آموزش تحلیل تکنیکال کلاسیک صد در صد رایگان
در علم تکنیکال، تحلیل تکنیکال کلاسیک به شاخهای اطلاق میشود که به بررسی خط روندها و الگوهای قیمتی میپردازد ولی از آن جایی که چنین تحلیلهایی قدمت زیادی دارند، به آنها لقب کلاسیک داده میشود. این روش تحلیلی را «چارلز داو» بنیانگذاری کرده است.
در واقع تحلیل تکنیکال کلاسیک روشی است برای ارزیابی اوراق بهادار و از نمودارها و دادههایی مانند قیمت و حجم معاملات برای این کار استفاده میکند. این نوع تحلیل نمیخواهد ارزش ذاتی اوراق بهادار را به دست بیاورد بلکه سعی میکند از نمودارها و ابزارهای مختلف برای تشخیص الگوها استفاده کند و برای آینده پیشنهاداتی را ارائه دهد. در هر حال اغلب روشهای سرمایه گذاری، به تحلیل تکنیکال کلاسیک نیم نگاهی دارند.
به دلیل اهمیت اطلاع از انواع الگوهای تحلیل تکنیکال کلاسیک، در این مقاله تصمیم گرفتیم به معرفی و بررسی آنها بپردازیم و در همین راستا مثالهایی را عنوان کنیم؛ پس با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله:
تاریخچه تحلیل تکنیکال کلاسیک
«چارلز داو» نقش مهمی در ظهور تحلیل تکنیکال دارد. او پایهگذار و مؤسس نشریه مشهور «والاستریت ژورنال» است که در واقع معیاری برای ارزیابی سایر نشریات است. هم چنین «شاخص صنعتی داو جونز» هم به وسیله او ایجاد شده است.
«چارلز داو» در سال ۱۸۵۱ در شهر استرلینگ، ایالات متحده چشم به جهان گشود و در سن ۲۱ سالگی در شهر ماساچوست به عنوان یک خبرنگار برای روزنامه «اسپرینگ فیلد» شروع به کار کرد. او بعدها در نشریه دیگری با نام «کی یرنان» با «ادوارد دیویس جونز» همکاری خود را آغاز کرد و آنها پس از مدتی خبرگزاری خود را با نام «داو، جونز و شرکا» تأسیس کردند.
در سال ۱۸۸۹ که خبرگزاری آنها ۵۰ کارمند داشت، تصمیم گرفتند نام نشریه خود را به «والاستریت ژورنال» تغییر دهند و تعداد صفحات آن را بیشتر کنند و سپس به کمک شریک جدیدشان «چارلز برگاسترسر» در «والاستریت ژورنال» چندین شاخص مختلف «داو-جونز» را مورد بررسی قرار دادند.
اگرچه «داو» کتابی در زمینه تحلیل تکنیکال منتشر نکرد، اما سری مقالاتی که در روزنامه« وال استریت ژورنال» چاپ کرد، راه را برای پیشگامان این علم هموار کرد. مقالات او براساس سه فرضیه منتشر میشد که به نام «نظریه داو» شهرت دارند و در ادامه به بررسی آنها میپردازیم
«داو» معتقد بود که همه فاکتورهای جغرافیایی، بنیادی، سیاسی و همه اتفاقات و موارد دیگر در قیمت یک سهم اثر خود را میگذارد و نیازی به بررسی آنها نیست و صرفاً باید نمودار قیمت را تحلیل کرد. بنابراین تنها کاری که باقی میماند بررسی نمودار قیمت است که بر اساس تحلیل تکنیکال دلیل آن، میزان عرضه و تقاضا است، به عنوان مثال زمانی که یک خبر خوب اساسی منتشر میشود یا زمانی که انتظارات مثبت در بازار به وجود میآید، قیمتها افزایش پیدا میکنند.
بهعنوان یک مثال عینی برای این فرضیه، میتوان به زمستان ۱۳۹۴ اشاره کرد یعنی زمانی که پس از توافق برجام و به وجود آمدن انتظارات مثبت در بازار، قیمت سهام شرکتهای سازنده خودرو چندین برابر شدند.
نکته مهم در این مقوله این است که تحلیل گران تکنیکال، با توجه به اصل «داو» در پی یافتن علل تغییر جهت قیمتها نیستند، بلکه صرفاً با شناسایی چرخشهای صورت گرفته در بازار یا جهشهای قیمت، به دنبال بهترین نقاط ورود و دستیابی به حداکثر سود از بازار هستند.
- قیمتها از یک روند مشخص پیروی میکنند وتغییرات قیمت تصادفی نیست.
تحلیلگران تکنیکال، بر این باور هستند که قیمتها از یکروند تبعیت میکنند و تا زمانی که این روند شکسته نشود، تمایل دارند تا در جهت روند حرکت کنند. تشخیص این الگوی فنجان و دسته (کاپ) روندها معمولاً با استفاده از ابزارهای متفاوت تحلیل تکنیکال انجام میشود و تحلیلگران با به کارگیری این ابزارها روند کنونی را تشخیص میدهند و قیمتهای آینده را پیشبینی میکنند.
اصل مهم دیگری که در تحلیل تکنیکال به چشم میخورد این است که حرکات قیمت تکرار میشوند و تحلیل تکنیکال از نمودارها و الگوهای قیمت برای بررسی و پیگیری حرکات قیمت در بازار و درک روندها استفاده میکند.
مهمترین دلیلی که این اصل مطرح شده، ناشی از روانشناسی بازار است، به عبارت دیگر، فعالین بازار به سطوح مختلف قیمت واکنش نشان میدهند و همین امر باعث تکرار پذیر بودن قیمتها شده است؛ به عنوان مثال قیمت سهم هرگاه به ۵۰۰ تومان برسد معاملهگران وارد بازار میشوند و با خرید خود قیمت را افزایش میدهند و هرگاه قیمت سهم به ۶۰۰ تومان برسد، افزایش فروش سهم در بازار موجب کاهش قیمت میشود.
مفاهیم پایهای تحلیل تکنیکال
علم تحلیل تکنیکال، به دو گروه تقسیم بندی میشود:
تحلیل تکنیکال عینی یا تفسیری عبارت است از بررسی نمودارها و تلاش برای یافتن الگوها. در این نوع از تحلیل تکنیکال، تحلیل گران قادر هستند تفاسیر مختلفی از یک نمودار داشته باشند و ممکن است یک تحلیلگر برای درک یک نمودار، به نتیجهای برسد که متفاوت از دیدگاه یک تحلیلگر دیگر باشد.
تحلیل تکنیکال عینی به دو نوع تقسیم میشود:
- تحلیل براساس اندیکاتورها
- تحلیل براساس قیمتها
از هر دو این تحلیلها زیاد استفاده میشود و لازم نیست که حتماً از یکی از آنها استفاده شود چون هدف هرکدام از این نوع تحلیلها متفاوت است.
