ترجمه ادبی و نقد ترجمه در گفتوگو با ابراهیم گلستان
نقد ترجمه، به خصوص نقد ترجمه ادبی در ایران بحثی ادامهدار، مناقشهبرانگیز، تاثیرگذار و کموبیش آموزنده بوده است. در سالهای اخیر شمار ترجمهها از رمان و داستانهای کوتاه افزایش چشمگیری داشته است و به همان میزان هم بحثها و انتقادها درباره میزان امانتداری مترجم، حفظ لحن و سبک نویسنده، و دانش و تسلط مترجمان نسبت به زبان مبدا و مقصد افزایش یافته است.
به تازگی نیز شماری از آثار پرمخاطب در بازار کتاب ایران مورد نقد قرار گرفته که بازتاب زیادی در محافل ادبی در ایران و نیز در شبکههای اجتماعی داشته است.
از آنجا که عمده نقدهای ترجمه در ایران به یافتن خطاهای لغوی در ترجمههای ادبی محدود شده، سوالهایی در این زمینه مطرح است که تامل و بررسی بیشتر در این باره را ضروری میسازد؛ از جمله اینکه آیا نقد ترجمه، یافتن خطاهای لفظی در ترجمه است یا چیزی بیشتر از آن؟ آیا اگر در ترجمهای خطا پیدا شود، آن اثر اعتبارش را از دست میدهد؟ نقد ترجمه معتبر چه ویژگیهایی دارد و نمونههای خوب این نقد کدامند؟
بیبیسی فارسی در این زمینه نظر شماری از مترجمان، کارشناسان و منتقدان ادبی را جویا شده است؛ یادداشتها و نوشتههای آنان طی روزهای آینده منتشر خواهد شد.
_____________________________________________
بیشتر بخوانید: ترجمه خوب چه ترجمهای است
همه ما مترجم هستیم؛ عباس میلانی
دو شیوه نقد ترجمه در ایران، علی خزاعی فر
در زیر، گفتوگو با ابراهیم گلستان، نویسنده، مترجم، منتقد ادبی و فیلمساز را می خوانید. او از نخستین مترجمان آثار ادبی و داستانهای ارنست همینگوی و ویلیام فاکنر در ایران است.
آقای گلستان الان دعوایی در ایران راه افتاده که ترجمه های آثار ادبی و رمان ها به فارسی سرسری و شتاب زده است و دقت لازم را ندارد و خیلی از رمان ها و کتاب هایی که در ایران ترجمه می شوند، ترجمه های معتبری نیستند. بعضی ها هم دست به نقد این ترجمه ها زده و با تطبیق متن های ترجمه شده با نمونه های اصلی، اشتباهات مترجمان را بیرون کشیده اند و در واقع دست به نوعی افشاگری زده اند و خلاصه جنجالی در این مورد در شبکه های اجتماعی مثل فیس بوک و رسانه های دیگر راه افتاده. خواستم نظر شما را در این مورد بپرسم.
من این دعواها را دنبال نمی کنم. کار من نیست این جور دنبال کردن ها اما کار ترجمه ها جای زیادی دارد برای ناراضی بودن و انتقاد. حداقل انتقاد. نمونه های این ترجمه ها کم و بیش نزدیک به کلیت این ترجمه ها می شود. پیداست که از یک طرف احتیاج به ترجمه بسیار است و از طرف دیگر اطلاع از زبان کم و حاجت به سود مادی بردن زیاد. این می شود که کار و بازار ترجمه ها خراب، و به دنبال آن تا بخواهی ادعا و اظهار لحیه زیاد و بازار فعالیت و پرگویی و تحسین های مفت و بی جا و بی ارزش اما ضرر زننده به فکر و فهم عام گرم و شعله ور.
شما در کتاب "نوشتن با دوربین" وقتی در مورد ترجمه در ایران با شما حرف زدم و صحبت از ترجمه های برخی مترجمان در آن زمان شد، گفتید که آنها ترجمه بلد نبودند و اغلب زبان نمی دانستند. مثلا خوانده ایم که کسی گفته است زبان انگلیسی را با خواندن جزوه هایی که در معرفی فیلم هایی که در سینمای شرکت نفت در آبادان نشان می داده اند، یاد گرفته. به نظر شما با این وضع می شود زبان را در حد ترجمۀ کتاب و امانت داشتن در کار ترجمه یاد گرفت؟
گمان نمی کنم. یعنی پیداست که نه. نمی شود.
خوب امروز بعد از پنجاه شصت سال با اینکه بازار ترجمه در ایران رونق بسیار گرفته و گه گاه مترجم های خوبی هم پیدا می شوند، اما همچنان می بینیم که آثار ترجمه شده پر از ایرادها و اشتباه های مفهومی یا زبانی است. به نظر شما اشکال کار در چیست؟
در همان زبان ندانستن و از زبان ندانستنِ خلقی که تشنه و شایق به خواندن ترجمه اند سوء استفاده کردن.
می خواهی من چه بگویم. همین الان گفتم که این جور جفتک پرانی ها، حاصل شوق و پرگویی و اظهار لحیه و خودبزرگ نمایی کم فکرانه است از یک طرف و از طرف دیگر هم بی سوادی شخصی ادعا و اشتباه کننده و هم تشنگی و شوق خواننده ای که مشتاق فهمیدن است و امکان خواندن به زبان های دیگر نداشتن او. تازگی هم ندارد.
باید بدانیم که این دو زبان را باید درست فرا گرفته باشیم. راه دیگری برای کار درست کردن در این زمینه نمی دانم. همین است که هست. من چه باید بگویم که خدا و خلق را خوش بیاید؟ چیزی غیر از درستی و واقعیت؟ من دلم می خواهد ترسی در کار نباشد. بند و بست و حرص و شهوت شهرت در کار نباشد. دلم می خواهد همه چیز صاف و راست حسینی باشد.
الان به هر حال خیلی ها زبان نمی دانند و نمی توانند رمان ها و داستان های جدید را به زبان اصلی (فرانسوی، انگلیسی، یا هر زبان دیگری) بخوانند و این کار به عهده مترجمان است که واسطه شوند و به آنها کمک کنند. به نظر شما یک مترجمی که می خواهد این کار را بکند چه ویژگی های باید داشته باشد؟
ویژگی یعنی چه؟ پیداست که باید زبان فارسی را به درستی بداند. باید زبانی را هم که از آن ترجمه می کند بداند. به همین سادگی. اما شاید به همین مشکلی، به همین صداقت و سرراستی. باید از این طرف بپرد به آن طرف. باید مطلب را در کمال کلیت و کامل بودن از این سو بردارد و برساند به آن سو. وقتی کسی این دو سو را نمی داند، درستش را از سهوش، هرّش را از برّش تشخیص نمی دهد اصلا بیخود می کند این کار را بکند. برود کار دیگری گیر بیاورد.
به هر حال مترجم هر قدر توانایی این برگرداندن را به قول شما داشته باشد باز هم عبارت ها و جمله هایی مثلا در زبان انگلیسی هست که عینا نمی تواند به زبان فارسی منتقل شود و اگر عینا ترجمه شود مفهوم خود را از دست می دهد. به نظر شما آیا مترجم می تواند مفهوم را نگه دارد و زبان را تغییر دهد تا قابل فهم باشد؟
اگر اصل کاری را فهمیده باشد بهتر می تواند آن را برگرداند و منتقل کند. خیلی وقت ها برای همه چیز معادل درست و مناسب وجود ندارد. هفتاد هشتاد سال پیش می خواستم جزوه ای از انگلس یا استالین را ترجمه کنم. لغت برای بعضی چیزها نبود، نداشتیم. لغت نداشتیم که بر جای اصطلاحات سیاسی، آنها را به درستی به کار ببریم. یک اصطلاحی مثل سوشالی نِسِسری (Socially necessary) را نداشتیم. چه می شد باشد.
مثلا ضرورت اجتماعی.
