط روند، شکست یک محدوده مقاومتی یا حمایتی، فتح یا شکست قله یا دره قبلی و …. (تریگر به معنای خیلی ساده یعنی رویت شواهد و نشانه هایی برای ورود به یک معامله) |
حمایت | Support | به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع ریزش و ادامه سقوط قیمت می شود. در سطوح حمایت عرضه ها کاهش و تقاضا زیاد می شود |
مقاومت | Resistance | به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع افزایش و رشد قیمت می شود و سدی برای قیمت محسوب می شود. در سطوح مقاومت عرضه بر تقاضا پیشی می گیرد. |
پیوت | Pivot | پیوت یکی از تعاریف کلیدی تحلیل تکنیکال می باشد و به معنای نقاط چرخش و تغییر در نمودار قیمتی است در اصل به نقاطی اطلاق می شود که نمودار دچار تغییر مسیر می شود (به بیان ساده تر نقاطی که قله ها و دره های قیمتی را میسازد). پیووت ها دو نوع هستند مینور و ماژور. در پیوت مینور تغییر اندک و در نوع ماژور تغییر زیاد است. |
سووینگ | Swing | در لغت به معنای موج و چرخش می باشد و در اصطلاح بازارهای مالی یک واژه لاکچری هست مترادف با پیوت (high و low) |
های و لو | Lowو High | به همان قله ها و دره های قیمتی گفته می شود که نمودار دچار چرخش و تغییر مسیر شده. این چرخش ها می تواند در مقیاس کوچک (کم اهمیت) یا در مقیاس بزرگ (پر اهمیت) باشد. |
سوپلای و دیماند | Supply & Demand | سوپلای به معنی محل عرضه و دیماند در بازار به معنی محل تقاضا میباشد. |
پیوت لاین | Pivot line | خطوطی هستند که بر اساس محاسبات و فرمول های خاصی روی چارت بصورت افقی رسم می شوند و می توان از آنها برای خطوط حمایت و مقاومت استفاده کرد. پیوت لاین ها بر اساس نوع فرمولی که ساخته می شوند انواع مختلفی دارند از جمله : پیوت استاندارد، پیوت فیبوناچی، پیوت دیمارک، پیوت وودی و کامریلا نکته: پیوت لاین با نقاط پیوت که به معنای قله و دره هست تفاوت دارد. |
معامله | Trade | معامله کردن، تجارت کردن،دادوستد کردن یک محصول تجاری (کالا،سهام و ارز) |
معامله گر | Trader | تریدر به شخصی گفته مشود که اقدام به خرید و فروش در بازارهای مالی می کند. |
پولبک | Pullback | پولبک (در لغت یعنی برگشت به عقب) یا بوسه خداحافظی به برگشت قیمت به سطح مهم قبلی به منظور قدرت گرفتن برای ادامه حرکت گفته میشود (مثلا اگر خط روندی شکسته شود و قیمت بعد از کمی دور شدن از خط روند در حرکت اصلاحی خود به خط روندش سری بزند و برگردد به آن پولبک گفته میشود.) |
بازار خرسی | Bear Market | اصطلاحا به بازاری گفته میشود که نزولی و کاهشی است (خرس نماد بازار نزولی است) |
بیریش | Bearish | که از ریشه کلمه bear به معنی خرس است و یعنی بازار نزولی است |
بازار گاوی | Bull Market | اصطلاحا به بازار صعودی گفته میشود (گاو نر نماد بازار صعودی است) |
بولیش | Bullish | از ریشه کلمه bull به معنی گاو نر میآید و یعنی بازار صعودی است. |
شکست به بیرون | Break Out | اصطلاح تحلیل فنی که برای توصیف تغییرات قیمت بکار میرود هنگامی که قیمت از حمایت یا مقاومتی فرار می کند. |
معامله گری و مدیریت سرمایه
معرفی ما
فراچارت یک پایگاه آموزشی و اطلاع رسانی رایگان در زمینه بازارهای مالی می باشد. ما سعی داریم با فراهم آوردن یک بستر حرفه ای، دریچه کوچکی باشیم برای کمک به معامله گران و کسانی که در بازاهای مالی فعالیت می کنند.