از آن جایی که در تحلیل تکنیکال ذهنی تحلیل گران با اعداد و ارقام مشخصی مانند قیمت، حجم و مدلهای محاسباتی (مانند میانگین متحرک) سر و کار دارند نمیتوان تفاسیر متفاوتی ارائه داد. معاملهگران و متخصصان این علم روی فرمولها و محاسبات تحلیل تکنیکال ذهنی به توافق رسیدهاند. برخی معتقدند از آن جایی که با روش تحلیل تکنیکال ذهنی نمیتوان تفاسیر مختلف ارائه داد، این روش کاربردیتر از روش تحلیل تکنیکال عینی است.
در ادامه مفاهیم پایهای تحلیل تکنیکال کلاسیک را بررسی میکنیم.
نمودار یا چارت
در تحلیل تکنیکال، نمودارها شبیه نمودارهایی هستند که در دیگر کسب و کارها وجود دارد. در واقع نمودارها اصلیترین ابزار تحلیل گران تکنیکال هستند، به زبان ساده نمودار یک تصویر گرافیکی از یک سری قیمت در بازه زمانی مشخص است؛ به عنوان مثال، یک نمودار میتواند قیمت سهم یک شرکت را در یک بازه زمانی یکساله نشان دهد؛ در چنین نموداری، هر نقطه بیانگر قیمت بسته شدن سهم در همان روز است. اگر بازه زمانی این نمودار هفتگی باشد هر نقطه نشان دهنده قیمت آخرین معامله آن سهم در همان هفته خواهد بود.
نمودارهایی که به منظور نمایش اطلاعات قیمت سهام به وسیله نرمافزارها استفاده میشود، عبارتند از:
نمودارهای خطی قدیمیترین و سادهترین نوع نمایش اطلاعات قیمت هستند. این نمودارها از نقاط به هم وصل شدهای که آخرین قیمت سهام در بازه زمانی مشخصی را نشان میدهند، تشکیل شده است. در زمانهایی که بینظمی در بازار زیاد باشد، به منظور حذف نوسانات زیاد از نمودار خطی استفاده میشود.
نمودارهای میلهای از رایجترین نمودارهایی هستند که تحلیل گران تکنیکال از آنها استفاده میکنند. این نمودارها شامل یک میله عمودی میشوند که کمترین قیمت تا بیشترین قیمت سهام را نشان الگوی فنجان و دسته (کاپ) میدهند. معمولاً خطی در سمت راست این میله قرار دارد که قیمت بسته شدن سهم را نشان میدهد و خط سمت چپ میله نیز نشان دهنده قیمت بازشدن سهم است.
بعضی از تحلیلگران تکنیکال بر این باور هستند که مهمترین قیمت در روند معاملات، قیمت بستهشدن یا پایانی سهام است؛ به همین دلیل تنها قیمت بسته شدن را ترسیم میکنند.
به نمودارهای شمعی، نمودارهای شمعی ژاپنی نیز اطلاق میشود. این نمودارها در بورس ایران رواج زیادی دارد. نمودار شمعی دارای دو بخش اصلی است که عبارتند از بدنه و سایههای بالا و پایین. بدنه سیاه در نمودار شمعی (که در برخی از نرمافزارها به رنگ قرمز است) به این معناست که قیمت بستهشدن، از قیمت باز شدن کمتر است و بدنه سفید (که در برخی از نرمافزارها به رنگ سبز است) به این معناست که قیمت بستهشدن سهم از قیمت بازشدن بیشتر است. سایه پایین شمع نشان دهنده کمترین قیمتی است که سهم به آن رسیده و سایه بالای شمع نیز نشان دهنده بیشترین قیمتی است که سهم به آن رسیده.
الگوهای تحلیل تکنیکال کلاسیک
در تحلیل تکنیکال کلاسیک از الگوهای زیادی استفاده میشود که شناخت آنها به تحلیل دقیقتر و در نتیجه معاملات پرسودتر کمک زیادی میکند. به طور کلی هفت الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه وجود دارد که به دلیل رواج آنها و استفاده زیاد کاربران از آنها از اعتبار بالایی برخوردار هستند. این الگوها غالباً در بازار سرمایه به آسانی قابل تشخیص هستند، ولی برای تشخیص آنها لازم است شناخت صحیحی از الگوها داشته باشیم. از سوی دیگر این الگوهای کلاسیک در دورههای زمانی مختلفی به وجود میآیند، ولی حداکثر استفاده از آنها در زمان روزانه است.
- الگوی سرشانه: الگوی سر و شانه یکی از الگوهای کلاسیک است. الگوی سرشانه از الگوهای بازگشتی کلاسیک به محسوب میشود. در صورتی که یک روند در مسیر صعودی قرار داشته باشد، چنانچه این الگو تشکیل شود، روند تغییر مسیر میدهد و به سمت پایین میآید. معکوس این عمل هم میتواند اتفاق بیفتد به این صورت که که سهم در یکروند نزولی قرار میگیرد و سپس الگوی سرشانه تشکیل میشود و روند نزولی تغییر مسیر میدهد و به سمت بالا حرکت میکند. برای شکل گرفتن این الگو شرایطی باید وجود داشته باشد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
اجزای تشکیلدهنده الگوی سرشانه
- سر (بلندترین قله در الگو)
- شانهها (دو شانه الگو که در حالت ایدهآل، اندازه یکسانی خواهند داشت و ممکن است همسطح یا غیر همسطح باشند.)
- خط گردن (خطی که دو نقطه از سر و یک شانه را به هم متصل میکند و معیار تشخیص دقیق الگو است.)
- الگوی کف یا سقف دو قلو: برای تشکیل الگوی کف یا الگوی سقف دو قلو، قیمت دو مرتبه یک سطح حمایتی را لمس میکند. در این صورت خریداران به یک اتفاق نظر میرسند و حمایت قوی به وجود میآید و بازار میل به صعود پیدا میکند؛ به همین دلیل خریداران بیشتری وارد بازار میشوند و قیمتها افزایش پیدا میکند. این فرآیند باعث شکسته شدن یک سطح مقاومتی مهم میشود. این شکست، خریداران بیشتری را به بازار میآورد و علاقه فروشندگان به فروش را کاهش میدهد. در اغلب موارد قیمت به میزان فاصله دو کف تا نقطه مقاومت رشد میکند.
وقتی سقف دو قلو تشکیل میشود، فشار فروش به وجود آمده از برخورد دوباره به یک مقاومت و عدم توانایی برای شکست آن، موجب ریزش شدید قیمت شده و کاهش قدرت خریداران و افزایش تعداد فروشندگان را به دنبال خواهد داشت که این موضوع باعث شکست حمایت بعدی قیمت خواهد شد. از بین رفتن این حمایت، فشار فروش را در بازار بیشتر میکند و موجب ریزش بیشتر قیمت میشود و در اغلب مواقع به میزان فاصله قله قیمتی تا حمایت شکسته شده، قیمت کاهش خواهد یافت.
- الگوی سقف سه قلو: این الگو هم نظیرالگوی کف و سقف دو قلو در واقع یک الگوی برگشتی است که تنها بهجای دوقلو به سهقلو تبدیل میشود؛ به عبارت دیگر در عوض دو سقف یا کف، به سه سقف یا کف تبدیل میشود. این الگو برای حالت برعکس یا کف سهقلو نیز میتواند تشکیل شود.