اگر صفت به کار نبریم و بخواهیم اسم به کار ببریم فرض کنیم ضرورت اجتماعی درست اما معنی آن صفت مرکب در عنوان را نخواهد داد. یا اینکه فرض کنیم بخواهیم آن قصیده معروف را از خاقانی بیاوریم که می گوید، در همان " هان ای دل عبرت بین" وقتی می گوید" از اسب پیاده شو بر نطع زمین رخ نه/ زیر پی پیلش بین شه مات شده نعمان"، خب کلمه های اسب، نطع، رخ و پیل در همین بازی شطرنج در زبان انگلیسی، همۀ این معادل های فارسی که در این شعر وسیله وصف یک حرکت خاضعانه هستند، در انگلیسی مطلقا چیزهای دیگری هستند که به هیچ وجه این معنی دوپهلوی خاقانی را نمی دهند.
ما گیر می افتیم. نمی شود. این یک جای دشواری است که الان مربوط می شود به حضور ذهن و شعور یا احمقی و بی شعوریِ مُهر را سگ ماهی خواندن. برای ترجمه این شعر آن نتیجه گیری خاقانی را نمی توانی پیدا کنی و به کار ببری. در بازی شطرنج، رخ در انگلیسی معنی رخ را نمی دهد و تو رخ نهادن بر خاک یعنی خضوع و سر سپردن به خاک و خاک را بوسیدن را به هیچ وجه به کمک معادل این کلمات در انگلیسی نمی توانی بیاوری.
شما اولین کسی بودید که داستان هایی از فاکنر و همینگوی را به فارسی ترجمه کردید. در این ترجمه ها تا چه حد به سبک و زبان ندانستن اصول تحلیل بازار ندانستن اصول تحلیل بازار نویسنده ها وفادار بوده اید و چقدر سعی کردید آنها را عینا به فارسی برگردانید؟
الان درست هفتاد سال یا حتی هفتاد و یک سال از آن وقت ها می گذرد. تو بگرد پیدا کن چقدر درست یا چقدر نادرست ترجمه شده و من که یادم نیست اما یادم هست که قصد تقلب نداشته ام و تا حدی زبان فارسی را هم درست خوانده بودم و می دانستم و قصدم هم خر داغ کردن نبوده است. قصه های همینگوی را برای کسی که زبان نمی دانست به خواهش اش ترجمه کردم چون می خواست بخواند و نمی توانست.
من هم هر وقت فرصت می شد، نه اینکه همه را پشت سرهم، ترجمه می کردم به او می دادم. این ترجمه ها پیش او مانده بود تا اینکه ناگهان کسی که او می شناختنش آمد یک بنگاه نشریاتی به اسم امیرکبیر باز کرد و این دوست من حاجت به پول داشت. بی اطلاع من آنها را داده بود به این بنگاه انتشاراتی و از بس پاکدامن بود فقط خبرش را بعد به من داد و برایم نوشت. من آنوقت رفته بودم آبادان. برایش نوشتم کار بدی کرده است که بی هیچ مقدمه و معرفی ای می خواهد یک همچو نویسنده گردن کلفتی را بدهد به خورد مردم ناآشنا به او، و گفتم این مجموعه بی یک مقدمه نباید درآید. حالا همه قصه ها هم به چاپ رسیده بود و آماده جلد بندی.
ناچار نشستم و با چه شتابی مقدمه را نوشتم و برایش فرستادم. کتاب که از چاپ درآمد و نسخه ای از آن را دیدم، دیدم در نثر ترجمه ها دست برده است. بعضی جاها به کلی خراب شده بود. امان از دست این نفهمی و ندانم کاری او. ولی تیری بود که از چله در رفته بود و همینطور هم ماند که ماند که ماند.
سال ها بعد این آقای مجید روشنگر که فعلا در یک جایی از آمریکا یک نشریه ماهانه یا فصلی، نمی دانم، درمی آورد شده بود رئیس کتاب های جیبی و آمد اجازه چاپ مجدد کتاب را یک ده پانزده سالی بعد از نشر اولش از من بگیرد. ندادم. چون وقت اصلاح آن جاهایی را که آن اولی تویش دست برده بود را نداشتم. حوصله کار مضاعف را هم نداشتم. این بود که همان یک چاپ ماند. هیچ هم یادم نیست که کجای قصه ها را خراب یا خراب تر کرده بود اما مقدمه ای که نوشتم بی جنگولک بازی های او بالاخره از آب درست درآمد. این هم جواب راست حسینی به این سوال تو.
بعد از شما خیلی مترجم های دیگر از همینگوی و فاکنر ترجمه کرده اند. آیا شما آن ترجمه ها را دیده یا خوانده اید؟
مگر بیکارم که بنشینم ترجمه چیزهایی را بخوانم که خودم می توانم اصل شان را بخوانم، بدتر، مقایسه کنم آن ترجمه ها را با اصل؟
شما در ترجمه داستان های همینگوی یا فاکنر یا مارک تواین(هکلبری فین) چقدر سعی کردید به سبک این نویسنده ها وفادار بمانید.
من این ترجمه ها را پیش از شصت سال پیش کرده ام. وفاداری به سبک اصلی را به یاد دارم که از اول داشته ام. اصلا از اول به فکرم هم نمی گذشته که بخوانم و بعد ببینم که چه خوانده ام و به میل خود بنویسم. اسمش را می خواهید صداقت بگذارید، بگذارید، مختارید اما روند من انتخاب نبوده است. جز این، جور دیگری فکر نمی کرده ام. اصلا پرت است، تقلب و دزدی است و خراب کردنِ کار یک بابایی که نوشته و شخصیت خودش را در نحوۀ نوشتنش گذاشته. حالا من بیایم و در واقع تجاوز کنم به شخصیتش، به نحوۀ کارش، آن هم به میل خودم؟
کسی دیگر در زمانه ای دیگر در محل و مکانی دیگر و از یک زمینه دیگر تمدن و یا بی تمدنی و فکر و دید دیگر. این چه کارِ نابکار پرتی است. برای چه؟ من فقط در یادم هست که در ترجمه هکلبری فین مارک تواین، یکی دوجا که مربوط به آن دو نفری است که دارند سرِ جماعت را با حرف های خودشان کلاه می گذارند چون به اصول سلطنت و حکومت و در نتیجه به سانسور دوره سپهبد بختیار و آغاز بگیر و ببندهای پس از کودتای ۲۸ مرداد مربوط می شد، چند سطری را ناچار بودم که بیندازم. در ترجمه هکلبری فین، ملتفت بودم که همینگوی گفته است پیش از این کتاب، رمان آمریکایی وجود نداشت و بعد از آن هم چیزی به خوبی آن نوشته نشد.
این قضاوت مثل چکش فیل چران مرتباً توی مغزم می خورد و من یاد دارم از شصت سال و چندی پیش که تکه هایی از آن را خیلی خوب و درست و بقیه را درست و خوب و مجموعاً بی دخالت دادن نثر خودم و هوس خودم ترجمه کردم. اما شاید بهترین "ترجمه"، و تکرار می کنم "ترجمه" من از آن تکه از "مرد و ابرمرد" برنارد شاو باشد که به اسم "دون ژوان در جهنم" هم ترجمه کرده ام و هم بعد از آن به صحنه آوردم. ترجمه در سال ۱۳۳۴ و ۱۳۳۵ بود. دیگر از زبانی به زبان فارسی ترجمه وسیعی نکردم. ترجمه کردم اما از کارهای خودم از فارسی به انگلیسی یا فرانسه برای گفتارهای فیلم هایم، برای "یک آتش"، برای "موج، مرجان، خارا"، برای "مارلیک"، برای "خشت و آینه" و "خانه سیاه است" و "گنجینه های گوهر".
برای "اسرار گنج دره جنی" اما ترجمه فرانسه این یکی آخری را از روی ترجمه انگلیسی من، دنیل گلدنبرگ که شوهر دوست عزیز من دنیس دوکازابیانکاست انجام داد.
"مهر هفتم" را هم که شخص محترمی ترجمه کرده است "سگ ماهی هفتم"، ترجمه کردم به فارسی اما نه به آن صورتی که روشنفکران محترم ترجمه کرده باشند. بی دخالت در کار و فکر و نوشته اصلی که از خود اینگمار برگمن بوده است. گفتار "مارلیک" در ترجمه ایتالیائی اش را آقای کاروزو که آن روزها مشاور فرهنگی سفارت ایتالیا در تهران بود و خود و خانمش "کمدی الهی دانته" را برای شجاع الدین شفا ترجمه می کردند و دیکته می کردند و آقای شفا آن را به اسم خودش که ادعا کرد از ایتالیایی شخصاً ترجمه کرده درآورد.
