سطوح مقاومتی بازارها


معمولا از نمودارهای خطی به ویژه برای تحلیل موج الیوت استفاده می شود .
نمودار خطی ساده ترین نوع نمودار است که با پیوستن هر نوع قیمت به هم ساخته می شود.به عنوان مثال بسته شدن روزانه برای نمودار خط روزانه ، بسته شدن هفتگی برای نمودار هفتگی سطوح مقاومتی بازارها یا بسته شدن ماهانه برای نمودار خطی ماهانه.

انواع نمودارها ،سطوح مقاومت و رسم خط روند

نمودار

تصویر بالا چهار نمودار میله ای از شاخص بازار رانشان میدهد که بیشترین استفاده را دارند.

انواع نمودارها

نمودارهای میله ای:

این نمودارهای معمولا بیشترین قیمت ، کمترین قیمت ،قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن را نشان می دهند.
در نمودار میله ای قیمت بازشدن را یک خط افقی کوچک (سمت چپ) و قیمت بسته شدن را یک خط افقی کوچک (سمت راست) نشان می دهد.

کاربران عزیز برای استفاده از آموزش های تصویری و دریافت سیگنال ها و تحلیل های رایگان ارز دیجیتال می توانید عضو کانال تلگرامی سایت هوش فعال شوید برای عضویت کلیک نمایید.

نمودارهای خطی:

نمودار میله ای و خطی

معمولا از نمودارهای خطی به ویژه برای تحلیل موج الیوت استفاده می شود .
نمودار خطی ساده ترین نوع نمودار است که با پیوستن هر نوع قیمت به هم ساخته می شود.به عنوان مثال بسته شدن روزانه برای نمودار خط روزانه ، بسته شدن هفتگی برای نمودار هفتگی یا بسته شدن ماهانه برای نمودار خطی ماهانه.

سطوح مقاومتی :

معمولا سطوح مقاومتی در قله ها و دره های نمودار که در گذشته ایجاد شده اند تشکیل می گردد. زیرا معمولا در قله های و دره های نمودار حجم زیادی مورد معامله قرار می گیرند و در نتیجه افراد زیادی در این نقاط یا سربه سر می شوند یا به سود می رسند در نتیجه تمایل آنها به فروش زیاد می شود که خود به خود آن سطح را به یک سطح پر تنش و به یک سطح مقاومتی تبدیل می کند.

خطوط مقاومت

خطوط روند و نحوه رسم خط روند:

سطوح مقاومت را می توان با خطوط افقی رسم کرد خط روند چیزی بیش از یک خط مستقیم است که بین حداقل سه نقطه کشیده می شود. هر گاه دره های یک نمودار به هم متصل می شوند یک خط روند صعودی را تشکیل می دهند و برای کشیدن یک روند نزولی قله ها را به هم متصل می کنند.
خط روند معتبر خط روندی هست که حد اقل در سه نقطه در قله ها یا دره های با نمودار در تماس باشد.

خطوط ترند

افق های سرمایه گذاری:

در سرمایه گذاری در بازار سرمایه افق های متفاوتی وجود دارد.

  1. سرمایه گذاری کوتاه مدت
  2. سرمایه گذاری میان مدت
  3. سرمایه گذاری بلند مدت
  4. خرید و فروش روزانه ، نوسانی یا قمارگونه.

کاربراین محترم اگر سوالی درباره ی این مقاله دارید و یا دیدگاهی در ارتباط با مطلب فوق دارید در قسمت ارسال نظرات دیدگاه خود را مطرح بفرمایید.

حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک در تحلیل تکنیکال

توجه به خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال اهمیت بسیار زیادی در بورس دارد. این خطوط ارائه‌ دهنده نقاط اتصال مهمی هستند که در آن‌ها نیروهای عرضه و تقاضا به هم می‌رسند‌. حمایت ­ها و مقاومت ­ها به دو دسته داینامیک (Dynamics) و استاتیک (Static) تقسیم می ­شوند که در این مقاله به توضیح آن ها خواهیم پرداخت.

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

فرق چندانی نمی کند که تحلیلگری تازه کار یا حرفه ­ای در بورس باشید، تعیین سطوح حمایت و مقاومت جزو ابتدایی­ ترین و در عین حال مهم ­ترین مباحث تحلیل تکنیکال – technical analysis در دوره آموزش بورس است. در بازارهای اقتصادی و بازار بورس، قیمت ­ها توسط عرضه و تقاضای بیش از حد هدایت می ­شوند . عرضه با کاهش قیمت ­ها، فروشندگان و فروش هم­ ردیف است؛ تقاضا، با افزایش قیمت­ ها، خریداران و خرید هم­ ردیف است. هر­گاه تقاضا افزایش یابد قیمت­ ها بالا می روند و هر گاه عرضه افزایش یابد قیمت­ ها پائین می­ آیند.