- الگوی پرچم یاFlag: درتحلیل تکنیکال الگوی پرچم، یکی از الگوهای ادامهدهنده به حساب میآید، در این حالت، سهم در مدار صعود وارد الگوی پرچم میشود و پس از آن با هدف قیمت به حرکت خود ادامه میدهد.
این الگو گاهی اوقات باعث تغییر روند در یک سهم میشود. در واقع وقتی که سهم وارد الگو میشود و یا برعکس از الگو خارج میشود، تغییر روند رخ میدهد. الگوی پرچم شامل یک پرچم و یک دسته است. این الگو در صورت شکست در ادامه روند به صورت یک الگوی ادامه دهنده و در غیر این صورت مانند یک الگوی بازگشتی عمل میکند.
- الگوی مثلث یاTriangle: این الگو از انواع گوناگونی برخوردار است، اما به طور کلی اگر بتوان بهصورت همگرا دو خط را رسم کرد که تشکیل یک مثلث بدهد، این الگو بهحساب میآید. الگوی مثلث میتواند بازگشتی یا ادامهدهنده باشد.
- الگوی دره یاWedge: الگوی الگوی فنجان و دسته (کاپ) دره هم مانند الگوی مثلث است با این تفاوت که به شکل یک کنج تشکیل میشود و قوانین آن مطابق با مثلث است.
- الگوی الماس یاDiamonds: الگوی الماس یک الگوی برگشتی است و اگر سهم در روند صعودی وارد این الگو شود، روند آن نزولی میشود. الگوی الماس بهصورت برعکس نیز صادق است.
- الگوی فنجان و دسته یاCup: از الگوی فنجان و دسته برای ادامه روند در مسیر صعودی استفاده الگوی فنجان و دسته (کاپ) میشود، به صورتی که سهم وارد کاپ میشود و اگر از آن خارج شود، به میزان قعر الگو رشد خواهد کرد. الگوی کاپ میتواند به صورت ساده تشکیل شود و بدون دسته باشد، ولی معمولاً در قسمت راست الگو، یک دسته کوچک تشکیل میشود.
- الگوی مستطیل: این الگو نیز با توجه به خروج سهم میتواند صعودی یا نزولی باشد.
سخن پایانی
در بازار بورس، کسب سود، هدف اصلی سرمایهگذاران محسوب میشود. خرید سهم با کمترین قیمت ممکن و فروش آن با بالاترین قیمت یکی از مهمترین حالتهایی است که سرمایهگذاران همیشه به دنبال آن بودهاند. تحلیل سهم به متدهای مختلفی امکانپذیر است که مهمترین آنها عبارتند از تحلیل تکنیکال کلاسیک.
آموزش الگوهای کلاسیک در تحلیل تکنیکال
یکی از مهمترین مباحث در تحلیل تکنیکال شناخت و بررسی الگوهای کلاسیک است. الگوهایی که از اعتبار بالایی برخوردار بوده و به تنهایی میتوانند مبنای معاملات قرار گیرند. الگوهای کلاسیک را میتوان زیر شاخهای از تحلیل پرایس اکشنی به همراه خطوط روند و محدودههای عرضه و تقاضا نیز در نظر گرفت. این الگوها اغلب در پایان روند پدیدار میشوند و میتوانند ادامه دهنده یا برگشتی باشند. به الگوهای کلاسیک اصطلاحا استراحت روند نیز میگویند. در ادامه به معرفی این الگوها خواهیم پرداخت.
معرفی انواع الگوها و چگونگی معامله با آنها
الگوی مثلث
بهطور قطع مثلث مهمترین و پر استفادهترین الگو در بین الگوهای کلاسیک است. مثلثها الگوهایی هستن که باعث ایجاد تراکم در بازار میشوند، از طرفی پس از هر محدوده تراکمی حرکتی قدرتمند خواهیم داشت. بههمین دلیل الگوهای مثلث به منزله استراحتی برای حرکت قیمت تلقی میشوند.
معماملهگران پس از مشاهده الگوی مثلث، تا لحظه شکسته شدن آن منتظر میمانند. از آنجایی که بعد از طی شدن تراکم مثلث یک حرکت قوی شکل میگیرد، بسیار مناسب معامله خواهد بود. پس از تایید شکست و ایجاد پول بک میتوان به طرف حرکت الگوی فنجان و دسته (کاپ) بازار وارد معامله شد.
الگوی مثلث معمولا از دو خط روند که تشکیل شده، که سعی در کوچک کردن نوسانات قیمتی و ایجاد تراکم میکنند. بسته به شکل مثلث این الگو نامهای مختلفی را به خود اختصاص داده است. مانند : مثلث متقارن، مثلث افزایشی، مثلث کاهشی و موارد دیگر. فارق از نام و نوع الگوی مثلث کاربرد آنها یکسان بوده و تفاوت تنها در شکل ظاهری آنهاست.
نکات مهم در مورد شناسایی الگوی مثلث (Triangle)
- مثلثها معمولا بین ۴ تا ۶ تاچ دارند و سپس شکسته میشوند
- تاچها بهصورت یک سقف و یک کف شمرده میشود، دو تاچ پشت سر هم از یک طرف شمارش نمیشود
- اولین تاچ مثلث باید آخرین نقطه روند باشد
- قبل از شکلگیری الگو، حتما باید روند داشته باشیم (صعودی و نزولی)
- برای شروع معامله باید تا لحظه شکست مثلث صبر کنیم
- از نقطه شروع مثلث حجم به سمت کاهش میل میکند
معرفی الگوی گُوه (Wedge)
الگوی گُوه یا Wedge یا کنج، اسامی یک الگوی خاص در تحلیل تکنیکال است. الگویی که تاحدودی شبیه به مثلث بوده و کاربردی نزدیک بهم دارند. این الگو نیز از تراکم قیمتی و نزدیک شدن سطوح قیمتی به یکدیگر پدید میآید و درنهایت با شکست الگو بازار با حرکتی جدید مواجه میشود.
معاملهگران پس از مشاهده این الگو باید تا پایان آن و تایید شکست منتظر بمانند، پس از تایید شکست و مشاهده پول بک، بهترین نقطه برای ورود به معامله برای حرکت جدید بازار است.
- الگوی گوه معمولا بین ۶ تا ۴ تاچ دارد
- تاچها باید به صورت سقف و کف شمرده شود
- قبل از شکلگیری الگو حتما باید روند داشته باشیم
- برای شروع معامله تا لحظه شکست الگو صبر میکنیم
- از نقطه شروع الگو حجم به سمت کاهش میل میکند
الگوی سر و شانه (Head and Shoulders)
الگوی سرو شانه نیز یکی دیگر از الگوهای مهم و پر کاربرد بازار است. این الگو که ۴ نوع مختلف دارد، هم میتواند برگشتی و هم ادامه دهنده روند خود باشد. الگوی سر و شانه تا زمان شکسته نشدن خط گردن آن تایید نمیشود. حتی در صورت مشاهده بی نقصترین الگو تا قبل از شکست خط گردن دست به معامله نباید زد. الگوی سر و شانه از یک سقف بالا که بهعنوان سر و ۲ سقف پایینتر که بهعنوان شانهها در نظر گرفته میشود تشکیل شده است. در حالت ایدهآل الگو به شکل تراز و تقارن کامل به وجود میآید اما در غیر این صورت هم میتوان الگو را معتبر دانست.