حق نشر
لطفا هنگام برداشت از مطالب، با ذکر منبع به رشد و شکوفایی ما کمک کنید. استفاده از حاصل زحمات دیگران بدون اجازه و بدون ذکر منبع نه تنها مورد رضایت نویسندگان فراچارت نیست بلکه در نهایت باعث ترویج بی اعتمادی و ایجاد محیط ناسالم برای رقابت خواهد شد. ( توضیحات بیشتر )
منظور از مقاومت و حمایت در بورس چیست؟
بیشتر معامله گران در این سطوح از ارزش اساسی دارایی اطمینان دارند ، بنابراین حجم معاملات به طور کلی بیش از حد معمول افزایش می یابد ، ادامه کار برای پایین آوردن یا بالا بردن قیمت برای معامله گران دشوارتر است.
اعداد صحیح قیمتی در یک سهم چگونه نقش حمایتی یا مقاومتی ایفا می کنند؟
بیشتر هدف های قیمتی یا سفارشات متوقف شده توسط سرمایه گذاران خرده فروشی یا بانک های سرمایه گذاری بزرگ در سطح قیمت با یک عدد گرد شده قرار می گیرند تا قیمت هایی مثل ۵۰.۰۶ دلار. از آنجایی که بسیاری از سفارشات در همان سطح قرار می گیرند ، این اعداد صحیح به عنوان موانع قیمتی قوی عمل می کنند. اگر تمام مشتریان یک بانک سرمایه گذاری سفارشات فروش را با هدف پیشنهادی مثلاً ۵۵ دلار انجام دهند، جذب زیاد این خرید ها به تعداد زیادی خریدار نیاز دارد و بنابراین ، یک سطح مقاومت ایجاد می شود.
معامله گران چگونه از میانگین متحرک ها کمک میگیرند ؟
معامله گران می توانند از میانگین های متحرک به طرق مختلف استفاده کنند، مانند پیش بینی حرکت صعودی در هنگام عبور خطوط قیمت از یک میانگین متحرک اصلی یا برای خروج از معاملات در صورت افت قیمت به زیر میانگین متحرک.
اهمیت حجم بالا در معاملات چیست وچگونه به ما معامله گر یاری می رسانند؟
هرچه خرید و فروش بیشتری در سطح قیمتی خاص اتفاق افتاده باشد، حمایت یا مقاومت آن قوی تر خواهد بود. دلیل این امر آن است که تریدر ها و سرمایه گذاران این سطح قیمت را می شناسند. وقتی فعالیت های شدید در حجم بالای معاملات اتفاق بیفتد و قیمت کاهش یابد، احتمالاً در صورت بازگشت قیمت به آن سطح فروش بیشتر خواهد شد. زیرا مردم خیالشان راحت تر است که معامله خود را در نقطه شکست قیمت انجام دهند تا حد ضرر.
مفاهیم حمایت و مقاومت در معاملات بدون شک دو مورد از مهمترین ویژگی های تحلیل تکنیکال هستند. در تجزیه و تحلیل الگو های نمودار ، این اصطلاحات توسط معامله گران برای اشاره به سطح قیمت در نمودار هایی استفاده می شود که تمایل دارند به عنوان مانع عمل کنند و تلاش می کنند جلوی جهت حرکت قیمت یک سهام را بگیرند.
در این مقاله به بررسی مفهوم سطوح مقاومت و حمایت در بورس پرداخته و با اصول اولیه آن ها آشنا می شویم . پس تا پایان ابن مقاله با من همراه باشید.