محدوده حمایتی محدوده ­ای در نمودار قیمتی است که در آن خریدار به صورت پر­قدرت ظاهر می­ شود و فروشنده نیز ضعیف می ­شود. در محدوده حمایت، تقاضا برای سهم افزایش می­ یابد و از کاهش بیشتر قیمت سهم جلوگیری می ­شود.

محدوده مقاومتی محدوده­ ای در نمودار قیمتی است که برعکس محدوده­ ی حمایتی فروشنده به صورت پرقدرت ظاهر می ­شود و همگام با آن ضعف خریدار در سهم وجود دارد. اعتقاد براین است که در این هنگام به ­دلیل افزایش عرضه ­ها و عدم تقاضای قوی در بازار قیمت سهم کاهش می­ یابد و روند افزایش قیمت متوقف می­ شود. به طور کلی سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال دارای دو جنس استاتیک و داینامیک است.سطوح مقاومتی بازارها

حمایت و مقاومت استاتیک:

به سطوحی گفته می­ شود که در هر شرایطی مقدار ریالی آن ثابت بوده و وابسته به زمان نیست به بیان دیگر سطوح استاتیک سطوحی هستند که در زمان­ های گذشته اتفاق افتاده ­اند و دارای سابقه تاریخی هستند.

ساده ­ترین حالت حمایت و مقاومت استاتیک، همان حالت افقی آنهاست که خط مقاومت مماس بر بالاترین قیمت کندل پیوت سقف (نقطه ­ای که جهت حرکت قیمت از صعودی به نزولی تغییر می ­کند) و خط حمایت مماس بر پایین ترین قیمت کندل پیوت کف (نقطه ­ای که جهت حرکت قیمت از نزولی به صعودی تغیییر می­ سطوح مقاومتی بازارها کند) است. لازم به ذکر است در رسم حمایت و مقاومت سایه­ ها (shadow) را نیز لحاظ می کنیم.

به عنوان مثال ۱۴۰۰ ریال مقاومت سهم زیر است. هر موقع که قیمت به این عدد نزدیک می ­شود ما شاهد ریزش قیمت هستیم و بالعکس این رفتار را برای حمایت هم مشاهده می­ کنیم.

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

حمایت و مقاومت داینامیک:

به سطوحی گفته می شود که در زمان­ های مختلف تغییر می ­کند. به بیان دیگر سطوح داینامیک سطوحی هستند که در زمان­ های گذشته اتفاق نیفتاده ­اند و دارای سابقه تاریخی نیستند پس با­توجه به شرایط مختلف مقدار ریالی آنها متفاوت است. به عنوان مثال تصویر زیر یک روند صعودی را نشان می دهد که مقاومت­ های سهم در قالب کانال صعودی نمایش داده شده ­اند؛ مشاهده می شود این اعداد فقط یک بار تکرار شده ­اند به همین دلیل به این سطوح داینامیک می گویند.

در نقطه­ ی A سطوح مقاومتی بازارها مقاومت ۱۰۵۰ است، در نقطه­ ی B مقاومت ۱۱۵۰ ، در نقطه­ی C مقاومت ۱۲۰۰ و در نقطه ­ی D مقاومت ۱۳۰۰. برعکس تصویر ۱ که مقاومت، عدد ثابت ۱۴۰۰ بود.

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

حمایت داینامیک را نشان می دهد که در قالب یک کانال نزولی مشخص گردیده و تفاوت ­های حمایت داینامیک و استاتیک را بیشتر ملموس می­ کند.

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

طریقه­‌ی رسم مقاومت داینامیک به این شکل است که سقف ­های قیمتی را به هم وصل می کنیم و برای رسم آن همین عمل را با متصل کردن کف های قیمتی انجام می­ دهیم. لازم به ذکر است حمایت­ های روند صعودی و مقاومت­ های روند نزولی از اعتبار کمتری برخوردارند.

تفاوت حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک در تحلیل تکنیکال چیست؟

مقوله زمان در این موضوع اهمیت بسیار زیادی دارد. حمایت و مقاومت استاتیک ثابت بوده و در طول زمان همواره مقدار ثابتی است اما حالت داینامیک آن با توجه به زمان و شرایط مختلف مقادیر متفاوتی را نشان می‌دهد. حمایت و مقاومت تاریخی و افقی از مصادیق استاتیک هستند. حمایت و مقاومت خطوط روند از نوع داینامیک هستند.

نتیجه گیری:

تشخیص سطوح کلیدی حمایت و مقاومت یک جزء اساسی موفقیت در بازار سرمایه است. اگر­چه گاهی اوقات تعیین خطوط دقیق حمایت و مقاومت مشکل است اما با استفاده از آنها توانایی تحلیل و پیش­‌بینی به شدت بهبود می­‌یابد. اگر قیمت اوراق بهادار به یک سطح حمایت یا مقاومت مهم نزدیک شود ، باید آن‌را به عنوان یک هشدار برای تغییر روند تلقی نمود. شکسته شدن یک سطح حمایت و مقاومت نشانه‌­ی تغییر رابطه­‌ی بین عرضه و تقاضا است.