شما ترجمه های شفا چه "نغمه های شاعرانه لامارتین" و چه "برف های کلیمانجارو"ی همینگوی را بخوانید و از عمق بی اطلاعی و جرات این مشاور مطبوعاتی شاه سابق شاخ دربیاورید. این جور آدم ها کم نبودند که کاش در برابرشان آدم هایی بودند که شعور و رسم شرافت ادبی را در ایران این جور خراب نمی کردند.
الان بحث نقد ترجمه در ایران مطرح است و کسانی که نقد ترجمه می کنند معتقدند که معیارهایی برای این کار وجود دارد که یکی از آنها زبان و سبک نویسنده است که اگر در ترجمه از دست برود آن ترجمه معتبر نیست.
خب سبک یک نویسنده هویت کار اوست. به هر حال این ترجمه ها هر چقدر که درست باشند باز هم آن ریتم و زیبایی متن اصلی را ندارند. ترجمه چیزی نیست که امکان پذیر باشد. یک ضرب المثل فرنگی هست که می گوید ترجمه یعنی خیانت.
من حتی علاقه ندارم کارهایم به زبان های دیگر ترجمه شوند چون که من می گویم من این جوری نوشتم و باید این جوری بفهمند اما این به زبان فرانسه درنمی آید.
وقتی تو داری فعلی را صرف می کنی باید بدانی که فعل زبان انگلیسی با صرف کردن همان فعل در زبان فرانسه فرق دارد. در زبان فرانسه چند کلمه کوچک و بزرگ در کنار هم قرار می گیرند و یک فعل را می سازند اما در انگلیسی راحت تر است. زبان انگلیسی مونوسیلابیک است اما زبان فرانسه مونو سیلابیک نیست. عین داستان همینگوی است. من اولین بار در مجله لایف دیدم که اعلان یک فیلم تازه بود با شرکت گری کوپر و اینگرید برگمن به نام "زنگ ها برای که به صدا درمی آیند". من رفتم دوا بخرم برای زنم در چهار راه یوسف آباد دیدم مغازه ای کتابی فرانسوی را پشت ویترین اش گذاشته و آن را خریدم و خواندم. بعد آن را دادم به هدایت و گفتم این را بخوان خیلی خوب است.
فردایش که هدایت آمد کافه فردوس برای من کتابی آورد و گفت همان مترجمی که کتاب "زنگ ها. " را ترجمه کرده این کتاب را راجع به نویسندگان معاصر آمریکا نوشته. من کتاب را خواندم و دیدم در آن تعریف های عجیب و غریبی از نثر همینگوی شده است و من این نثر را در کتابی که از همینگوی به فرانسه خواندم نفهمیده بودم. بعد رفتم نسخه انگلیسی اش را گیر آوردم و خواندم و دیدم نثری که همینگوی به انگلیسی می نویسد بکلی با نثری که به فرانسه از او ترجمه شده متفاوت است.
من باز هم سوالم را مطرح می کنم. به نظر شما در ترجمه، حفظ زبان و سبک نویسنده مهم تر است یا مفهوم اثر؟
حتما لازم است که مفهوم درست از کار دربیاد ولی زبان هم مهم است. این مشکل زبان فارسی هم نیست. تو این ترجمه "جنگ و صلح" تولستوی را که کنستانس گارنت به انگلیسی ترجمه کرده بخون. بعد ترجمه فارسی این کتاب دراومد که کاظم انصاری ترجمه کرده بود و خیلی بهتر از مترجم انگلیسی ترجمه کرده بود. البته بعد از ترجمه گارنت، به تازگی سه ترجمه دیگر هم از "جنگ و صلح "به انگلیسی درآمد. بنابراین این مسئله فقط مربوط به بی سوادی مترجم فارسی نیست بلکه این مسئله در همۀ زبان ها هست.
به نظر شما آیا نقد ترجمه، یک تخصص خاص است و می تواند به عنوان شاخه ای مستقل در نقد ادبی محسوب شود؟ در این صورت، برای نقد و تطبیق یک ترجمه، چه معیارهایی می تواند مطرح باشد؟
ترجمه نقد نمی خواهد. اگر با همه حرف هایی که زدیم ترجمه به آن شکل درستش صورت بگیرد به عقیده من درست و تنها شکل درست است. اگر نوشته طرف را بخوانی و هضم نکرده بالا بیاوری و بریزی روی کاغذ البته شاید قصه را تعریف کرده باشی اما کار قصه گو را تعریف نکرده ای بلکه از او دزدیده ای. دیگران را از آن محروم کرده ای و در این وسط چاخان خودت را به کرسی نشانده ای. برای چه؟
شگردهای جدید کلاهبرداری در بازار گوشی موبایل
خبرگزاری فارس در گزارشی نوشت: اگرچه فروش گوشیهای رفرشی به جای نو، گران فروشی لوازم جانبی، برداشتن لوازم جانبی اصل گوشی نو، تبلیغات دروغ درباره ضدآب و ضد ضربه بودن، از شگردهای مرسوم کاسبی در بازار گوشی موبایل است اما عمق مشکل زمانی نمایان می شود که کار به فروش روغن ضدخش نانو برای صفحه نمایش به قیمت 200 هزار تومان میرسد!
بازار گوشی تلفنهمراه از تمامی سنین مشتری دارد و اتفاقا به دلیل پرمخاطب بودن نارضایتیهای این بازار نیز زیاد است اما همیشه همه ناراضیها به حق و حقوقشان نمی رسند. بسیاری از مشتری های بازار گوشی موبایل به دلیل بی اطلاعی از قوانین پیگیر حق شان نمی شوند و تجربه تلخ خود از خرید موبایل را همیشه با خود خواهند داشت. البته بسیاری از واحدهای صنفی در این بازار نیز فعالیت طبق اصول و قانونمندی دارند.
اتحادیه صنف دستگاههای مخابراتی مسئول رسیدگی به شکایت بازار گوشی موبایل و دستگاههای سیم کارت خور است.
شکایات و پرونده های مطرح و بررسی شده در این اتحادیه نشان می دهد مشکل فروش گوشیهای بدون گارانتی، گوشی های ضدآبی که با مشکل آب خوردگی مرجوع می شوند، لوازم جانبی تقلبی، گران فروشی لوازم جانبی و فروش گوشی های رفرش شده به جای نو از جمله رایج ترین شکایت در بازار تلفن همراه است.
بازخوانی این شکایت ها در افزایش آگاهی کاربران از حقوق خود میتواند بسیار مؤثر باشد.
*دردسر رفرشی ها در بازار/ فروش موبایل های رفرشی به جای نو
یکی از شکایتهایی که از سامانه بازرسی 124 وزارت بازرگانی به اتحادیه ارجاع شده مربوط به واحد صنفی بدون مجوزی در منطقه قصر الدشت است. فروشنده یک گوشی رفرشی را به مشتری فروخته اما مشتری پس از مدتی متوجه نو نبودن گوشی شده است.
با زیربار نرفتن فروشنده اکنون کار به اتحادیه و طرح شکایت رسیده و بنابر تشخیص کارشناسان فنی اتحادیه صحبت مشتری تأیید میشود که فروشنده گوشی رفرشی را به جای گوشی نو فروخته شده است.
به این ترتیب با رأی کمیسیون شکایت معامله باطل و اصل پول به مشتری عودت داده شد.
*گران فروشی بلای جان موبایل/ وقتی تفاوت قیمت در دو مغازه به 100 هزار تومان می رسد
مرد جوانی با ادعای گران فروشی فروشنده به اتحادیه شکایت آورده است. او یک گوشی برند سامسونگ را به قیمت 520 هزار تومان خریده و میگوید: پس از خرید متوجه شده مغازه دیگری همان گوشی را 100 هزار تومان ارزان تر میفروشد.
با نظر کارشناسی اتحادیه براساس فاکتور فروش قیمت تقریبی گوشی در هنگام خرید حدود 400 هزار تومان برآورد شد.