چکیده نکات مهم
- تحلیلگران تکنیکال از سطح حمایت و مقاومت برای شناسایی نقاطی در نمودار استفاده می کنند که در آن احتمال توقف یا تغییر روند فعلی وجود دارد.
- حمایت در جایی اتفاق می افتد که انتظار می رود روند نزولی به دلیل افزایش تقاضا متوقف شود.
- مقاومت در جایی رخ می دهد که انتظار می رود روند صعودی به دلیل افزایش عرضه به طور موقت متوقف شود.
- روانشناسی بازار نقش اصلی را بازی می کند؛ زیرا معامله گران و سرمایه گذاران تاریخچه قیمت را به یاد می آورند و نسبت به تغییر شرایط واکنش نشان می دهند تا حرکت آینده بازار را پیش بینی کنند.
- مناطق حمایت و مقاومت را می توان در نمودار ها با استفاده از خط روند و میانگین متحرک شناسایی کرد.
بررسی الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال به همراه تصویر و به صورت مجزا
تعریف حمایت و مقاومت
حمایت یک سطح قیمتی است که انتظار می رود به دلیل افزایش تقاضا یا تعداد خریداران، روند نزولی قیمت سهام متوقف شود. با کاهش قیمت دارایی ها یا اوراق بهادار ، تقاضا برای سهام افزایش می یابد ، بنابراین یک خط حمایتی ایجاد می شود. در حالی که ، مناطق مقاومت به دلیل علاقه فروشندگان به فروختن سهم ها هنگام افزایش قیمت بوجود می آیند.
هنگامی که یک منطقه یا سطحی از حمایت یا مقاومت شناسایی شد ، این سطح قیمت می تواند به عنوان نقاط ورود یا خروج مهمی باشد؛ زیرا با رسیدن قیمت به یک نقطه حمایت یا مقاومت ، یکی از این دو حالت پیش می آید: قیمت از سطح حمایت یا مقاومت پولبک می زند، یا سطح را شکسته و تا زمانی که به سطح حمایت یا مقاومت بعدی برسد به مسیر خود ادامه می دهد.
زمان بندی برخی معاملات بر اساس این باور است که مناطق حمایت و مقاومت شکسته نخواهند شد. اگر قیمت در مسیر اشتباهی حرکت کند ، می توان پوزیشن را با ضرر ناچیزی بست. و اگر قیمت در مسیر درست حرکت کند ، ممکن است تحرک قیمتی خوبی در انتظار سهام باشد.
اصول اولیه
بیایید مفهوم سطح حمایت و مقاومت را با یک نمونه بررسی کنیم. به عنوان مثال ، فرض کنید که جیمی در ماه های مارس و نوامبر در بورس سهام داشت و انتظار داشت ارزش سهام افزایش یابد.
جیمی متوجه شده است که قیمت در طول چندین ماه چندین بار بالاتر از ۳۹ دلار نمی رود ، حتی اگر خیلی نزدیک به بالاتر از آن باشد. در این حالت ، معامله گران سطح قیمت نزدیک به ۳۹ دلار را سطح مقاومت می دانند. همانطور که از نمودار زیر مشاهده می کنید ، سطح مقاومت نیز به عنوان یک سقف در نظر گرفته می شود.
سطح حمایت در خلاف جهت مقاومت قرار دارد. حمایت به قیمت های نمودار اشاره دارد که تمایل دارند با جلوگیری از پایین آمدن قیمت سهام ، مثل یک کف عمل کنند. همانطور که در نمودار زیر می بینید ، شناسایی سطح حمایت می تواند همزمان با یک فرصت خرید باشد؛ زیرا این سطح به طور کلی منطقه ای است که فعالان بازار ارزش آن را می بینند و شروع به افزایش دوباره قیمت ها می کنند.