یکی از قوی‌ترین استراتژی های معاملاتی خرید، خرید در سطوح بالایی است. روشی که مورد استفاده و تاکید بزرگان بازار سرمایه همچون نیکلاس دارواس، ویلیام اونیل و… است. طبق این استراتژی هنگامی که سهم از گذشته­‌ی قیمتی خود عبور می‌­کند می‌­توان صعود­های خوبی را برای سهم مورد نظر پیش­بینی کرد به عبارت دیگر عبور از خط مقاومت و غلبه‌­ی تقاضا بر عرضه در این نقطه‌­ی مهم، نوید آینده‌­ای روشن خواهد بود.

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال چه مفهومی دارد؟

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال چه مفهومی دارد؟

خطوط حمایت و مقاومت دو نقطه ی مهم در تحلیل تکنیکال می باشند که نشانگر نیروی عرضه و تقاضا در انواع چارت بازارهای مالی مانند ارز دیجیتال، فارکس و بورس ایران می باشند. با توجه به سادگی این مطلب، در صورت یادگیری خوب می توانید یک تریدر موفق باشید. در یار سرمایه سعی کرده ایم تا بیشتر و دقیق تر به این دو مفهوم مهم و اساسی بپردازیم، زیرا درک این دو مفهوم میتواند در دقیق تر شدن تحلیل ها کمک شایانی به شما عزیزان نماید.

خطوط حمایت و مقاومت و انواع آن

خطوط حمایت با اتصال نقاط حداقلی و خطوط مقاومت از اتصال نقاط حداکثری به دست می آید. خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال به دو نوع تقسیم بندی می شوند: استاتیک و داینامیک، که در ادامه مقاله به این مطلب پرداخته ایم. بطور کلی سطوح ح مایت و مقاومت را می توان از رفتار قیمت در تمامی بازارها تشخیص داد. همواره با افزایش تقاضا در یک کالا یا سطوح مقاومتی بازارها خدمات، شما شاهد افزایش قیمت ها در آن حوزه خواهید بود و هر گاه عرضه ی یک کالا یا خدمات افزایش یابد، شاهد کاهش قیمت ها خواهید شد و در صورتی که عرضه و تقاضا برابر شوند، قیمت ها نیز همزمان دستخوش تغییر می شوند. در ادامه بیشتر با تطابق سطوح مقاومتی بازارها مفاهیم عرضه و تقاضا روی حمایت و مقاومت آشنا خواهید شد.

مفهوم حمایت در تحلیل تکنیکال

سطح حمایت ( Support Level )، سطحی جذاب برای خریداران است، زیرا با رسیدن قیمت به این سطح، تقاضا زیاد شده و همین افزایش تقاضا موجبات افزایش قیمت را فراهم می کند. در واقع در این سطح میزان تقاضا بر عرضه غلبه کرده و نتیجه این پیروزی، رشد قیمت و ادامه روند صعودی است. در این سطح خریداران کنترل قیمت و به دنبال آن کنترل روند را در دست دارند. به عبارت دیگر تعداد خریداران (حجم تقاضا) از تعداد فروشندگانی که حجم عرضه در دست سطوح مقاومتی بازارها آن ها است بیشتر است و به جهت اینکه کنترل قیمت در دست خریداران است، فروشندگان تمایل به عرضه در زیر سطح حمایت ندارند. در سطح حمایت معمولا معامله گران سهام شرکت را در محدوده ای که ارزش بیشتری دارد ارزیابی می کنند و معتقدند که قیمت از این سطح پایین تر نمی رود.

در تصویر زیر مثالی از حمایت سهم را مشاهده میکنید.

همانطور که مشاهده میکنید روند سهم چندین دفعه از ناحیه مشخص شده بازشگته و به اصطلاح نتوانسته آن ناحیه را بشکند. پس این ناحیه را ناحیه حمایت در نظر می گیریم.

مفهوم مقاومت در تحلیل تکنیکال

سطح مقاومت ( Resistance Level ) نیز سطحی است که با رسیدن قیمت به آن، شاهد عرضه ی بیشتری هستیم و همین امر موجبات کاهش قیمت سهم و به دنبال آن ادامه روند نزولی را فراهم می کند. در این سطح فروشندگان کنترل قیمت و به دنبال آن کنترل روند را در دست می گیرند. تعداد فروشندگان در این سطح نسبت به خریداران بیشتر است، یعنی حجم عرضه بر تقاضا غلبه می کند. به علت اینکه کنترل قیمت در دست فروشندگان است، خریداران معمولا مایل به خرید سهم در بالای سطح مقاومت نیستند. معامله گران فروش سهام شرکت را در محدوده ای که ارزش بهتری دارد ارزیابی کرده و معتقدند قیمت از سطح مقاومت بالاتر نمی رود.

در تصویر زیر نیز میتوانید مثالی از مقامت سهم را مشاهده کنید.