فروشنده به پرداخت 100 هزار تومان مابه التفاوت گران فروشی متهم و پرونده مختومه شد.
*خرابی گوشی ضدضربه بر اثر ضربه!
جوانی که شغل متفاوتی دارد از ضربه خوردن گوشی ای که به نام ضد ضربه به او فروخته شده شکایت دارد.
او یک مربی بانجی جامپینگ است و میگوید گوشی برند DISCOVERY اش از ارتفاع افتاده و صدمه دیده است. او همچنین میگوید به دلیل اینکه قبلا گوشی CAT داشته و این گوشی را از ارتفاع 40 متری به زمین انداخته و سالم مانده است امروز از فروشنده برند DISCOVERY شکایت دارد.
این مشتری گفت که به قصد خرید CAT به علاء الدین رفته اما در هنگام خرید فروشنده به او گفته CAT تنها اسم دارد و DISCOVERY بهتر نتیجه داده و با این حرف او را به خرید DISCOVERY ترغیب کرده است.
در نهایت مشتری پیشنهاد داد که 2 عدد گوشی ارزانتر CAT به جای DISCOVERY بگیرد و مابهالتفاوت قمیت را نیز بپردازد تا رضایت دهد که چنین هم شد.
* فروش گرند پریم به جای گلکسی S4!
اشکال مشتری دیگری به اصل خرید وارد بود. مرد می گوید که از سیستان و بلوچستان برای خرید به پاساژ علاء الدین آمده و قصد خرید گوشی سامسونگ گلکسی S4 را داشته اما فروشنده به او سامسونگ گرند پریم را فروخته است!
او بابت گوشی 730 تومان، بابت آنتی ویروس 50 هزار تومان و بابت ضد خش 110 هزار تومان پرداخته بود که طبق نظر کارشناسی گران فروشی فروشنده در هر 3 مورد اثبات و فروشنده موظف به پرداخت اضافه دریافت شد.
کارشناس اتحادیه گفت: این فروشنده در حالی آنتیویروس را 50 هزار تومان به فروش رسانده که طبق نظر کارشناس قیمت آنتی ویروس بین 13 تا 18 هزار تومان است و باید حداکثر با قیمت منطقی 35 هزار تومان به فروش برسد.
*سرانجام عینی مثل معروف «ارزانتر پیدا کردید مجانی برای شما»
این مرد سیستانی اشتباه دیگری نیز مرتکب شده بود. زیرا وقتی فروشنده طبق اصطلاح فروشندهها به او گفته بود «اگر توانستید کمتر از این قیمت این گوشی را بخرید گوشی مجانی برای شما» از مغازه کناری یک گوشی همان مدل را 200 هزار تومان ارزان تر خریده بود.
حالا او مانده بود و 2 گوشی گلکسی پریم. اما با توجه به اینکه در فاکتور فروش مدل گرند پریم قید شده بود شکایت مشتری درباره قالب کردن مدل دیگر به جای مدل درخواستی گوشی به جایی نرسید.
*روغن ضد خش نانو!
خانمی مدعی گرانی فروشی یک واحد صنفی درباره لوازم جانبی موبایل بود. او میگفت فروشنده پس از فروش گوشی، یک روغن ضد خش نانو به قیمت 200 هزار تومان روی صفحه گوشی سایید است!
کارشناس اتحادیه گفت که چنین روغنی وجود ندارد. طبق رویه شاکی پس از احراز اتهام موظف به بازگرداندن وجه شد.
*همیشه رای به نفع مشتری نیست/ دردسر استثناهای زیاد گارانتی ها برای مصرف کننده
البته همیشه رای به نفع خریدار صادر نمی شود. شاکی دیگری از شکستن LCD تبلت سامسونگ اش از گارانتی شکایت کرده بود. گارانتی مدعی بود که شکسته شدن LCD جز موارد گارانتی نیست و مشتری باید هزینه یک میلیون و 250 هزار تومان تعویض LCD را بپردازد.
کمیسیون شکایت اتحادیه با توجه به شرایط گارانتی شکایت را وارد ندانست اما برای جلب نظر مشتری با چانهزنی قیمت تعویض از یک میلیون و 250 هزار تومان به 800 هزار تومان کاهش داد که باز هم شاکی از این رأی راضی نشد و در نهایت پرونده با محکوم شدن مشتری بسته شد.
*ارجاع پرونده مصالحه نشده به تعزیرات/ جریمه 3 برابری فروشنده متخلف و سهم دو سومی دولت از جریمه
البته همه شکایتها با حضور شاکی و متشاکی فیصله پیدا نمیکند.
اگرچه اتحادیه با اخطار و پیگیری متعدد برای حضور متشاکی ها تلاش می کند تا حدالمقدور موضوع در اتحادیه بررسی شود و کار به تعزیرات نکشد اما درباره برخی پرونده ها نیز فروشنده برای پاسخ به شکایت حاضر نمی شود.
در موارد بیمحلی فروشنده به شکایت به دلیل عدم همکاری فروشنده پرونده به تعزیرات ارجاع می شود. همچنین اگر در جلسه کمیسیون متشاکی نتواند شاکی را راضی کند باز هم پرونده راهی تعزیرات می شود و طبق قانون پس از 3 بار اخطار تعزیراتی واحد صنفی باید پلمب شود. البته اگر قانون در این مرحله اجرا شود.
همچنان که امروز نیز شکایت یک جوان که یک گوشی سونی بدون گارانتی را از بازار موبایل رسالت خریده و گوشی به مشکل بر خورده به دلیل عدم مراجعه فروشنده به تعزیزات ارجاع شد. طبق تأیید کارشناسی فنی گوشی باید مرجوع و اصل پول یا گوشی نو به مشتری تحویل داده می شد.
هنگامی که پرونده ای به تعزیرات ارجاع می شود متشاکی به پرداخت 3 برابر مبلغ جریمه محکوم می شود که دو سوم سهم دولت و یک برابر حق مشتری است. اما رسیدگی به پرونده ها در تعزیرات زمان بر است به طوری که رسیدن به نتیجه از 3 هفته تا حداکثر 3 ماه طول خواهد کشید.
* ماجرای جالب فروشگاه « د» با 3 شاکی/ پرونده تعزیراتی شد
یکی از پروندههای جالب مربوط به فروشگاهی در پاساژ علاء الدین به نام «د» است که با تعدد شاکی ها و موضوعات پرونده قطوری به هم زده است. فروشگاهی که 3 شاکی دارد و شاکیان از 10 صبح انتظارش را می کشند. فروشنده با تاخیر زیاد بالاخره آمد و گفت که دیشب مغازه را تحویل گرفته و مستاجران جدید مغازه است. اما او قبول کرد که شکایات را برعهده بگیرد تا پرونده ها تعزیراتی نشوند و در عوض آقایان «ج» و «د» مبالغ را از ودیعه مستاجر قبلی نزد صاحب پاساژ علاالدین کسر کنند.
شاکی اول یک گوشی بدون گارانتی خریده بود که خراب شده بود و فروشنده پذیرفت که یک گوشی با گارانتی و نو تحویل دهد.
به شاکی دوم یک گوشی رفرشی سامسونگ S6 به جای گوشی اصل فروخته شده بود که فروشنده در این مورد نیز قبول کرد که یک گوشی نو با گارانتی تحویل دهد.
درباره شاکی سوم که گوشی آیفون اش بیدلیل لاک شده بود نیز فروشنده پس از مکالمات مکرر تلفنی و صلاح مشورت با شرکا همین رویه را پذیرفت.
اما در حالی که کارشناس اتحادیه اصرار کرد که مراحل جلب رضایت شاکی در اتحادیه پیگیری و هر 3 گوشی در اتحادیه به شاکی ها تحویل داده شود، فروشنده موفق شد برای به تفاهم رسیدن و دادن گوشی های نو در مغازه، شاکی ها را با خود همراه کند.
ماجرا زمانی جالب شد که ساعتی بعد 3 مشتری بار دیگر به اتحادیه بازگشتند.