خطوط روند
مثال های بالا نشان می دهد که یک سطح ثابت مانع از بالا یا پایین رفتن قیمت دارایی می شود. این مانع ایستا یکی از محبوب ترین اشکال حمایت یا مقاومت است ، اما قیمت دارایی های مالی به طور کلی به سمت بالا یا پایین روند. پس عجیب نیست که با گذشت زمان شاهد تغییر این موانع قیمتی باشیم. به همین دلیل است که هنگام یادگیری حمایت و مقاومت ، مفاهیم و خطوط روند مهم هستند.
هنگامی که بازار روند صعودی را طی می کند ، با کاهش سرعت پرایس اکشن ، سطح مقاومت شکل می گیرد . این امر در نتیجه عدم سودآوری یک سهام یا عدم اطمینان کوتاه مدت اتفاق می افتد. پرایس اکشن حاصل تحت تأثیر افت اندک در قیمت سهام قرار می گیرد و یک سقف کوتاه مدت ایجاد می کند.
از سوی دیگر ، هنگامی که بازار روند نزولی را طی می کند ، معامله گران شاهد یک سری قله های نزولی هستند و سعی می کنند این قله ها را با خط روند به هم حجم خلاف روند قیمت متصل کنند.
حمایت یا مقاومت سطح مشخص شده ، چه با خط روند یا از طریق روش دیگری کشف شود ، به هر میزانی که قیمت در طول تاریخ قادر به رد شدن از آن نبوده، قوی تر تلقی می شود. بسیاری از معامله گران تکنیکال از سطح حمایت و مقاومت شناسایی شده خود برای انتخاب نقاط ورود یا خروج استراتژیک استفاده می کنند. زیرا این مناطق اغلب قیمت هایی را نشان می دهند که بیشترین تأثیر را در جهت دارایی دارند. بیشتر معامله گران در این سطوح از ارزش اساسی دارایی اطمینان دارند ، بنابراین حجم معاملات به طور کلی بیش از حد معمول افزایش می یابد ، ادامه کار برای پایین آوردن یا بالا بردن قیمت برای معامله گران دشوارتر است.
نکته : بر خلاف فعالان اقتصادی منطق گرا که از مدل های مالی استفاده می کنند ، معامله گران و سرمایه گذاران واقعی انسان هایی احساساتی هستند که مرتکب اشتباه می شوند. در حقیقت اگر همه مردم منطقی عمل می کردند ، سطح حمایت و مقاومت در عمل بی فایده بود!
اعداد گرد شده ( اعداد صحیح)
یکی دیگر از ویژگی های مشترک حمایت و مقاومت این است که قیمت یک دارایی ممکن است برای عبور از یک عدد صحیح مانند ۵۰ یا ۱۰۰ دلار برای هر سهم مشکل داشته باشد. بیشتر معامله گران بی تجربه وقتی که قیمت به تعداد کل آن ها برسد تمایل به خرید یا فروش دارایی ها دارند؛ زیرا به احتمال زیاد احساس می کنند سهام در چنین سطوحی نسبتاً ارزش گذاری شده است.
بیشتر هدف های قیمتی یا سفارشات متوقف شده توسط سرمایه گذاران خرده فروشی یا بانک های سرمایه گذاری بزرگ در سطح قیمت با یک عدد گرد شده قرار می گیرند تا قیمت هایی مثل ۵۰.۰۶ دلار. از آنجایی که بسیاری از سفارشات در همان سطح قرار می گیرند ، این اعداد صحیح به عنوان حجم خلاف روند قیمت موانع قیمتی قوی عمل می کنند. اگر تمام مشتریان یک بانک سرمایه گذاری سفارشات فروش را با هدف پیشنهادی مثلاً ۵۵ دلار انجام دهند ، جذب زیاد این خرید ها به تعداد زیادی خریدار نیاز دارد و بنابراین ، یک سطح مقاومت ایجاد می شود.