در تصویر بالا هم مشاهده میکنید که ناحیه مشخص شده قبل از عبور سهم به عنوان ناحیه مقامتی عمل میکرده، ولی در این مثال می بینیم که پس از مدتی روند سهم توانسته از ناحیه مقاومت عبود کند، به اصطلاح روند قیمتی سهم از مقاومت خود را از دست داده.

اعتبار سطح حمایت و مقاومت

برای رسم خط حمایت یا مقاومت همواره توجه به این نکته الزامی است که ما باید محدوده ای را به عنوان حمایت یا مقاومت در نظر بگیریم نه فقط یک نقطه. به عبارت دیگر حمایت و مقاومت یک عدد نیست بلکه یک محدوده است. در صورتی حمایت یا مقاومت را به صورت نقطه ای تعیین کنیم خطاهای محاسباتی منجر به اشتباه می گردد، بنابراین محدوده ای در نظر سطوح مقاومتی بازارها گرفتن حمایت یا مقاومت باعث تشخیص معتبرتری می شود. برای بررسی محدوده ای به عنوان حمایت یا مقاومت، باید به واکنش سهم در محدوده ی مورد نظر توجه نموده و در صورتی که برخورد به آن سطح بیشتر باشد اعتبار آن ناحیه (حمایت یا مقاومت) بیشتر خواهد بود.

حمایت و مقاومت داینامیک

سطوح داینامیک همیشه ثابت و روی یک خط افقی نیستند و بنابراین اوضاع روند تغییر می کند.در سطوح داینامیک، با اتصال قله ها یا کف ها روند(صعودی، نزولی) به دست می آید.

برای یافتن مقاومت های داینامیک، قله ها را به هم وصل می کنیم.

برای یافتن حمایت های داینامیک ، کف ها را به هم وصل می کنیم.

اعتبار خطوط داینامیک زمانی بیشتر است که تعداد شکست ها کم باشد.

حمایت و مقاومت استاتیک

سطوح استاتیک، همیشه ثابت و روی یک خط افقی می باشند، با اتصال قله ها و کف ها، خطوط صاف رسم سطوح مقاومتی بازارها می شود. با شکست خطوط حمایت و مقاومت استاتیک، شما می توانید خطوط داینامیک را رسم نموده و بررسی نمایید. تلفیق دو یا چند حمایت استاتیک و داینامیک ، یک ناحیه ی قدرتمند را ایجاد می کند. پس از شکست حمایت داینامیک، اگر حمایت استایک نزدیک بود، آن را نیز بررسی نمایید.

خطوط ماژور چیست؟

ماژور در لغت به معنی بزرگ، قوی و مستحکم است. به خطوط حمایت و مقاومتی که از همه بزرگ تر و قوی تر است، خطوط ماژور می گویند. در چارت مورد نظر، جهت انجام معامله یافتن خطوط ماژور از اهمیت بالایی برخوردار می باشد.

خطوط مینور چیست؟

به خطوط حمایت و مقاومتی که از همه کوچک تر و ضعیف تر است، خطوط مینور می گویند.

کجا و چگونه وارد معامله شویم؟

برای اینکه شما بتوانید معامله ی کم ریسک و موفقی داشته باشید بهتر است که به روشی که در ادامه بیان می کنیم توجه کنید:

نباید قبل از شکسته شدن کامل خط مقاومت، تمام سرمایه خود را را وارد سهم کنید. بهتر است که 25% سرمایه از خود را در نواحی حمایت وارد کنید، 25% دوم را قبل از رسیدن به خط مقاومت با بررسی واکنش ها وارد کنید، یعنی در صورتی که فشار خرید مشاهده شد اقدام به خرید نمایید. پس از شکسته شدن مقاومت در صورت پولبک 50% باقیمانده ی سرمایه خود را وارد کنید.

حمایت و مقاومت در فارکس و نحوه استفاده از آنها

حمایت و مقاومت در فارکس

حمایت و مقاومت یکی از پرکاربردترین مفاهیم در معاملات فارکس است برای آشنایی با این دو مفهوم این مقاله از مقالات آموزش فارکس را مطالعه کنید.

عجیب است اما، به نظر می رسد هر کس نظر خاص خود را در مورد نحوه محاسبه حمایت و مقاومت در فارکس دارد.

ابتدا بیایید نگاهی به مفاهیم پایه اندازیم:

حمایت و مقاومت در فارکس

به شکل بالا نگاه کنید. همانطور که می بینید ، این الگوی زیگزاگ در حال صعود است. (بازار گاوی)

هنگامی که قیمت به سمت بالا حرکت می کند و سپس عقب می نشیند ، بالاترین نقطه پیش از عقب نشینی حالا یک مقاومت محسوب می شود.

سطح مقاومت نشان می دهد که در در آن نقطه فروشنده زیادی وجود دارد.

وقتی قیمت دوباره افزایش یابد ، پایین ترین نقطه ای که قبل از شروع مجدد روند صعودی، به آن رسیده است ، اکنون حمایت محسوب می شود.

سطح حمایت نشان دهنده وجود خریداران زیاد است.