- قبل از شکلگیری الگو حتما باید روند داشته باشیم
- تا لحظه شکسته نشدن خط گردن الگو بی اعتبار است
- معمولا وجود یک واگرایی اسیلاتور بین شانه چت و سر به اعتبار آن میافزاید
- الگو سر و شانه بسته به نوع الگوی فنجان و دسته (کاپ) آن میتواند ادامه دهنده یا برگشتی باشد
- تشکیل الگوی سروشانه کف در سقف قیمتی و الگوی سرو شانه سقف در کف قیمتی میتوانند نقش ادامه دهنده داشته باشند
الگوی پرچم (Flag)
الگوی پرچم، الگویی سود ساز که خبر از حرکت شارپی بازار میدهد. الگویی نشانگر استراحت روند برای یک حرکت شارپی دیگر. این الگو متشکل از یک پرچم و دسته آن است. معمولا پس از رشدهای شارپی تشکیل شده و خبر از یک حرکت شارپی دیگر میدهد.
- الگوی پرچم معمولا به دوشکل مثلث و کانال مستطیل تشکیل میشود
- طول الگوی معمولا بین ۲۵ تا ۴۰ کندل است
- پس از شکست میتواند به اندازه طول دسته پرچم حرکت کند
- معاملهگران تا لحظه شکست باید منتظر ورود به معامله بمانند
الگوی فنجان (Cup)
الگوی فنجان، یک الگو بلند مدتی و بزرگ است. بسته به تایم فریم تشکیل الگوی کاپ حتی میتواند چندین سال طول بکشد. این الگو یک پترن ادامه دهنده است که همانند نامش شبیه به یک استکان و دسته تشکیل میشود. پس از مشاهده الگو، خط گردن آن را رسم کرده، سپس پس از شکست خط گردن الگو تایید شده و میتوان بر اساس آن وارد معامله شد.
جمعبندی
الگوهای کلاسیک که معمولا بهعنوان استراحت روندها شناخته میشوند، از پرکاربردترین روشهای تحلیلی و حتی سیستمهای معاملاتی هستند. این الگوها اعتبار بالا و همچنین نسبت سود به رسیک مناسبی را در خود جای دادهاند. شناخت این الگوها برای تحلیلگر بازار مالی الزامی است. در این مقاله سعی کردیم به زبانی ساده مهمترین الگوها را معرفی کرده تا کاربران به راحتی آن را فرا گرفته و استفاده کنند.
راهاندازی «فنجان و دسته» Polkadot قیمت DOT را تا سپتامبر 50 درصد بالاتر میبیند
Polkadot (DOT) به نظر می رسد به دلیل شکل گیری یک الگوی کلاسیک صعودی در نمودار روزانه خود، آماده است تا بهبود مداوم قیمت خود را گسترش الگوی فنجان و دسته (کاپ) دهد.
DOT الگوی “لیوان و دسته” را رنگ می کند
به ویژه، DOT در حال تشکیل یک “کاپ و دسته” الگوی از اواسط ژوئن، که با سقوط قیمت و بهبود آن در یک مسیر گرد و U شکل (کاپ)، و به دنبال آن توسعه یک محدوده معاملاتی در سمت راست (دسته) تایید شد.
DOT/USD dai نمودار قیمت لیوان شامل تنظیم شکست “فنجان و دسته”. منبع: TradingView
الگوهای جام و دسته معمولاً تنظیمهای ادامه صعودی هستند که در طول یک روند صعودی شکل میگیرند. اما در موارد نادر، آنها در پایان یک روند نزولی ظاهر می شوند که منجر به قیمت صعودی. در نتیجه، احتمال ادامه بازیابی قیمت DOT زیاد به نظر می رسد.
بنابراین، از دیدگاه فنی، DOT در ابتدا به یک شکست در بالای خط مقاومت جام و دسته خود نزدیک به 8.50 دلار نگاه می کند.
یک بسته قاطع بالاتر از خط مقاومت، یعنی حرکت شکست همراه با افزایش حجم، میتواند هدف صعودی خود را تقریباً 12 دلار در ماه سپتامبر قرار دهد که بیش از 50 درصد نسبت به ماه آگوست افزایش یافته است. قیمت.
تنظیم تجزیه قیمت Polkadot
با این حال، مسیر DOT به 12 دلار به دلیل وجود سطوح مقاومت فنی کلیدی در اواسط راه، خطر فرسودگی را به همراه دارد.
برای مثال، توکن Polkadot میتواند به میانگین متحرک ۱۰۰ روزه خود (SMA ۱۰۰ روزه؛ موج بنفش) نزدیک به ۹.۵۰ دلار برسد و به ۸.۵۰ دلار برگردد. این چشم انداز نشانه هایی را از عقب نشینی قیمت DOT در 31 ژوئیه از همان مقاومت موج (که با علامت دایره ای در زیر برجسته شده است) می گیرد.
در همین حال، خرابی زیر حمایت انحنای جام میتواند جام صعودی را باطل کند و راهاندازی را به طور کلی مدیریت کند.
در نتیجه، DOT ممکن است در معرض خطر تصحیح قیمت طولانیتر به سمت 6.25 دلار باشد که از 13 ژوئن در برابر رکودهای متعدد به عنوان حمایت عمل میکند. به عبارت دیگر، DOT میتواند تا سپتامبر حداکثر تا 20 درصد از قیمت 2 آگوست کاهش یابد.
معیارهای شبکه Polkadot ثبات را نشان میدهند
همراه با بازار گستردهتر، Polkadot یک وضعیت شدید را تجربه کرد. کاهش ارزش بازار آن عمدتاً دادههای به دلیل تلاطم های کلان اقتصادی. در 2 آگوست، ارزش خالص پروژه 7.92 میلیارد دلار در مقابل رکورد بالای 55.51 میلیارد دلار در نوامبر 2021 بود.
در مقایسه، معیارهای شبکه Polkadot سالم تر هستند. برای مثال، طبق هدف مساری گزارش سه ماهه DOT در ماه جولای.
به طور مشابه، نقل و انتقالات DOT تقریباً در سه ماهه مشابه باقی ماندند، به طور متوسط 293 میلیون در ماه در سه ماهه دوم در مقابل 288 میلیون در سه ماهه اول. جالب اینجاست که اوج خوانش حساب ها و نقل و انتقالات در نوامبر 2021 به دلیل حراجهای پاراچین افتتاحیه.
فعالیت پایدار شبکه بر تقاضای ارگانیک مداوم برای نشانههای DOT تاکید میکند. با این وجود، به طور قابل توجهی از رکوردهای بی سابقه باقی مانده است، به این معنی که Polkadot باید برای جذب پروژه های جدید برای شبکه فعال پاراچین خود، کارهای بیشتری انجام دهد.