میانگین متحرک
بیشتر معامله گران از قدرت اندیکاتور های مختلف تکنیکال مثل میانگین متحرک برای پیش بینی حرکت کوتاه مدت در آینده استفاده می کنند ، اما این معامله گران هرگز به توانایی این ابزار برای شناسایی سطح حمایت و مقاومت کاملاً پی نمی برند. همانطور که در نمودار زیر مشاهده می کنید ، میانگین متحرک خطی است که دائماً در حال تغییر بوده و داده های قیمت گذشته را هموار می کند و در عین حال به معامله گر اجازه می دهد نقاط حمایت و مقاومت را شناسایی کند. توجه داشته باشید که چگونه قیمت دارایی در روند صعودی نقطه حمایتی را در میانگین متحرک پیدا می کند و هنگامی که روند نزولی است چگونه به عنوان یک نقطه مقاومتی عمل می کند. در این میان اندیکاتور مووینگ اوریج یا میانگین متحرک را میتوان پایهایترین اندیکاتورها بهحساب آورد.
معامله گران می توانند از میانگین های متحرک به طرق مختلف استفاده کنند ، مانند پیش بینی حرکت صعودی در هنگام عبور خطوط قیمت از یک میانگین متحرک اصلی یا برای خروج از معاملات در صورت افت قیمت به زیر میانگین متحرک.
سایر اندیکاتور ها
در تجزیه و تحلیل تکنیکال ، شاخص های زیادی برای شناسایی موانع پرایس اکشن های آینده ساخته شده است. این شاخص ها در ابتدا پیچیده به نظر می رسند و استفاده موثر از آن ها اغلب به تمرین و تجربه نیاز دارد.
“نسبت طلایی” مورد استفاده در توالی فیبوناچی ، و همچنین به طور مکرر در طبیعت و ساختار اجتماعی قابل مشاهده است.
به عنوان مثال ، ابزار فیبوناچی اصلاحی مورد علاقه بسیاری از معامله گران کوتاه مدت است؛ زیرا به وضوح سطوح حمایت و مقاومت را مشخص می کند. استدلال در مورد نحوه محاسبه این اندیکاتور برای سطوح مختلف حمایت و مقاومت از حوصله این مقاله خارج است ، اما در شکل بالا توجه کنید که چگونه سطوح مشخص شده (خطوط نقطه ای) موانع کوتاه مدتی برای قیمت هستند.
بررسی اهمیت مناطق
به یاد دارید که چگونه از اصطلاحات “کف” برای حمایت و “سقف” برای مقاومت استفاده کردیم؟ یک خانه را در نظر بگیرید که سهام به عنوان یک توپ لاستیکی که بین سقف و کف اتاق در آن در حال پرش است. این سقف در واقع همان نقطه مقاومت و کف اتاق به عنوان نقطه حمایت در نظر گرفته می شود.
گاهی اوقات هنگامی که قیمت سعی در افزایش قیمت داشته باشد سطح حمایتی قبلی به سطح مقاومت تبدیل می شود و برعکس ، با کاهش موقت قیمت ، سطح مقاومت به یک سطح حمایت تبدیل می شود.
نمودار های قیمت به معامله گران و سرمایه گذاران اجازه می دهد تا مناطق حمایت و مقاومت را به صورت بصری شناسایی کنند ، و آن ها سرنخی در مورد اهمیت این سطح قیمت ها ارائه می دهند. به طور خاص ، آن ها به موارد زیر دقت می کنند:
تعداد برخورد ها
هر چند بار که قیمت یک ناحیه حمایت یا مقاومت را لمس می کند ، این سطوح به طرز قابل توجهی بیشتر می شوند. هنگامی که قیمت ها از سطح حمایت یا مقاومت مقاومت می کنند ، خریداران و فروشندگان بیشتری متوجه این سطوح می شوند و تصمیمات معاملات خود را بر اساس این سطوح قرار می دهند.