به این ترتیب با بالا رفتن و پایین آمدن قیمت در طول زمان ، مداوم مقاومت و حمایت شکل می گیرد.

عکس این جریان در روند نزولی صادق است.

ابتدایی ترین روش معامله خط یا منطقه حمایت یا مقاومت به قرار زیر است:

جهش یا بانس را معامله کنید

  • در جاییکه قیمت به سمت حمایت ریزش می کند ، بخرید.
  • در جاییکه قیمت به سمت مقاومت افزایش می یابد ، بفروشید.

“شکست را معامله کنید

  • هنگامی که مقاومت شکسته می شود ، خرید کنید.
  • هنگامی که حمایت می شکند ، بفروشید.

جان؟ “جهش” و “شکست” دیگر چیست؟ اگر کمی گیج شده اید ، جای نگرانی نیست. بعداً راجع به این مفاهیم بطور مفصل بحث خواهیم کرد.

رسم سطح حمایت و مقاومت

نکته ای که باید بخاطر داشته باشید این است که حمایت و مقاومت یک عدد دقیق نیستند بلکه سطح هستند.

اغلب اوقات سطح حمایت یا مقاومت را مشاهده می کنید که به نظر می رسد شکسته شده باشد. اما بلافاصله متوجه می شوید که بازار فقط در حال تست آن سطح است.

در نمودار های کندل استیک ، معمولاً سایه های کندل ها هستند که این “تست” های حمایت و مقاومت را نشان می دهند.

توجه کنید که سایه های کندل ها چگونه سطح حمایت 1.4700 را تست کرده اند.

تست سطح حمایت

در آن زمان طوری بنظر می رسید که بازار حمایت را شکسته است.

اما بعدا پی می بریم که بازار تنها در حال تست حمایت بوده است.

با نگاهی اجمالی ، می بینیم که بازار صرفاً در حال آزمایش آن سطح بود.

چگونه متوجه شویم که یک حمایت و مقاومت واقعا شکسته است؟

پاسخ قطعی برای این سوال وجود ندارد. برخی معتقدند که اگر کلوز بازار یا قیمت بتواند پس از آن سطح بسته شود ، سطح حمایت یا مقاومت شکسته شده است. با این حال ، متوجه خواهید شد که همیشه اینطور نیست.

بیایید مثال بالا را در نظر بگیریم و ببینیم وقتی قیمت در واقع بعد از سطح حمایت 1.4700 بسته شده است چه رخ داده است.

بسته شدن قیمت زیر حمایت

در این مورد ، قیمت زیر سطح حمایت 1.4700 بسته شده است اما در نهایت دوباره بالاتر از آن رفته است.

اگر شما فکر می کردید که این یک شکست واقعی است و این جفت ارز را می فروختید ، خسارت زیادی می دیدید!

با نگاه کردن به نمودار ، می توانید بصورت چشمی ببینید و به این نتیجه برسید که حمایت در واقع شکسته نشده بوده است. بلکه همچنان دست نخورده باقی مانده و اکنون حتی قوی تر هم شده است.

برای کمک به فیلتر کردن این شکستهای کاذب ، باید اساسا حمایت و مقاومت را به عنوان “مناطق” در نظر بگیرید و نه اعداد دقیق!

یک راه برای کمک به شما در یافتن این مناطق ، ترسیم حمایت و مقاومت بر روی نمودار خطی است نه نمودار شمعی ژاپنی.

دلیل این امر این است که نمودارهای خطی فقط قیمت بسته شدن را به شما نشان می دهند در حالی که نمودار شمعی ژاپنی کف و سقف های افراطی را نیز به تصویر اضافه می کنند.

این قله ها و دره ها می توانند گمراه کننده باشند زیرا اغلب آنها فقط واکنشهای “تند و تیز” بازار هستند.

مثل این است که شخصی کار واقعا عجیبی انجام می دهد ، اما وقتی از او در مورد آن سوال شود ، پاسخ می دهد ، “شرمنده ، منظوری نداشتم. فقط یک واکنش بود.”

هنگام ترسیم حمایت و مقاومت ، ما واکنش های بازار را نمی خواهیم. ما فقط حرکات عمدی و با منظور آن را می خواهیم.

با نگاهی به نمودار خطی ، باید خطوط حمایت و مقاومت خود را در اطراف مناطقی ترسیم کنید که در آن نواحی می توانید قله ها یا دره های قیمتی تشکیل شده را ببینید.

رسم حمایت و مقاومت در نمودار خطی

نکات مهم دیگر در مورد سطوج حمایت و مقاومت:

  • وقتی قیمت از مقاومت عبور می کند ، این مقاومت می تواند تبدیل به حمایت شود.
  • هر چه بیشتر قیمت سطح مقاومت یا حمایت را بدون شکستن آن لمس کند ، منطقه مقاومت یا حمایت قویتر است.
  • هر مقدار واکنش به یک سطح حمایت یا مقاومت شدیدتر باشد، می تواند حکایت از قدرت آن کند.
  • هنگامی که سطح حمایت یا مقاومت شکسته می شود، قدرت ادامه حرکت بستگی به این دارد که حمایت یا مقاومت شکسته شده تا چه حد قوی بوده است.