راه اندازی و کمک هزینه XCM
نیکلاس گارسیا، محققی در مساری، میگوید که پولکادوت میتواند اطلاعات بیشتری به دست آورد اقتباس با قالب پیام متقابل اجماع (XCM). این ابزاری که اخیراً راه اندازی شده است به پاراچین ها اجازه می دهد پیام ها را به یکدیگر منتقل کنند.
موارد مرتبط: بنیانگذار پولکادوت گامهایی را به سوی تمرکززدایی کامل با مدل جدید حکمرانی اعلام کرد
گارسیا خاطرنشان کرد: «توسعه قابلیتها و موارد استفاده جدید، قدرت شبکه را به نمایش میگذارد و ممکن است علاقه و فعالیت کاربر را دوباره تحریک کند. “
بنیاد Web3، که بر کمک های مالی در Polkadot نظارت می کند، 415 پروژه را در اواخر ژوئیه تأیید کرد، از ابزار توسعه و کیف پول گرفته تا قراردادهای هوشمند و توسعه رابط کاربری. این حرکت تقاضای بالقوه بیشتر برای DOT را تضمین می کند.
نظرات و نظرات بیان شده در اینجا صرفاً متعلق به نویسنده است و لزوماً منعکس کننده نظرات Cointelegraph.com نیست. هر حرکت سرمایه گذاری و معاملاتی مستلزم ریسک است، شما باید هنگام تصمیم گیری تحقیقات خود را انجام دهید.
آشنایی با الگو ها و تشخیص سیگنال نمودارهای بازار
هرگاه سرمایهگذاران بخواهند روند فعلی ارزش بازار یک ارز یا کالا را آزمایش کنند، از این الگو کمک میگیرند. با خرید و فروشی که در این دوره از آزمایش صورت میگیرد که عموما یک تا سه هفته طول میکشد، نوساناتی تشکیل میشود که با خطوط مورب موازی برش یافته و شکل “پرچم” ایجاد میشود. الگوهای پرچم ممکن است در هر دو روند صعودی(bull) و نزولی (bear) بازار رخ دهد. قیمت معمولاً پس از پدیدار شدن الگوی پرچم، دوباره در مسیر قبل از تشکیل پرچم حرکت میکند و ادامهی این روند حداقل به اندازه زمان تشکیل آن طول خواهد کشید.
الگوی پرچم سه گوش (Pennant Pattern)
خرید و فروش انجام گرفته در طول این دوره آزمایشی (عموما یک تا سه هفته طول می کشد)، نوساناتی را تشکیل میدهد که با متقارن شدن خطوط مورب نشان داده میشود و شکل پرچم سه گوش ظاهر میشود.
الگوهای پرچم در هر دو بازار با روند صعودی (bear) و روند نزولی (bull) ممکن است وجود داشته باشند. هنگامیکه الگو شکل میگیرد این روند در جهت قبل از ایجاد الگو ادامه مییابد.
زمانی که سرمایهگذاران میخواهند اعتبار یک روند صعودی یا “bullish” را در بازار بسنجند از این الگو استفاده میکنند.
به دلیل خرید و فروش سرمایهگذاران، روند صعودی به تدریج کم میشود و سپس به حالت اول باز میگردد. شکل روند صعودی مانند حرف U است. پس از اینکه الگوی “کاپ” (شبیه فنجان) شکل گرفت، نمودار دوباره مورد توجه قرار میگیرد و شیب به سرعت به سمت پایین کشیده میشود که به طور قابل توجهی کوچکتر از الگوی کاپ قبلی میشود. به الگوی شکل گرفته جدید “هندل” گفته میشود که شبیه دسته فنجان است. الگوی کاپ و هندل یک الگوی تداوم در نظر گرفته میشود یعنی زمانی که هندل تشکیل میشود، روند صعودی ادامه پیدا میکند.
الگوی فنجان و دسته
زمانی که سرمایهگذاران میخواهند اعتبار یک روند صعودی یا “bullish” را در بازار بسنجند از این الگو استفاده میکنند.
زمانی که در کف بازار یک افزایش قیمت شروع می شود و یک شکل U مانند را پدید میآورد، یک حالت فنجان مانند روی نمودار شکل میگیرد. وقتی فنجان تکمیل شد، قیمت معمولا کمی پایین خواهد آمد بنابراین سرمایهگذاران هنگام تشکیل شدن فنجان اقدام به خرید نخواهند کرد. پس از کمی پایین رفتن قیمت، این بار نوبت به تشکیل دسته فنجان میرسد و قیمت کمی بالا خواهد رفت.
وقتی برعکس این موضوع اتفاق بیافتد الگوی ” فنجان برعکس و دسته” پدید میآید.
الگوی مثلث صعودی
الگوی مثلث صعودی معمولا در حین یک روند صعودی شکل میگیرد و یک الگوی تداومی محسوب میشود.
به خاطر شکل این الگو، مثلث صعودی را “مثلث راست زاویه” (right-angle triangle) نیز مینامند. دو الگوی فنجان و دسته (کاپ) یا چند سقف مساوی یک خط افقی را در بالا شکل میدهند و وصل کردن کف دو یا چند دره نیز در یک روند صعودی، خطی همگرا با خط افقی میسازد. بدین ترتیب شکل مثلث روی نمودار نمایان میشود. دوره زمانی شکلگیری الگو، از چند هفته تا چندماه ممکن است طول بکشد. (متوسط حدود ۱ تا ۳ ماه)
حداقل دو کف لازم است تا خط روند صعودی پایین الگو را بتوان رسم کرد. این سطوح پایین میبایست هرکدام بالاتر از قبلی و دارای فاصله مناسب ازهم باشند. اگر یکی از کفها مساوی یا کمتر از کف قبلی باشد، در این حالت الگو معتبر نخواهد بود.
الگوی مثلث نزولی
مثلث نزولی یک الگوی کاهشی است که معمولا به عنوان یک الگوی ادامهدهنده در یک روند نزولی شکل میگیرد. در مواقعی این الگو به عنوان الگوی بازگشتی در انتهای روند صعودی ظاهر میشود ولی اغلب اوقات این الگو، الگویی الگوی فنجان و دسته (کاپ) تداومی است. صرفنظر از اینکه این الگو به عنوان یک الگوی بازگشتی مشخص شود یا ادامهدهنده، در هرحال الگویی است که پس از آن باید انتظار نزول قیمت را داشت.
به خاطر شکل ظاهریاش این الگو را مثلث راست-زاویه (right-angle triangle) نیز مینامند و از دو یا چند کف تشکیل شده که یک خط افقی میسازند. دو یا چند قله که رفته رفته کوتاهتر میشوند نیز یک خط روند نزولی را تشکیل میدهند و همینطور که این خط روند نزولی امتداد مییابد به سمت خط افق همگرایی پیدا میکند. در صورتی که یک خط عمودی از ابتدای خط افقی به سمت بالا رسم شود، مثلث شکل میگیرد. حداقل دو سقف لازم است تا خط روند نزولی بالای الگو رسم شود. این سقفها هرکدام میبایست از قبلی کوتاهتر شوند و فاصله مشخصی بینشان وجود داشته باشد. اگر تازهترین سقف تشکیل شده با سقفهای قبلی مساوی یا بلندتر از آنها باشد، اعتبار الگو زیر سوال میرود.