پیش بینی حرکت قیمت
مناطق حمایتی و مقاومتی قبل از آن که با پیشرفت های صعودی یا افت روبرو شوند احتمالاً بیشتر قابل توجه خواهند بود. به عنوان مثال ، یک روند صعودی با پیشروی سریع و شیب تند با رقابت و اشتیاق بیشتری روبرو خواهد شد و ممکن است با برخورد به سطوح مقاومت آرام گرفته و از شیب آن کاسته شود. این مثال خوبی از نحوه روانشناسی بازار است که اندیکاتور های تکنیکال را هدایت می کند .
حجم معاملات در برخی از قیمت ها
هرچه خرید و فروش بیشتری در سطح قیمتی خاص اتفاق افتاده باشد ، حمایت یا مقاومت آن قوی تر خواهد بود. دلیل این امر آن است که تریدر ها و سرمایه گذاران این سطح قیمت را می شناسند. وقتی فعالیت های شدید در حجم بالای معاملات اتفاق بیفتد و قیمت کاهش یابد ، احتمالاً در صورت بازگشت قیمت به آن سطح فروش بیشتر خواهد شد. زیرا مردم خیالشان راحت تر است که معامله خود را در نقطه شکست قیمت انجام دهند تا حد ضرر.
اگر سطح به طور منظم در مدت زمان طولانی آزمایش شده باشد ، مناطق حمایت و مقاومت قابل توجه تر می شوند.حجم خلاف روند قیمت
سخن نهایی
سطوح حمایت و مقاومت یکی از مفاهیم کلیدی مورد استفاده تحلیل گران تکنیکال است و اساس طیف گسترده ای از ابزار های تجزیه و تحلیل تکنیکال را تشکیل می دهد. اصول حمایت و مقاومت شامل یک سطح حمایت می باشد که می توان آن را کف قیمت تحت معاملات و سطح مقاومت را سقف آن دانست. قیمت ها کاهش می یابند و سطح حمایت را لمس می کنند که یا آن را حفظ کرده و قیمت به بالا برگردانده می شود ، یا سطح حمایت از بین رفته و قیمت کاهش می یابد و احتمالاً این کاهش در قسمت پایین تا سطح حمایت بعدی ادامه می یابد.
تعیین سطح حمایت در آینده می تواند بازده استراتژی کوتاه مدت سرمایه گذاری را به شدت بهبود بخشد؛ زیرا به معامله گران تصویری دقیق از اینکه چه سطح قیمتی باید قیمت یک اوراق بهادار را افزایش دهد ، می دهد. در عین حال، پیش بینی سطح مقاومت می تواند سودمند باشد؛ زیرا این یک سطح قیمت است که نشان دهنده منطقه ای است که سرمایه گذاران تمایل زیادی به فروش اوراق بهادار دارند. همانطور که در بالا ذکر شد ، هنگام شناسایی سطوح حمایت و مقاومت ، چندین روش مختلف برای انتخاب وجود دارد ، اما بدون در نظر گرفتن روش ، از حرکت قیمت دارایی اساسی در یک جهت خاص جلوگیری می کند.
در حالی که ردیابی سطح حمایت حجم خلاف روند قیمت و مقاومت در نمودار نسبتاً آسان است ، برخی از سرمایه گذاران آن ها را به طور کامل رد می کنند؛ زیرا این سطوح براساس حرکت قیمت گذشته است و هیچ اطلاعات واقعی در مورد آنچه در آینده رخ خواهد داد ارائه نمی دهند.