با کمی تمرین می توانید نواحی مستعد حمایت و مقاومت را به راحتی شناسایی کنید.

مثال هایی از سطوح حمایت و مقاومت

در درس بعدی ، به شما آموزش می دهیم که چگونه خطوط حمایت و مقاومت مورب که با نام خطوط روند نیز شناخته می شوند را معامله کنید.

شناسایی نقاط چرخش بازار

یکی از مواردی که به شدت مورد توجه معامله‌گران بازارهای مالی قرار می‌گیرد، آگاهی از نقاطی است که بازگشت قیمت در آن‌ها اتفاق می‌افتد. زمانی که افراد بتوانند این نقاط را به درستی شناسایی کنند، می‌توانند با حفظ سرمایه اولیه، به سود مورد نظر خود برسند و در شرایطی که بازار سیر نزولی در پیش دارد، قبل از وقوع ریزش از آن خارج شوند. اگر چه تعیین نقاط کف و سقف قیمت، نقاط ورود و خروج و به طور کلی آگاهی از زمان‌بندی حرکات بازار، امری نیست که به راحتی بتوان بر آن تسلط یافت، با این حال با استفاده از ابزارهای مختلفی می‌توان محدوده این نقاط قیمتی را پیدا کرد. به این نقاط که نمایانگر محل تغییر جهت روند بوده و به عبارت دیگر تغییرات معکوس قیمت در آن‌ها اتفاق می‌افتد، نقاط پیوت (چرخش) بازار گفته می‌شود. به‌ نظر می‌رسد که شناسایی صحیح پیوت ماژور یک اصل سطوح مقاومتی بازارها اساسی در بازار می‌باشد که عدم تشخیص دقیق آن موجب بروز اشتباهات معاملاتی، از دست رفتن سود و افزایش ضرر خواهد گردید.

به کمک پیوت‌ها می‌توان وضعیت پیشین و کنونی قیمت سهام را بررسی کرد. پیوت‌‌ها در تحلیل تکنیکال به انواع مختلفی تقسیم می‌شوند که در ادامه روش‌های مختلف تشخیص آنها ارائه و مورد بررسی قرار می‌گیرد. در ابتدا لازم است کمی بیشتر با نقاط پیوت، اهمیت و انواع آن آشنا شویم.

پیوت چیست؟ معرفی پیوت مینور و ماژور

منظور از نقاط چرخش بازار (Pivot Point)، سطوحی است که در آن روند بازار تغییر می‌کند. به عبارتی، چنانچه بازار صعودی باشد، با رسیدن به آن شروع به ریزش کرده و قیمت‌ها کاهش می‌یابند و بالعکس. نقاط پیوت یا محل تغییر جهت‌ها در بازار به دو دسته ماژور یا اصلی و مینور یا فرعی تقسیم می‌شوند که عبارتند از:

پیوت اصلی (ماژور): در پیوت‌های ماژور یا اصلی، بازار با یک چرخش محسوس مواجه می‌شود که قیمت‌ها را به طور جدی تغییر می‌دهد. در پیوت ماژور، قیمت‌ها بخش زیادی از مسیر قبلی خود را باز می‌گردند، که دلیل این تغییر مسیر می‌تواند انتشار یک خبر مهم، مسائل سیاسی و اقتصادی و یا برخورد با سطوح حمایت و مقاومت کلیدی چارت باشد.

پیوت فرعی (مینور): در پیوت‌های مینور تغییر قیمت‌ها محدود و موقتی بوده و بازار با یک اصلاح کوچک رو به رو می‌شود که پس از مدتی مجدداً به روند اصلی خود باز خواهد گشت. معامله‌گران تازه‌کار معمولاً درگیر پیوت‌های فرعی شده و پیش از رسیدن سهام به سود واقعی خود، دست به فروش می‌زنند. بر این اساس، عدم تشخیص صحیح سطوح یادشده و ناتوانی در تفکیک سطوح اصلی و فرعی، ممکن است سبب کاستن از سود قابل دستیابی و یا ورود عجولانه به معامله و مواجهه با ضرر شود که این امر خود مبین اهمیت موضوع شناسایی نقاط چرخش بازار می‌باشد.