الگوی مثلث متقارن
این الگو حاصل باریک شدن محدودۀ قیمتی بین کفها و سقفهای قیمتی است که به لحاظ ظاهری یک مثلث را شکل میدهد. ویژگی اصلی و بارز این نوع از مثلث این است که دارای یک خط روند نزولی (مقاومت) است که سقفهای قیمتی پایینتر و پایینتر را بهم وصل میکند و یک خط روند صعودی (حمایت) که کفهای قیمتی بالاتر و بالاتر را به یکدیگر مرتبط میکند. زمانی مثلث در یک روند نزولی پدید میآید و قیمت زیر خط حمایت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)معمولاً جایی بین وسط ½ و سه چهارم ¾ از طول الگو، یک سیگنال فروش به دست میآید.
اگر مثلث در یک روند صعودی شکل بگیرد و قیمت بالای خط مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)معمولاً جایی بین وسط ½ و سه چهارم ¾ از طول الگو، یک سیگنال خرید ایجاد میشود. معمولاً قیمت پس از شکلگیری الگوی مثلث متقارن یا صعود میکند یا ریزش پیدا میکند تا لااقل به قیمت هدفاش برسد.
الگوی گوش ماهی افزایشی
اسکالوپ یا گوش ماهی افزایشی، شایعترین الگوهای نمودار هستند، اما تحلیل و عملکرد آنها زیاد کاربردی نیست. این الگو از نوع الگوهای تداوم است. برای تجارت روی این نمودار باید با دقت آن را بررسی کنید و مطمئن شوید که روی محل توقف قرار دارید. شکل نمودار معمولا به شکل U است ولی راس سمت چپ آن پایینتر از راس راست آن است.
همین روند به صورت برعکس، الگوی گوش ماهی کاهشی را شکل میدهد.
قلهها و درههای سهگانه
قلهها و درههای سهگانه نوع دیگری از الگوهای نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکی هستند. اینها همانند الگوهای قلهها و درههای دوگانه و یا سر و شانه، رایج و شایع نیستند ولی با روش مشابهی عمل میکنند. ممکن است هنگام تشخیص این الگوها با مشکل مواجه شوید چرا که این الگوها شبیه به الگوهای نموداری دیگر هستند. بعد از آنکه حرکت قیمت دو بار با ترازهای حمایت و مقاومت برخورد نمود، الگو شبیه به یک الگوی قله و دره دوگانه به نظر میرسد که ممکن است منجر به این اشتباه شود که یک نمودارخوان خیلی زود وارد یک موقعیت بازگشتی و در نتیجه خرید سهام شود.
الگوی کف دوگانه
الگوی قیمتی کف دوگانه به عنوان علامتی از وجود تغییر جهت در روند نزولی قلمداد میشود. انتظار میرود که در این حالت قیمتها صعود کنند و هر چه شکلگیری این الگو بیشتر به طول بیانجامد، قابل اعتمادتر خواهد بود. حرکت قیمت در این الگو شبیه حرف انگلیسی W است. آخرین کفهای دوگانه قیمتی، حمایتهای قدرتمندی هستند که به این دلیل شکل گرفتهاند که سرمایهگذاران در آن نقاط فرض را بر این گرفتهاند که قیمت سرمایه به پایینترین سطح خود رسیده است و جهت پوزیشنهای فروش شان را تغییر دادهاند. از طرف دیگر آخرین سقف قیمتی و نزدیکترین آن به قیمت کنونی به عنوان یک سطح مقاومت در نظر گرفته میشود.
هرگاه قیمت بازار بالای بالاترین سطح الگو یا سطح مقاومت بشکند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، این الگو تکمیل شده است و میتواند به معنای تغییر در جهت روند باشد و یک سیگنال خرید در نظر گرفته میشود و سرمایهگذاران خرید را انجام میدهند. قیمت معمولاً پس از شکلگیری الگوی کف دوگانه صعود میکند و این صعود حداقل تا سطح هدفاش خواهد بود.
الگوی الماس
پدیدار شدن این الگوی قیمتی در نمودار تائیدی است بر تغییر مسیر روند. الگوی لوزی بطور سنتی در یک روند صعودی ایجاد میشود. این الگو از چهار خط روند کوتاه، دو خط حمایت در پایین و دو خط مقاومت در بالا تشکیل شده است که خط های حمایت، آخرین کفهای قیمتی و خطهای مقاومت، آخرین سقفهای قیمتی را بهم وصل میکنند؛ در نتیجه، شکلی شبیه به لوزی یا الماس شکل میگیرد که نوسانات قیمتها را در ابتدا به شکل پهن و سپس باریک در خود جای میدهد. به محض اینکه خط حمایت در سمت راست الگو شکسته شود (احتمال انحراف معین وجود دارد)، میتوان نتیجه گرفت که مسیر روند به شکل نزولی تغییر کرده و یک سیگنال فروش (Sell Signal) ایجاد شده است.
الگوی مستطیل بالا
مستطیل بالا یک الگوی قیمتی است که در یک روند صعودی ایجاد میشود و علامتی از تغییر روند و افت قیمتها است. این الگو بازار از سه سقف قیمتی متوالی تشکیل میشود که تقریباً در یک سطح قرار دارند و دو کف دارد. یک خط مقاومت (Resistance)، قلهها را بهم وصل میکند و خط حمایت (Support) نیز کفهای قیمتی را به یکدیگر متصل میکند. به این دلیل که مقاومت حاصل سه بار رفت و برگشت قیمت در یک سطح است و سرمایه در آنجا به حداکثر قیمت خود رسیده است.
بیشتر بخوانید: تحلیل تکنیکال چیست؟
یک مقاومت قدرتمند تلقی میشود. اگر قیمت پایین سطح حمایت (Support) یا پایینترین بخش الگو ریزش پیدا کند (احتمال انحراف معین وجود دارد)، شکلگیری این الگو کامل شده و معنای آن این است که تغییری در جهت روند ایجاد شده است و یک سیگنال فروش قلمداد میشود. قیمت پس از شکلگیری این الگو افت میگند.
الگوی سر و شانه
الگوی قیمتی سر و شانه پایان یک روند و تغییر جهت در قیمت را نشان میدهد. این الگو غالباً پس از یک دوره افزایش قیمت بزرگ شکل میگیرد و پس از آن معمولا شاهد کاهش شدید قیمت خواهیم بود. این الگو توسط سه نقطۀ اوج قیمت بازار در سه سطح مختلف ایجاد میشود. یک نقطۀ اوج که از همه بالاتر است (سر) و بین دو نقطۀ اوج دیگر (دو شانه) قرار میگیرد. کفهای قیمتی در الگو هم توسط یک خط گردن (حمایت) به هم وصل میشوند.