شاکی اول گفت که فروشنده 100 هزار تومان دیگر از او بابت مابهالتفاوت گوشی بدون گارانتی و گوشی دارای گارانتی گرفته که کارشناس اتحادیه گفت این گوشی نیز نو نیست.
شاکی دوم نیز در بازگشت یک گوشی ظاهرا آکبند در دست داشت و کارشناس اتحادیه گفت گوشی آکبند نیست و قبلا استفاده شده است!
شاکی سوم نیز علاوه پرداخت مبلغ 145 هزار تومان دیگر بابت مابه التفاوت گوشی دسته دوم و گوشی نو درباره پیشنهاد فروشنده مبنی بر گرفتن یک گوشی نو کارنکرده از پشت ویترین از کارشناس اتحادیه مشورت می خواست!
پرونده این واحد صنفی به دلیل هر 3 تخلف مجدد به تعزیرات ارجاع شد.
* آب خوردگی، آخر خط گوشی است
وقتی برای دقایقی اتاق شلوغ کمیسیون شکایات خلوت شد، یک شاکی و متشاکی جدید وارد شدند شاکی که مرد خوش صحبتی بود ماجرای کامل از لحظه خروج از خانه برای خرید تا لحظهای که کار به شکایت رسیده را تعریف کند تا کارشناسها را متوجه کند که گوشی گارانتی دارش آب خورده و تعمیرکار غیرمجاز گفته که با 150 هزار تومان گوشی را تعمیر میکند اما اکنون میگوید هزینه به 300 هزار تومان و دوربین گوشی نیز هنوز خراب مانده است.
تعمیرکار توضیح داد که این گوشی گلکسی S6 آب خورده را خاموش برای تعمیر قبول کرده است که گوشی پس از تعمیر روشن شده اما تاچ گوشی کار نمیکرد و بورد گوشی باید تعمیر میشد. پس از تعمیر بورد نیز اکنون مشخص نیست که دوربین گوشی درست شود یا خیر و این مراحل هزینه را افزایش داده است.
کارشناس اتحادیه به نفع تعمیرکار رأی میدهد زیرا معتقدند به گوشی آب خورده دیگر اطمینانی نیست و قرار شد صاحب گوشی با پرداخت یک میلیون و 100 هزار تومان برد گوشی دو میلیون تومانی خود را تعویض کند و تعمیرکار نیز بورد تعمیری خود را بردارد.
* فروش گوشی در ایران ارائه گارانتی در دبی!
جوان دیگری یک گوشی CAT با گارانتی خارجی Techno care خریداری کرده بود که این گارانتی متعلق به دبی است.
خریدار پس از خراب شدن گوشی آن را به دبی برده بود و شرکت گارانتی برگه گارانتی را معتبر نشناخت و اکنون کار به شکایت رسیده است.
کارشناس اتحادیه توضیح داد که گارانتی گوشی ای که در ایران فروخته می شود باید در ایران نیز پذیرفته شود و نه در خارج و با محکوم شدن فروشنده قرار شد یک گوشی نو با گارانتی به مشتری تحویل داده شود.
* سرگردانی مشتری ها در خدمات پس از فروش/ وقتی کارمند نمایندگی کاسه داغتر از آش می شود
شاکی دیگر یک تبلت GLX را که هنگ میکرد برای تعمیر به شرکت برده بود. او میگفت تبلت در گارانتی درست نشده و مدیریت تأیید کرده که تبلت باید عوض شود اما نمایندگی تعویض نمیکند.
نماینده شرکت نیز مدعی بود که قرار تعویض تبلت متعلق به زمان طرح تعویض است که مشتری در آن بازه مراجعه نکرده است و تلاش زیادی برای احقاق حق شرکت کرد.
اما در نهایت کمیسیون رأی را به مشتری داد و مقرر شد شرکت مبلغ 210 هزار تومان بابت وجه تبلت به مشتری پرداخت کند.
*ضدآب هایی که آب خورده می شوند
مشتری دیگری از سوختن LCD گوشی سونی خود به اتحادیه شکایت آورده بود.
در حالیکه این جوان همدانی گفت LCD گوشی سوخته است، نماینده شرکت گارانتی کننده معتقد بود گوشی آب خورده و در نتیجه شامل گارانتی نمی شود؛ نماینده گارانتی گفت: گوشی در دستشویی افتاده است و در زمان ارسال به شرکت حتی بوی نامطبوعی نیز می داد.
کارشناس اتحادیه پس از باز کردن و بررسی فنی گوشی تشخیص داد که کمی سولفات کنار باتری وجود دارد که مشخص است گوشی اندکی رطوبت خورده است؛ اما این به معنی افتادن گوشی در دست شویی نیست.
نظر کارشناس اتحادیه این بود که گوشی هایی که به نام ضد آب فروخته می شوند، نباید با کمی رطوبت دچار مشکل شوند.
در نهایت شرکت گارانتی کننده موظف شد گوشی را بدون هزینه تعمیر کند و به مشتری تحویل دهد.
*فروش گوشی های بدون گارانتی به جای گارانتی دار
این بار یک مشتری گوشی نو و سالم خود را به اتحادیه آورده بود.
این جوان از فروش گوشی بدون گارانتی به جای گارانتی دار شکایت دارد و می گوید: فروشنده کالا را گارانتی دار معرفی کرده و هزینه را مطابق یک گوشی دارای گارانتی دریافت کرده اما گوشی گارانتی معتبر شرکت تولید کننده را ندارد و دارای گارانتی (شرکتی) متفرقه است.
کارشناس اتحادیه با بررسی کالا و قیمت اخذ شده در زمان فروش کالا اعلام کرد که فروشنده کالا را با قیمت کالای گارانتی دار معتبر و با گارانتی متفرقه فروخته است.
فروشنده موظف شد یا گوشی را با گارانتی رسمی تحویل یا مبلغ را عودت دهد.
*معضل لوازم جانبی تقلبی و نبود لوازم اصل
مشتری دیگری که از خرابی چندباره باتری گوشی به ستوه آمده بود اساسا در اصل بودن گوشی شک کرده بود.
این مرد جوان توضیح ندانستن اصول تحلیل بازار داد که یک گوشی بدون گارانتی Not 3 سامسونگ را با آگاهی کامل به دلیل قیمت کمتر خریداری کرده اما از ابتدا با مشکل شارژ نشدن باتری مواجه شده و حتی خرید 2 بار باتری جدید نیز مشکل را حل نکرده است.
این مشتری اساسا به گوشی مشکوک شده و برای تشخیص اصالت، گوشی را به چند فروشگاه نشان داده است که برخی از فروشنده ها در جواب اعلام کردهاند گوشی متعلق به تولیدات شرکت سامسونگ نیست و اصل نیست.
کارشناس اتحادیه با اعلام نظر فنی، ادعای غیر اصل بودن گوشی را رد کرد. او گفت معمولاً لوازم جانبی از جمله باتری هایی که در بازار توسط فروشگاه ها به فروش میرسند جنس اصل درجه 1 نیستند و حتما باید از نماینده شرکت اصلی تهیه شوند تا اصل بودن کالا مطمئن باشد.
این فروشنده از اتهام فروش جنس تقلبی مبرا شد و شکایت مشتری کار به جایی نبرد.
برای مبتدیان تاجران پیشرفته
فارکس ، حمل و نقل ارزی که به تجارت ارز نیز معروف است ، یک بازار مالی غیرمتمرکز جهانی است که ارزهای جهان در آن معامله می شود. براساس گزارش سه ساله اخیر بانک تسویه حساب های بین المللی ، بازار فارکس با متوسط بیش از 5.1 تریلیون دلار حجم معاملات روزانه ، بزرگترین و مایع ترین بازار جهان است.
بازار معاملات فارکس 24 روز در روزهای هفته فعال است و تحت تأثیر عواملی مانند تولید ناخالص داخلی این کشور ، نرخ بهره ، افزایش قیمت و غیره قرار دارد. این عوامل بازار را کاملاً پیچیده می کند و بنابراین ، شناخت خوبی از روانشناسی معاملات را می طلبد. کتابهای معاملات فارکس شما را قادر می سازد تا استراتژیهای موفقیت آمیز معاملاتی را بسازید و بهترین جفتهای فارکس را رقم بزنید در حالی که با موفقیت خطرات را به حداقل می رسانید.