تفاوت اصلاح و ریزش (Reversal) در روند چیست؟
یادم است در مرداد ماه سال ۹۹، در بهبهه بازار بورس ایران و زمانی که اکثر افراد فعال در بازار سرمایه نمیتوانستند از فکر خرید سهام بیرون آیند، اشخاصی بودند که اعتقاد داشتند بازار نیاز به یک اصلاح دارد زیرا بسیار فراتر از حد مجاز خود افزایش در شاخص کل مشهود بود؛ وقتی بازار در همان ماه و در ماه بعد شروع به کاهش چشمگیر در قیمت سهام و شاخص کرد، دو دسته تحلیلگر وجود داشت: دسته اول معتقد بودند این یک اصلاح است و قیمت پس از آن به روند خود خواهد برگشت و دسته بعدی که معتقد بودند به دلایلی این حرکت، شروع یک ریزش است. حرف کدام صحیح بود؟ اصلاً ریزش یا ریورسال چه تفاوتی با اصلاح دارد؟ بعدهها بعد از گذشت ۱ سال از این قضیه هنوز هم عدهای با وجود چنین اتفاقاتی که برای بورس افتاد، این دو اعتقاد را حفظ کردهاند. در این درس یاد خواهید گرفت این دو اصطلاح چه تفاوتهای چشمگیری با هم دارند. درست است که من برای درک بیشتر شما از خاطره مربوط به بورس مثالی آوردم اما حجم خلاف روند قیمت مطمئناً میدانید در بازار فارکس و ارزهای دیجیتال نیز از این دست دوگانگی فراوان است. پس یکبار برای همیشه تفاوت اصلاح و ریزش را یاد بگیرید.
توجه داشته باشید که چون در بازار داخلی (بورس) اصطلاح Reversal یا بازگشت، در بین فعالان بازار با نام ریزش شناخته میشود (به دلیل یک طرفه بودن بازار). ما نیز در این مقاله برای درک بیشتر از این اصطلاح استفاده کردیم اما بهتر است بدانید واژه صحیحتر همان ریورسال یا بازگشت است زیرا در بازار دوطرفه مثل فارکس، فیوچرز ارزهای دیجیتال و … ممکن است روند نزولی به سمت روند صعودی نیز Reverse کند.
این سناریو را تصور کنید: قیمت شروع به بالا رفتن میکند و به روند صعودی خود ادامه میدهد.
سپس شروع به کاهش میکند.
بازهم کاهش میکند.
و سپس دوباره صعود میکند.
آیا تا به حال در چنین موقعیتی قرار گرفته اید؟ مسلماً اگر چند صباحی در هر یک از بازارهای مالی فعال بوده باشید، همانطور که در ابتدای مقاله گفتم، شما هم چنین سناریو ای را در تایمفریمهای مختلف تجربه کردهاید. قطعاً شما هم گاهی از تشخیص تفاوت اصلاح و ریزش ، عاجز ماندهاید.
در این شرایط به نظر میرسد که قیمت به ما میگوید باید خرید کنیم چون یک اصلاح در کار بوده و قرار است دوباره به روند صعودی برگردیم؟ درست است؟
متاسفانه کاملاً غلط است!
آن افزایش قیمت که دیدید فقط یک اصلاح ریز بود. هیچ کس دوست ندارد که تحت تاثیر این اصلاح ریز خرید کند اما متاسفانه این اتفاق افتاده است.
متاسفانه در مثال بالا، معامله گر فارکس تفاوت بین اصلاح و ریزش را تشخیص نداده است.
معامله گر به جای اینکه صبور باشد و روند کلی نزولی را ببیند، فکر کرده است که یک Reversal یا برگشت در حال وقوع است به همین دلیل یک پوزیشن Long باز کرده است.
ببینید که چگونه تریدر بدشانس ما با یک اصلاح ریز در AUD/USD فریب خورده است.
همه اینها را گفتیم تا به سراغ اصل داستان برویم:
اصلاح روند چیست؟
یک اصلاح یا یک Correction یا یک استراحت یا پولبک و هر اسمی که روی آن میگذارید، یک حرکت موقتی قیمت بر خلاف روند است.
روش دیگر برای شناسایی آن، در پرایس اکشن به این شکل است که قیمت میتواند خلاف روند حرکت کند اما این حرکت خیلی کوتاه بوده و سریع به جهت اصلی خود برمیگردد.
دیدگاه شما