به محض اینکه این الگوی سر و شانه شکل بگیرد و قیمت زیر خط گردن یا سطح حمایت (احتمال انحراف معین وجود دارد) ریزش پیدا کند، سرمایهگذاران آن را به عنوان یک سیگنال برای فروش قلمداد میکنند و دارایی خود را میفروشند.
برای تجارت ارزهای دیجیتال، بررسی این الگوها بسیار مهم است. البته این الگوها همیشه درست نمیگویند و ممکن است با اتفاقی عجیب تمام پیشبینیها نقض شود. توجه داشته باشید که قبل از شروع کار، تمرین و تحقیق روی این الگوها بسیار مهم است و اگر به خوبی با این الگوها آشنا نباشید ممکن است الگوی اشتباهی را حدس بزنید و باعث ضرر و زیان شما شود.
الگوی فنجان و دسته (کاپ)
الگو های کلاسیک(ادامه دهنده)
مقدمه : انسان همواره به دنبال پیدا کردن الگوست و به همین علت در بازار های مالی هم برای شرایط مختلف الگوهایی را تعریف کرده اند ، به همین منظور ما در این مقاله سعی بر این داریم که الگوهای کلاسیک را به طور کامل توضیح دهیم و با استفاده از تصاویر این الگو ها به روش کارکرد این الگو ها و نکاتی را که به ما هشدار میدهند آموزش دهیم.
این الگو ها به دو نوع هستند :
نوع اول : الگو های برگشتی
نوع دوم : الگو های ادامه دهند
همانند کندل ها که ژاپنی ها بر روی آنها اسم های مختلفی گذاشته اند ، پوشای نزولی و صعودی ، مرد دار آوز ، چکش و. خب این بیانگر این است که انسان به دنبال الگو های مختلف است و برای هر کدام هم اسم های متناسبی را انتخاب کرده اند ، مثلا این الگو شبیه دره است و این الگو شبیه به قله است و به همین ترتیب برای شکل های مختلف و الگو های مختلف نام های مختلفی را انتخاب کردند.
خب ما بیان کردیم که این الگو های کلاسیک به دو نوع تقسیم میشوند : 1. الگوهای برگشتی 2. الگو های ادامه دهنده
الگوهای ادامه دهند : به طور کلی به الگو هایی گفته میشود که در هر روندی( چه صعودی و چه نزولی) ایجاد شود ،باعث میشوند که این روند تثبیت شود و به مسیر خود ادامه دهد مثلا اگر این الگو ها در مسیر صعودی شکل بگیرد بیانگر ادامه مسیر صعودی روند این سهم خواهد بود.
الگو های اصلی و تاثیر گذار ادامه دهنده در تحلیل کلاسیک شامل این الگو ها میشود که به تفصیل بیان میشود :
الگوی پرچم : این الگو به دو صورت پرچم های چهار گوش و سه گوش(مثلث ها) تشکیل میشود :
- این الگو بر خلاف جهت روند اصلی حرکت میکند و وقتی الگو شکل گرفت و خط روند تشکیل شد ؛مثلا این الگو در یک روند صعودی است و در خلاف آن یعنی در جهت نزول در حال تشکیل یک پرچم است ، اگردر این روند نزولی یک خط روند تشکیل داد ، و شروع به اصلاح کرد؛ خط روند نزولی میشکند و رو به بالا حرکت را شروع میکند یعنی این سهم آماده ورود و سود سازی است.
- میزان تشخیص هدف را میتوان به اندازه دسته پرچم لحاظ کرد یعنی اگر مثلا میزان رشد در دسته پرچم 30 درصد بوده هدف را هم میتوان به اندازه رشد 30 درصدی محاسبه کرد.
- پرچم ها باید زود تمام شود و تایم زمانی در این الگو ها که ادامه دهنده هستند باید کمتر از الگو های برگشتی باشد، و نباید تایم زمانی اصلاح این سهم ها طولانی باشد.
- تمامی الگو های ادامه دهنده و برگشتی باید دارای یک خط روند باشد و زمانی که این خط روند شکسته شد این الگو که تشکیل شده است تایید هم شده است و در الگوی پرچم هم باید این خط روند تشکیل شود و وقتی هم این خط روند شکسته شد باعث میشود که تایید هم بشود و صعود یا نزول را برای ما ادامه دار کرده است و اعتبارش تایید شده است.
- وقتی که خط مقاومت ما شکسته شد باید حجم معاملات بالا برود ولی اگر این حجم بالا نرود یعنی این سهم قدرت ندارد و این نکته را هم بگوییم که این الگو ها هیچ وقت اعتبار و نتیجه صد درصدی ندارد و فقط برای کمک کردن به تشخیص است و به تنهایی با رسم الگوها نمیتواند دست به خرید و فروش زد و باید از ابزار و اندیکاتور ها و. دیگر هم استفاده کرد تا به یک قطعیت مناسب برای ورود و یا خروج اصولی و بی ضرر داشته باشیم.
- این الگو زمانی اتفاق می افتد که قبل از آن یک رشد شارپی وجود داشته باشد و بعد یک الگوی پرچم تشکیل شده باشد وبعد از آن این رشد شارپ ادامه پیدا کند. و یا این الگو در یک روند نزولی شارپ شکل میگیرد و بعد از تشکیل پرچم تایید اعتبار آن یک نزول شارپ خواهیم داشت.
- در پرچم ها معمولا با اندیکاتور ها دچار ایجاد واگرایی میشود و این واگرایی مهم است و روند مشکوک و خطر ناک را به ما گوش زد میکند.
- تعداد برخورد ها به پرچم در روند سهم زیاد مهم نیست و زمان تشکیل پرچم ها چیزی بین 1 تا 6 هفته هست که قالبا در یک یا دو هفته تمام میشود.
- در پرچم های مثلثی باید ضلع های مثلث به سمت هم دیگر حرکت کنند نه اینکه ضلع بالا به سمت بالا و صاف حرکت کند و ضلع پایین هم صاف به سمت بالا حرکت الگوی فنجان و دسته (کاپ) کند و این اشتباه است و الگوی پرچم نیست الگوی پرچم صحیح باید ضلع هایش همدیگر را به هم جلب و جذب کند به این صورت که ضلع بالا افقی تشکیل شود و ضلع پایین هم به سمت آن حرکت کند این مثالی از الگوی پرچم مثلثی صعودی مورد تایید است.
الگوی مثلث ها : این الگو از الگو های ادامه دهنده هستند و اقلب تحلیلگران میگویند که این الگو شامل 3 نوع افزایشی و کاهشی و متقارن هستند ولی برخی از تحلیل گران هم معتقد هستند که این الگو داری نوع پهن شونده هم هست که این نوع در بازار کم اتفاق می افتد و اگر این الگو تشکیل شد بیانگر ضعف معامله گران در این سهم است ، و برای خرید و فروش مناسب نیست.
- این الگو در مورد افزایشی اش باید در بالای مثلث یک ضلع ثابت داشته باشد و ضلع دیگرش رو به ضلع ثابت حرکت کند و در الگوی کاهشی برخلاف این است و باید ضلع پایین ثابت باشد.