خوب ، از کجا شروع می کنید؟
ما از تجربه کاربر برخی از بهترین کتابهای معاملاتی فارکس را که باید در سال 2020 بخوانید برای شما لیست کرده ایم تا بازی معاملات خود را با یک درجه بالاتر افزایش دهید. این کتاب ها به معامله گران مشتاق کمک می کند تا از ضرر و زیان خود جلوگیری کنند و در دنیای رقابتی تجارت فارکس در بازی بمانند ( پلت فرم مانند forex.com ).
1. "پیش بینی ارز"- خواندن عالی برای یک مبتدی:
پیش بینی ارز باعث می شود که در بالای لیست بهترین کتاب های معاملات ارزی قرار بگیریم. این کتاب توسط مایکل روزنبرگ در سال 1995 نوشته شده است اما حتی پس از بیش از دو دهه کاملاً مرتبط است. این یک کتاب عالی است که به معامله گران جدید فارکس کمک می کند تا حرکت قیمت در بازار فارکس را درک کنند. سبک نگارش کتاب ساده ، مختصر و به روشی ساده است که خواننده می تواند به راحتی مفهوم را درک کند. نویسنده دانش زمینه خود را در مورد پویایی مالی و اقتصاد کلان با جهانی پیوند داده است اخبار بازار فارکس . خواهید فهمید که این کتاب اصول و مفاهیم فنی فارکس و پیش بینی قیمت را به روشی درک می کند که درک آن بسیار آسان است. شما ابزارهای عملی را یاد خواهید گرفت که به شما کمک می کند تا قیمت های بازار را پیش بینی کنید ، درک خوبی از شاخص ها ، نمودارهای قیمت ، تشخیص زیر جریان و الگوی بازار ، سیگنال ها و غیره داشته باشید.
2. تسلط بر فضای احساسی داخلی تاجر از طریق - "معاملات در منطقه':
این کتاب ، همچنین توسط مارک داگلاس ، جنبه غیرمعمول و در عین حال بسیار مهمی از ذهن تجار - "فضای احساسی" را پوشش می دهد. اغلب ، به خصوص برای یک مبتدی ، تجارت می تواند بسیار دلهره آور باشد. عواملی مانند تعادل احساسات ، ترس از دست دادن (FOMO) ، یا عدم تعادل بین طمع کسب درآمد بیشتر و بیشتر و ندانستن محل معاملات معقول ، یا مدیریت هیجان در چارچوب اهداف سرمایه گذاری ، دانستن اینکه منابع چیست سطح بالای خطر و غیره به خوبی در این کتاب آورده شده است.
شما در مورد برخی از ویژگی ها و عادت های بسیار مفید معامله گران فارکس برای تبدیل شدن به یک تاجر موفق اطلاعات کسب خواهید کرد. نویسنده در مورد چیزی به نام "استراتژی تفکر" صحبت می کند که پنج دیدگاه اصلی در استفاده از حداکثر تجربه تجاری شما را پوشش می دهد. داگلاس یک دیدگاه کاملا عملی در مورد چگونگی کنترل الگوهای بازار فارکس به جای اصول درست و غلط سخت ارائه می دهد.
3. یک ابزار تجارت باور نکردنی شمعدان - تکنیک نمودار شمعدان ژاپنی:
تکنیک نمودار شمعدان ژاپنی توسط استیو نایسون در سال 1991 نوشته شده است. این کتابی کلاسیک در مورد فنون نقشه برداری شمعدان ژاپنی است. این کتاب ابزاری ارزشمند است که هر معامله گر باید در مجموعه بهترین کتاب های تجارت فارکس داشته باشد. نمودارهای شمعدان نیازی به معرفی ندارند. آنها در بازارهای مالی مختلف ندانستن اصول تحلیل بازار تجارت جهانی و همچنین توسط معامله گران شخصی بسیار محبوب هستند. آنها بینش خوبی در مورد باز کردن نرخ های بازار ارزهای مختلف ، نرخ خاموش کردن ، رفتار کلی بازار ، و امتیاز بالا و پایین در هر شمع ، و غیره ارائه می دهند. استیو نایسون راهنمای روشنی برای شمعدان ها و نحوه استفاده از آنها با استفاده از فنی غربی ارائه می دهد تکنیک های تجزیه و تحلیل
4. قدرت نگرش را در تجارت فارکس از طریق - تاجر منظم:
اگر فکر می کنید معاملات فارکس در مورد اعداد منطقی درست و غلط است ، این کتاب باعث می شود که افکار خود را دوباره بررسی کنید. The Discipined Trader توسط مارک داگلاس نشان می دهد که چگونه داشتن یک نگرش خوب می تواند پول شما را تقویت کند. این کتاب غیرمعمول از موضوعات معمول مانند نظریه های اقتصادی ، ابزارهای معاملاتی ، ابزارهای هوشمند تجارت ، استراتژی های فنی و بنیادی دور می زند. این بر طرز فکر تاجر تأکید می کند و اهمیت نظم و انضباط را نسبت به روش غیر مجاز برای معاملات برجسته می کند. داگلاس ، در کتاب خود ، بیشتر در مورد کنترل خوب احساسات در هنگام تجارت صحبت می کند. او اشاره می کند که مدیریت احساسات هنگام معامله یک معامله ساده نیست. تعادل پیچیده و ظریف است.
داگلاس این کتاب را براساس تجربه خود در تجارت فارکس نوشت. بنابراین ، می تواند خواننده را از خطاهای بسیار گران قیمت و زمان زیادی نجات دهد. او برخی از دروس تجارت بسیار ارزشمند را در این کتاب به اشتراک می گذارد. با پیروی از بینش ها و نکات موجود در این کتاب ، می توانید در حالی که یک تحلیل فنی سالم از روند معاملات خود دارید ، به سرعت به دلیل هر اشتباه مالی ناخواسته ، از ضرر سریع خود جلوگیری کنید.
5. تعادل خوبی بین اصول فارکس و فنی بودن آن -تجارت روز و چرخش در سرتا بازار ارز:
این کتاب پرفروش توسط یک بازرس بسیار محبوب بازار - کتی لین ، که به دلیل حضور در مهمان در برنامه های مالی محبوب و کانال های تلویزیونی مانند CNBC ، بلومبرگ و غیره مشهور است ، در مورد تجارت روزانه است. برخی از اصول بسیار مفید استراتژی های تجارت فارکس و مشخصات فنی آن را اجرا می کند. او به حفظ تعادل خوب بین مبانی تجارت و جنبه های فنی آن اشاره می کند. این کتاب همچنین در مورد نکات بلند مدت و کوتاه مدت است که می تواند بر جفت ارز ، روابط درون بازار ، تفاوت نرخ بهره ، نوسان معاملات ، بی ثبات بودن گزینه و نقش مداخله ای بانک مرکزی و . تأثیر بگذارد. ؛ که بر نرخ بازار تأثیر می گذارد. این خواننده را از طریق برخی از استراتژیهای تجاری ، تحلیلی مفید تجاری که معامله گران فصلی ارز روزانه استفاده می کنند ، گام برمی دارد.
6. در تجارت فارکس با شفاف و مطمئن باشید -تجارت فارکس: مبانی آن با اصطلاحات ساده توضیح داده شده است:
تجارت فارکس: مبانی توضیح داده شده به زبان ساده توسط جیم براون نوشته شده است. تاجر استرالیایی سالها تجربه تجارت و بینش خود را در این کتاب ریخته است. براون در مورد برخی از موضوعات اصلی این کتاب صحبت می کند که بسیار معاصر ، مفید و سریع عملی می شوند. این خواننده را از طریق اصول فارکس ، بازار ، جفتها ، تعداد زیادی ، اندازه ، چگونگی کنار آمدن با خطر بالای از دست دادن (به عنوان مثال CFD ابزار پیچیده ای است و با خطر بالایی از دست دادن سریع پول به دلیل اهرم فشار مواجه می شوند) ، تجزیه و تحلیل فنی و غیره. این کتاب برای معامله گرانی است که تازه شروع به بررسی معاملات فارکس می کنند اما نمی دانند از کجا شروع کنند. این اولین کتاب خوبی است که باید بخوانید تا اصول اولیه آن را درک کنید. براون همچنین یکی از سیستم های معاملاتی خود و همچنین شاخص ها را بدون هیچ گونه هزینه بیشتر ارائه می دهد.