پیوت چیست؟

نقاط چرخش (پیوت) اصلی و فرعی و رفتار قیمت در مواجهه با آنها

روش‌‌های تشخیص نقاط پیوت

وقتی بازار در یک جهت، به صورت صعودی یا نزولی حرکت می‌کند، پس از مدتی یک سقف یا کف تشکیل می‌شود که در این شرایط شاهد یک پیوت در بازار خواهیم بود. معامله‌گرانی که در این حرفه تبحر دارند، به طور چشمی و بر طبق مقایسات و محاسبات ذهنی می‌توانند نقاط پیوت را تشخیص دهند که این امر نتیجه داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل و تمرین بسیار است. معامله‌گران مبتدی نیز به منظور شناسایی نقاط پیوت، می‌توانند از ابزارهایی همچون سطوح فیبوناچی و اندیکاتورهایی نظیر MACD بهره بگیرند. نمودار فیبوناچی مجموعه‌ای از خطوط افقی است که سطوح بازگشتی محتمل را نشان می‌دهند، که هر سطح آن با اعدادی به صورت درصد بیان می‌شود. یکی دیگر از روش‌های شناسایی نقاط پیوت، استفاده از اندیکاتورهای مختلف است که از جمله معروف‌ترین آنها می‌توان به اندیکاتور مکدی اشاره نمود. مکدی یک اندیکاتور تکنیکالی معروف است که به منظور نشان دادن رابطه بین دو میانگین متحرک (مووینگ اوریج) به کار می‌رود. در ادامه این بخش به توضیح روش‌های اصلی برای تشخیص نقاط چرخش بازار پرداخته می‌شود.

1- واگرایی اندیکاتور

حالتی که قله یا دره‌های قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت می‌کنند را واگرایی می‌نامند. در این حالت قیمت سهام به انتهای مسیر خود رسیده و از این رو تمایل به تغییر روند افزایش می‌یابد که در واقع به معنای تشکیل سطوح مقاومت و حمایت جدید در بازار می‌باشد. واگرایی خود به دو دسته معمولی و مخفی تقسیم می‌شود که بترتیب عبارتند از:

1-1- واگرایی معمولی (Regular Divergence):

این نوع از واگرایی که خود به دو دسته منفی و مثبت تقسیم می‌شود، به صورت زیر تعریف می‌گردد.

* واگرایی معمولی منفی: در حالتی که قیمت سقف جدیدی را تشکیل می‌دهد، اما اندیکاتور موفق نمی‌شود که قله جدیدی بالاتر از قله قبلی تشکیل دهد.

* واگرایی معمولی مثبت: این نوع واگرایی زمانی به وجود می آید که روند نزولی باشد و به این صورت است که قیمت کف جدیدی پایین‌تر از کف قبلی خود تشکیل می‌دهد، در حالیکه اندیکاتور نتوانسته است که کف جدیدی بسازد.

2-2- واگرایی مخفی (Hidden Divergence):

در شرایطی که قیمت در حال اصلاح حرکتی خود برای ادامه دادن مسیر اصلی باشد، این شکل از واگرایی به وقوع می‌پیوندد. این واگرایی نیز همانند واگرایی معمولی به دو دسته منفی و مثبت تقسیم می‌شود که به ترتیب عبارتند از:

* واگرایی مخفی منفی: این نوع از واگرایی زمانی به وقوع می‌پیوندد که اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش را ایجاد نموده باشد، در حالیکه قیمت در روند نزولی بوده و قدرت اینکه به سطح قبلی خود بازگردد، را نداشته باشد.

* واگرایی مخفی مثبت: زمانی که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی خودش تشکیل می‌دهد درحالی که اندیکاتور بر خلاف آن یک کف پایین‌تر از کف قبلی که تشکیل داده بود را نشان می‌دهد.

مجموعه حالات مختلف واگرایی فوق را می‌توان در شکل زیر مشاهده نمود.

واگرایی اندیکاتور

انواع واگرایی

2- استفاده از اندیکاتور

همچنان که پیش‌تر بیان گردید، یکی دیگر از روش‌های تعیین سطوح بازگشت قیمت در بازار، بهره‌گیری از اندیکاتورها می‌باشد. اندیکاتور MACD به عنوان یکی از بهترین گزینه‌ها برای این امر، می‌تواند در کنار سطوح فیبوناچی مورد استفاده قرار گیرد. بر این اساس با ترکیب مکدی و اصلاح قیمتی، زمانی که اندیکاتور در فاز مثبت بوده، بالاترین قیمت در آن فاز و زمانی که در فاز منفی قرار دارد، پایین‌ترین قیمت را یافته و این دو نقطه را به یکدیگر متصل نمایید. بر این مبنا، اصلاح قیمت تا 38/2 درصد سطوح فیبوناچی و بروز تغییر فاز در مکدی، نشانگر ماژور بودن سطح یادشده خواهد بود. شمایی از این امر را می‌توان در شکل زیر ملاحظه نمود.

استفاده از اندیکاتور

3- شکست خط روند (Breakout)

خط روند نیز مانند هر حمایت یا مقاومتی بالاخره شکسته می‌شود که این شکست تحت تأثیر عواملی همچون حجم معاملات در یک روز، تعداد خریداران و فروشندگان و شکست همراه با ایجاد یک کندل بزرگ که اعتبار بیشتری نسبت به عوامل دیگر دارد، قرار می‌گیرد. زمانی که حجم بالایی از معاملات در مجاورت سطوح حمایت یا مقاومت رخ دهد، می‌تواند نشانگر آمادگی بازار برای شکست خط روند باشد. یک معامله‌گر با تشخیص شکست خط روند، می‌تواند شرایط مناسب برای ورود به یک سهم و یا خروج از آن را شناسایی کند.