- در این الگو باید خط روند مشخص باید و اگر شکسته شد میتوان در پول بک به آن ورود کرد ، ولی باز هم این نکته را متذکر میشویم که این ها فقط کمک کننده در تشخیص یک تحلیل گر است و یک تحلیل گر حرفه ای نباید خود را به این الگو ها متوقف کند و باید این ها را با ابزار های دیگر ترکیب کند و در نهایت یک تصمیم مناسب و درستی را بگیرد چرا که مواردی هم بوده که این الگو ها شکل گرفته اند و تایید هم شده اند ولی جواب و عملکرد مورد انتظار را نداشته اند.
- بعد از اتمام سه چهارم طول مثلث باید شکستن اتفاق بیافتد و نباید زیاد طول بکشد و تا نوک تیزی مثلث برسد.
- زمانی که وارد مثلث میشویم حجم مثلث افزایشی است و وقتی که میخواهد از مثلث خارج شود حجم مثلث کاهشی است.
- وقتی در یک روند صعودی وارد یک مثلث افزایشی میشویم به ما میگوید که سهم و روند قدرتمند است و درصد سود بالاتری را نسیب ما میکند تا یک مثلث کاهشی چون قدرت خریدار ها بسیار بیشتر است.
- روش ترسیم هدف در الگوی مثلثی متقارن به دو صورت امکان پذیر است یکی به اندازه قائده مثلث ، یکی هم میتوان از ضلع کفی مثلث و انتهای ضلع بالا یک کانال ترسیم کرد و مقاومت کانال را محدوده هدف قرار داد
- الگو های ادامه دهنده همیشه باید در یک روند جهت دار شکل بگیرد و اگر الگو های ادامه دهنده در یک روند ساید یا خنثی شکل بگیرد اعتباری ندارد و نمیتوان روی این الگوها در این روند ها حسابی باز کرد.
- زمان تشکیل و برقراری یک الگوی مثلث بین 1 تا 3 ماه است ، یعنی بیش از 30 روز و کمتر از 90 روز ، این اعداد در بازار فارکس به این شکل است که باید بین 30 تا 90 کندل بخورد.
تفاوت های الگوی پرچم و مثلث :
- در دسته پرچم ما حرکت شارپی داریم ، حال چه صعودی باشد و چه نزولی باشد.
- تایم الگو های پرچم کمتر از مثلث است ، یعنی اگر تعداد کندل ها کمتر از 30 تا بود یعنی پرچم است و اما اگر بیشتر بود مثلث است ، و برای اینکه این موضوع درست و دقیق فهمیده شود باید این الگو ها را در تایم روزانه برسی کرد نه در تایم هفتگی.
- در الگو ها مخصوصا مثلث ها باید دارای اعتبار باشد ، و اعتبار در مثلث ها به این شکل است که اگر به سه چهارم مثلث رسید باید مقاومت را الگوی فنجان و دسته (کاپ) بشکند و اگر نشکست اعتبار ندارد.
- یکی دیگر از مسائلی که باعث اعتبار داشتن الگوی مثلثی است این است که نهایتا در برخورد پنجم مقاومت را بشکند و نه اینکه هشت برخورد با کانال داشته باشد باید تعداد برخورد ها از پنج بار بیشتر نشود ، در این مورد فرق ندارد که مثلث افزایشی باشد یا مثلث کاهشی باشد یا اینکه مثلث متقارن باشد.
- در الگوی مثلث متقارن باید کف ها به ترتیب از یک دیگر بالا تر باشد ، و قله ها باید به ترتیب یکی پس از دیگری پایین تر باشد.
الگوی مستطیل : الگوی مستطیل شبیه به یک کانال ساید یا خنثی شکل میگیرد ، و از الگو های ادامه دهنده است
- تعداد برخورد های این الگو اصلا مهم نیست بلکه باید حداقل دو برخورد در کف و دو برخورد در سقف نیز داشته باشد.
- برای تعیین هدف هم باید از فیبوناچی و پروجکشن استفاده شود.
الگوی کنج : در این الگو ضلع های مثلث تشکیل شده هم سو هستند و به سمت هم حرکت میکنند ، اینجا باید بگوییم که الگوی مثلث با کنج باهم تفاوت دارند و نباید این ها را باهم اشتباه گرفت و یکی از تفاوت هایش هم همین است که در این الگو ضلع ها همسو هستند.
- معمولا این الگو در جهت خلاف مسیر حرکت روند شکل میگیرد
- معمولا الگوی کنج ادامه دهنده است ولی در بعضی موارد این الگو باعث میشود که مسیر روند تغییر کند.
- در الگو های کنج کاهشی معمولا شیب ضلع بالا از ضلع پایین بیشتر است ، و در موارد افزایشی شیب ضلع پایین بیشتر از ضلع بالاست.
- زمان الگوی کنج بسیار زیاد تر است بین 3 تا 6 ماه طول میکشد و همانند مثلث ها هرچه زمان بیشتری را سپری کند فاصله سقف و کف ها باهم کمتر میشود.
- حداقل باید در این الگو 2 یا 3 برخورد وجود داشته باشد.
الگوی گوه : الگوی گوه شبیه به الگوی کنج است با این تفاوت که این الگو هم جهت با مسیر روند حرکت میکند
- این الگو هم جهت با مسیر حرکت سهم بوده یعنی اگر این سهم صعودی باشد این الگو در مسیر صعود قرار گرفته و این الگو ادامه دهنده است و مسیر را ادامه میدهد.
- برای تعیین کردن هدف این الگو باید به اندازه میله پرچم و یا به اندازه ابتدای گوه میتوان انتظار رشد یا کاهش را داشت
الگوی کاپ یا فنجان : این الگو از یک فنجان تشکیل میشود و یک دسته دارد. در این الگو عده ای در کف فنجان شروع به خرید های سنگین میکنند و سهم را به بالا میکشد.
- وقتی که سهم به لبه فنجان رسید اکثر افراد حاضر در سهم سهم را میفروشند و سهم را به پایین میکشند.
- دسته فنجان نباید بیشتر از 38 درصد اصلاح بکند.
- وقتی که اصلاح کرد و به سمت بالا حرکتش را شروع کرد اگر بتواند خط روند را بشکند باعث میشود که به اندازه عمق فنجان رشد به شما بدهد.
- این الگو همانند الگوی کنج زمان زیادی میبرد. حتی شاید از کنج هم زمان برتر شود.
- این الگو باید مانند فنجان باشد ولی اگر عمیق تر یا تیز تر از فنجان و نزدیک به v بود به این الگو نمیتوان فنجان گفت و همچنین اگر خیلی سطحی و پهن بود هم نمیتوان به آن فنجان گفت.
گروه بی نظیر
مدرس و تحلیلگر بازار سرمایه تحلیلگر بازار مالی فارکس تحلیلگر ارشد سایت یار سرمایه برگزاری بیش از صد دوره آموزشی تحلیل بورس و فارکس عضو تیم icf_market تنها ارائه دهنده سبک ولوم تریدینگ به زبان فارسی در دنیا
دیدگاه شما