7. تجزیه و تحلیل فنی بازار مالی:
ما یکی از بهترین ها را برای آخرین موارد ذخیره کرده ایم. این کتاب که اغلب به عنوان کتاب مقدس 'معامله گران' شناخته می شود ، یکی از بهترین آثار جان جی مورفی است. وی به دلیل تخصص خود در زمینه دانش انتقادی فنی و تجزیه و تحلیل فنی بین بازار مشهور است. این مرجع برجسته قبلاً به هزاران معامله گر مفاهیم تجزیه و تحلیل فنی و کاربرد آنها در بازارهای آتی و بازارهای سهام را آموخته است. این اصول فارکس برای مبتدیان را پوشش می دهد. همچنین مفاهیم پیشرفته را در بر می گیرد. معامله گران ارز از هر سطح تجربه بسیار مفید به نظر می رسند. برای اینکه نگاه اجمالی به محتوای آن داشته باشید - بیش از چهارصد نمودار و همچنین شاخص هایی را برای کمک به خواننده در درک نقش مهم تحلیل تکنیکی در سرمایه گذاری ذکر می کند. خوانندگان با تأکید ویژه بر بازارهای آتی ، نمای کاملی و در دسترس از زمینه تجزیه و تحلیل فنی به دست می آورند. آخرین نسخه برای خواسته های دنیای مالی امروز گسترش یافته است. این کتاب برای هر کس که به پیگیری و تحلیل رفتار بازار علاقه مند است ، مطالعه اساسی است.
بهترین کتاب های فارکس برای مبتدیان:
1. معامله ارز برای آدمکها، توسط برایان دولان:
مبتدیان برای درمان با این یکی. این کتاب که برای همه سرمایه گذاران مناسب است ، یک کتاب ساده است که فهم آن آسان و دنبال کردن آن آسان است. این کنوانسیون ها و ابزارهای معاملات ارزی را پوشش می دهد ، نگاهی آگاهانه از خصوصیات اصلی معامله گران موفق ارز را ارائه می دهد ، توضیح می دهد که چرا سازماندهی و آماده سازی مهم است و راهنمایی در مورد مشکلات تجارت برای جلوگیری از قوانین مدیریت ریسک و زندگی را ارائه می دهد ، همه بسیار شیوه مبتدی پسند. چه در بازار ارز تازه شروع کرده باشید و چه یک تاجر باتجربه به دنبال متنوع سازی سبد سهام خود باشید ، معاملات ارزی برای افراد ساختگی شما را برای موفقیت در تجارت آماده می کند.
2. پیش بینی ارز: راهنمای مدل های بنیادی و فنی تعیین نرخ ارز، نوشته مایکل آر. روزنبرگ:
برای اولین بار در سال 1995 منتشر شد ، هنوز هم در زمان امروز زمینه های خود را حفظ می کند. این ترکیب خوبی از اقتصاد کلان و پویایی مالی جهانی است. به زبان ساده توضیح داده شده ، این مطالعه هم برای تحلیلگران معاملات و هم برای معامله گران خوب است.
کتاب های دیگر برای کاوش عبارتند از: "چگونه می توان یک معامله ارز معامله کرد زندگی" از کورتنی دی اسمیت ، "یک راهنمای کامل برای تجزیه و تحلیل قیمت حجم" توسط آنا کوولینگ ، "یک روش ساده برای تجارت ارز با استفاده از تجزیه و تحلیل بنیادی و فنی" توسط کاتلین بروکس ، "کتاب سیاه تجارت فارکس: روشی اثبات شده برای تبدیل شدن به یک معامله گر سودآور فارکس در چهار ماه و دستیابی به آزادی مالی خود با این کار" نوشته پاول لانگر و "کیمیاگری امور مالی" نوشته جورج سوروس. به عنوان یک مبتدی ، شما می خواهید کتابهایی بخوانید که به شما درک روشنی از نحوه کار کردن یک حساب آزمایشی ، حساب های سرمایه گذاران خرده فروشی و همچنین درک خوب از بازارهای مالی برای ایجاد چشم انداز مناسب در بازار داشته باشد.
بهترین کتابهای فارکس برای معامله گران پیشرفته
1. چگونه برای ایجاد یک زندگی تجارت ارز خارجی: یک درآمد تضمین شده برای زندگی:
این مورد ، توسط کورتنی اسمیت ، بینش خوبی در مورد نحوه کار بازار فارکس به روشی ارائه می دهد که از اصطلاحات قابل فهم استفاده می کند. این شش استراتژی معاملاتی مفید برای جفت ارز ارائه می دهد که می تواند از طریق تجارت سیستم عامل های مبادله فارکس درآمد فعال در دنیای واقعی ایجاد کند.
2. ماجراهای یک معامله گر ارز: داستانی در مورد تجارت ، شجاعت و انجام کار درست:
این یکی توسط راب بوکر است. از طریق یک شخصیت معامله گر فارکس ، نویسنده سطح تجربه تجارت خود را توضیح می دهد. این یک خوانش خلاقانه است که واقعیت های سخت تجارت ارز فارکس را بررسی می کند.
3. مرگ پول: فروپاشی آمدن سیستم بین المللی پول:
از طریق این کتاب ، جیمز ریکاردز سعی کرده آینده پول را نشان دهد. این طرح به این واقعیت بستگی دارد که بازار مالی بیش از حد به دلار آمریکا بستگی دارد. به دلیل وابستگی بیش از حد ، احتمال آشفته شدن کل بازار به دلیل سقوط به دلار در آینده نزدیک به یک احتمال قوی تبدیل می شود. نویسنده در مورد سقوط اقتصادی احتمالی صحبت کرده است. این کتاب دیدگاهی آینده نگرانه در مورد بازار ارز دارد. این مقاله در مورد بی ثباتی احتمالی ناشی از حرص و آز که می تواند نتیجه ای داشته باشد ، بحث می کند. این کتاب یک تحلیل تکنیکی جالب از بازار فارکس را ارائه می دهد ، که ممکن است برای مبتدیان مناسب نباشد.
نتیجه:
تجارت فارکس می تواند بسیار سودمند باشد. ارز نیز می تواند در بعضی مواقع کاملاً خطرناک باشد ، به همین دلیل شما باید خود را با دانش بنیادی قوی در مورد نحوه کار بازار ، روانشناسی معاملات ، مهارت های الگوی معاملات و پیش بینی قیمت ها از تحلیل گران خبره بازار از طریق کتاب ها مسلح کنید. ما در این نوشتن ذکر کردیم ما همیشه از خوانندگان خود می خواهیم که آگاهانه تصمیم بگیرند و همیشه خود را به روز نگه دارند تا در راس لیگ تجارت خود بمانند.
پیش بینی بورس فردا دوشنبه 2 خرداد 1401| فردا بورس صعودی است؟
در معاملات امروز یکشنبه، شاخص کل بورس پایتخت با رشد 2 هزار و 456 واحدی به رقم یک میلیون و 582 هزار و 143 واحد رسید. شاخص هم وزن بورس نیز با افزایش هزار و 333 واحدی در سطح 441 هزار و 510 واحدی ایستاد. امروز ارزش معاملات کل بازار سهام به رقم 13 هزار و 955 میلیارد تومان افزایش یافت. با این وجود کارشناسان بورس فردا را چگونه پیش بینی میکنند؟
به گزارش نبض بورس، هابیل خاوری؛ کارشناس بازار سرمایه| در ابتدا لازم است در خصوص شرایط فعلی بازار که یک روز شاخص کل مثبت است، ولی پرتفوی افراد منفی و روز دیگر پرتفوی افراد مثبت است، ولی شاخص منفی، توضیحاتی را برای درک بهتر شرایط فعلی بازار ارايه نمایم. چیزی که در تمامی مقولههای مالی و سرمایه گذاری مشخص است، این است که استراتژی تمام افراد متفاوت از یکدیگر است و یک فرد دیدگاه سرمایه گذاری دارد و معیارهای این دسته افراد برای خرید و فروش کاملا متفاوت است نسب به فردی که علاقه به ترید روزانه و نوسان گیری دارد، در کلیت اگر سرمایه گذار در هر خرید و فروشی که میخواهد انجام دهد نسبت ریسک به ریوارد آن را به صورت علمی محاسبه نماید بنظرم میتواند در معاملات خود موفقیت بیشتری را حاصل نماید و منفی و مثبت شدنهای بازار در روند معاملاتی او خللی ایجاد نکند.