شکست خط روند

شکست خط روند و تغییر فاز حرکتی قیمت از نزولی به صعودی

شناسایی نقاط پیوت چه اهمیتی دارد؟

بنابر آنچه در این مقاله مطرح گردید، تعیین دقیق نقاط چرخش بازار دارای مزایایی به شرح ذیل می‌باشد:

1- شناسایی سطوح ماژور، جهت تشخیص دقیق روند اصلی بازار و آمادگی برای بروز چرخش محسوس در روند قیمت‌ها بکار می‌رود.

2- پیوت‌های مینور، مبین نوسان‌های جزئی و اصلاحی بازار می‌باشند که شناسایی صحیح آنها مانع از درگیری با احساسات و هیجانات بازار می‌گردد.

3- اجرای معاملات در سطوح متناظر با نقاط ماژور موجب می‌گردد تا بالاترین احتمال برای موفقیت در معاملات، آنهم با بیشترین نسبت سود به زیان فراهم گردد.

4- کسب تجربه و تسلط بر شناسایی صحیح نقاط پیوت، علاوه بر جلوگیری از سردرگمی در شرایط مختلف بازار، سبب می‌گردد تا پیش‌بینی دقیق‌تری از چگونگی ادامه حرکات قیمت برای معامله‌گر امکان پذیر شود.

اگر چه اهمیت شناسایی نقاط چرخش بازار به عنوان یکی از ابزارهای مهم جهت انجام یک سرمایه‌گذاری صحیح بر کسی پوشیده نیست، با این حال ورود به بازار سهام و معامله‌گری در بازارهای مالی امری است که دارای جوانب مختلفی بوده و همانند هر مقوله اقتصادی دیگر، مستلزم دریافت آموزش‌های مربوطه و آشنایی با اصول تحلیل و ارزیابی سهام و همچنین اطلاع از اخبار مربوطه از منابع موثق می‌باشد. بر این اساس سرمایه‌گذاران می‌بایست همواره در صدد ارتقای آگاهی و دانش معامله‌گری خود باشند تا بتوانند در شرایط متفاوت بازار اقدامات مناسب را صورت دهند. بخش مقالات آموزشی سایت کارگزاری مدبر آسیا، محلی مناسب برای افرادی است که بدنبال راهی دقیق و مطمئن برای آشنایی با اصول انجام معاملات در بازار و روش‌های تحلیل سهام می‌باشند.

شایان ذکر است که با ثبت‌نام در سایت کارگزاری مدبر آسیا و دریافت کد بورسی می‌توانید علاوه بر دریافت آموزش‌های یادشده، از به‌روزترین و کامل‌ترین امکانات معاملاتی که توسط کارگزاری با بیش از 17 سال سابقه در حوزه بورس و دارای تیمی متخصص و مجرب ارائه می‌گردد، بهره‌مند شوید.

جمع‌بندی

بنابر آنچه که در این مقاله ذکر شد، شناسایی نقاط چرخش بازار به معامله‌گران کمک می‌کند تا بتوانند در شرایطی که بازار به مدت طولانی‌تری روند خاصی را سطوح مقاومتی بازارها دنبال می‌کند، سریعاً مسیر بازار را تشخیص و همگام با شرایط بازار عمل نموده و درگیر احساسات گذرای بازار نشوند. این بدان معنی است معامله‌گر قادر خواهد بود تا چنانچه بازار در آستانه روند نزولی قرار گرفت، با تشخیص سریع موقعیت، فوراً سرمایه خود را خارج کرده و در شرایطی که سیر صعودی در پیش است، به ورود در معاملات جدید اقدام نماید.

تشخیص نقاط کف و سقف یادشده که چرخش قیمت‌ها در آن بوقوع می‌پیوندد، با استفاده از روش‌ها و ابزارهای مختلفی امکانپذیر است که اساسی‌ترین آنها در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت. بدیهی است که ادغام روش‌های نامبرده با یکدیگر، می‌تواند به تعیین سریع‌تر و دقیق‌تر نقاط پیوت، منجر شود. لازم به ذکر است که توانمندی در تشخیص پیوت‌های مینور از ماژور نیز یک اصل اساسی در بازار سرمایه است که دستیابی به آن، مستلزم افزایش تجربه به کمک انجام تمرینات مستمر می‌باشد. در پایان اشاره به این نکته نیز ضروری است که اگرچه شناسایی پیوت‌ها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و پیش‌بینی رفتار قیمتی در بازارهای مالی می‌باشد، با این حال تکیه بر آن بدون بهره‌گیری از سایر اصول تحلیل تکنیکال، فاندامنتال و نیز پیگیری اخبار، نمی‌تواند به تنهایی راهگشای انجام معاملاتی موفق بشمار رود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.