این روزها مجدد شاهد جو دادنهای بسیار زیادی در فضای مجازی و ارايه تحلیلهای بسیار بی کیفیت چه بنیادی و چه تکنیکال هستیم، که همین تحلیلهای بی کیفیت باعث از بین بردن اهمیت آموزش برای تازه واردها و بی اهمیت ندانستن آن خواهد شد که خود معضل بزرگی است.
به عنوان کسی که در این بازار فعال میباشم عرض میکنم که تحلیلگران فعلی بازار بسیار سلیقهای عمل میکنند و هر آنچه را که به نفع خود و مجموعه خود میباشد در تحلیلهای ارايه شده گنجانده و منتشر مینمایند که این کار به دور از اصول و اخلاق رفتار حرفهای است.
به نوعی که این نکته برای بنده بسیار جالب است که در زمستان 1400 و اواخر ریزش فردی از تحلیل بنیادی صحبت نمیکرد، ولی امروزه صرفا کدال خوانیهایی به عنوان تحلیل بنیادی در حال دست ب دست شدن در فضای مجازی است به جرات میگویم که چه بازار رشد کند و چه ریزش یک عده همواره ناراضی و در حال ضرر دادن میباشند چرا که نه خود دارای استراتژی شخی هستند و نه از تحلیلهای با کیفیت استفاده میکنند.
پیش بینی بورس فردا 2 خردادماه
اما در خصوص روند کوتاه مدت و بخصوص معاملات فردا 2 خرداد میتوان با توجه به این که شاخص کل و همچنین شاخص هموزن که دید بهتری از بازار را به ما میدهد در این مدت رشد قابل توجهی را داشته اند و این رشد هم پرقدرت بوده است، پس لذا بالا رفتن عرضه در این برهه زمانی کاملا امری طبیعی است چرا که مبنای شکل گیری این بازار همواره بر اساس عرضه و تقاضا و ایجاد سیکلهای منظمی بوده است. در خصوص شاخص هم وزن چیزی که مشخص است در انتهای موج صعودی است که اخیرا استارت زده است و میتوان گفت که یک موج از این سیکل صعودی باقی مانده است، اما واضح است که موجهای انتهایی سیکلها همواره دارای ریسک زیادی برای سرمایه گذاری میباشند، این که برای بازار سقف یا کف قطعی تعیین کنیم کاری بسیار اشتباه است چرا که دنیای تحلیلگری بر اساس علم آمار است و به پیش بینی بازار با توجه به دادههایی که در اختیار داریم میپردازیم و نه پیشگویی بازار. همچنین در این برهه بازار در مورد برخی شرکتها منتظرگزارشهای 12 ماهه است تا در صورت تایید انتظارات روند صعودی اخیر را ادامه دهد.
اما با نگاه سادهتر و تکنیکالی شاخص کل به محدوده 1 میلیون و 600 هزار واحدی واکنش منفی نشان داد و همچنین شاهد واگرایی منفی نیز در چارت شاخص کل و ضعف خریداران در بازار میباشیم که میتوان به جنبههای روانی این محدوده اشاره داشت و میتوان اینگونه عنوان کرد مادامی که شاخص کل بالای محدوده 1 میلیون و 530 هزار واحدی باشد بنظر از لحاظ تکنیکالی جای نگرانی نداشته باشد.
با رصد دقیقتر معاملات امروز میتوان متوجه شد که همچنان حجم و ارزش معاملات بالای 6 هزار میلیارد تومان است و امروز هم شاهد خروج 131 میلیارد تومان بودیم؛ و در انتها هم این نکته کلیدی را عرض میکنم که اینکه بازار اشتباه نمیکند (هرگز) بازار همین است که میبینید. هر معامله گر در وهلهی اول نظاره گر فرصت هاست و سپس به عنوان یک مشارکت کننده در معاملات، وارد محیطی شده که در آن وی تنها کسی است که میتواند اشتباه کند و عکس آن هرگز صحیح نیست.
ریسک در بازار بورس
در ابتدای آموزش بورس شناختن دو ریسک در بازار بورس برای هر سرمایه گذار بسیار حیاتی است.
این دو ریسک در بازار بورس که بارها و بارها باعث زیانهای سنگین و یا جبرانناپذیر سهامداران شده، در ذات بورس هستند.
- ریسک امکان ورود به بورس به آسانی و بدون هرگونه مانع و مجوز
- ریسک امکان ورود به بورس بدون داشتن تخصص و مهارت لازم
اما علت زیان و ضربه خوردن از این دو ریسک فقط عدم اطلاع و نداشتن دانش لازم برای در امان ماندن از آنها است.
فقط کافیست در مورد این دو ریسک بورس، موارد ضروری را بدانیم تا از گزند آنها در امان باشیم.
اجازه دهید قبل از هر چیز با چند مثال مطلب را آغاز کنم. لطفا شغل و حرفه این افراد را در نظر بگیرید.
- خلبان
- برنامه نویس
- مربی تیم ملی
- سرآشپز
- فرمانده نظامی
- پزشک متخصص اورژانس
- مدیرعامل
ریسک در بورس
اجازه دهید قبل از بیان ریسک در بورس چند مثال بزنیم. همه ما بخوبی میدانیم؛
- هیچکس اجازه ورود به کابین یک هواپیما را ندارد، به جز خود خلبان
- هیچکس اجازه دسترسی به کامپیوتر یک برنامه نویس را ندارد، به جز خود برنامه نویس
- هیچکس اجازه ورود به محل و جایگاه یک مربی تیم ملی را ندارد، به جز خود مربی تیم ملی
- هیچکس اجازه ورود به آشپزخانه یک سرآشپز را ندارد، به جز خود آن سرآشپز
- هیچکس اجازه حضور در جایگاه یک فرمانده نظامی را ندارد، به جز خود آن فرمانده نظامی
- هیچکس اجازه ورود به جایگاه یک پزشک متخصص اورژانس را ندارد، به جز خود آن پزشک متخصص
- هیچکس اجازه ورود به دفتر یک مدیر عامل را ندارد، به جز خود آن مدیر عامل
حتما از خود میپرسید که این مطالب بسیار واضح و روشن هستند و هیچ احتیاجی با بازگو کردن ندارند.
بله، کاملا درست است، موضوع بسیار بسیار روشن و واضح است، اما در بورس چنین نیست.
همه مشاغلی که در بالا نام بردیم، یک حرفه و تخصص هستند و عموم مردم اجازه دسترسی به جایگاه آنها را ندارند.
اما در بورس چنین نیست و این همان چیزیست که ندانستن آن موجب ضررهای سنگین برای افراد میشود.
همه افراد جامعه به راحتی امکان ورود به بازار بورس و سرمایه گذاری در این بازار را دارند!
ریسک در بوس قابل مهار کردن است
کسب دو تخصص مهم در یک دوره آموزش بورس، برای هر سرمایه گذار بسیار بسیار ضروریست.
- دانش و مهارت سرمایه گذاری در بازار بورس و سهام
- دانش و مهارت مدیریت سرمایه و پول در بازار بورس و سهام
خیلی از افراد دانش لازم برای سرمایه گذاری در بازار بورس را ندارند، اما به راحتی امکان ورود به این بازار را دارند!
این همان عامل بسیار مهم و حیاتی است که موجب زیانهای سنگین و جبران ناپذیر سرمایه گذاران میباشد.
قبل از هر اقدامی برای سرمایه گذاری، باید دانش و تخصص لازم و کافی برای آن را به دست آوریم.
ورود به بورس بسیار بسیار آسان است اما راز مهم در این بازار، بقاء و ماندگاری در بورس است.
دیدگاه شما