تئوری امواج الیوت
اولین اصل و پایه تحلیل تکنیکال شناخت انواع سیکلها و موج شماری است. اصلی ترین جزء از بندهای چندگانه قوانین امواج الیوت به شرح زیر است:
«بین دو قیمت در دراز مدت هیچ خطی مستقیمی به عنوان نمودار وجود ندارد یا به عبارت بهتر و ساده تر نمودار قیمت در دراز مدت هیچگاه به خط مستقیم حرکت نمی کند. »
این پایه و مایه و شالوده همه بازارها می باشد. بر طبق نظریه آقای رالف نلسون الیوت که در بین سالهای 1930 انواع موج در الیوت و 1940 ارائه داد، تغییرات قیمت نه تنها کاملا منظم است بلکه از ساختار خاصی که با طبیعت افراد هماهنگی کامل دارد پیروی می کند. با این نظریه مکانیسمی خاص برای تحلیل و پیش بینی تغییرات قیمت در بازار سرمایه می توان طراحی کرد که طبعاً سود سرشاری از آنالیز بازار به این روش به ما می دهد،البته به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران اصل تئوری امواج الیوت یک ابزار پیش بینی نیست بلکه توصیفی کلی در مورد جزئیات و چگونگی حرکت و رفتار بازار است. آقای الیوت در کتاب موج کامل خود ،در ابتدا اقدام به معرفی اصول کلی نظریه خود یا به عبارت ساده تر اصل حرکت بازار به صورت موج نموده سپس موج کامل را تعریف کرده اند.
سیکل کامل (موج کامل):
همانطور که قبلاً گفته شد اعتقاد بر این است که بازار(نمودار قیمت) نه به خط مستقیم بلکه بصورت امواجی صعودی و نزولی با تعداد معین و توالی و ترتیبی مشخص و در زمانهایی معلوم حرکت می کند.
در ابتدا صحبت از تعداد معین شده که لازم است به توضیح سیکل کامل یا موج کامل بپردازیم.
Academydrzhand.com
الیوت در مجله Financial Word در سال 1939 اشاره می کند که حرکت هر سهم در بازار سرمایه، دارای دو بخش است که بخش اول را حرکت اصلی( موج اصلی )خوانده که دارای 5 موج بوده وبخش دوم که حرکت اصلاحی( موج اصلاحی) نامیده می شود دارای سه موج رو به پایین است که در شکل بوضوح قابل رویت است.
با نیم نگاهی به شکل می توان ظاهراًبه تناقضی بزرگ فی ما بین نظریه امواج و شکل پی برد. در واقع گفتیم که نمودار قیمت سهم نه به شکل خط راست،بلکه بصورت امواجی از صعود و نزولهای پی در پی است. در صورتی که می بینیم قسمتهایی از نمودار دیده می شودکه کاملاً با خطی مستقیم مشخص شده است !
انواع موج در الیوت Academydrzhand.com
فاصله A تا B را جداگانه بررسی کنیم و خواهیم داشت:
Academydrzhand.com
اما هر خط مستقیم مانند شکل فوق، خود شامل موجی کامل است؛ که ریز موج نامیده میشود. با کنار هم قراردادن دو عکس قبلی اقدام به نامگذاری و شمارش امواج مینمانیم.
Academydrzhand.com
با این اوصاف شکل موج کامل با در نظر گرفتن ریز موجها بصورت زیر قابل بررسی است و داریم :
Academydrzhand.com
پس هر سیکل کامل شامل سه موج اصلیصعودی و دو موج اصلاحینزولی در یک سمت (جمعاً 5موج) و انواع موج در الیوت همچنین دو موج اصلی نزولی و یک موج اصلاحی صعودی(جمعاً سه موج) در سمت دیگرمیباشد. جمعاً 8 موج که نهایتاً تا 144 ریز موج قابل شمارش و دسته بندی است.
Academydrzhand.com
الیوت چیست
یکی از روش های تحلیل بازار های مالی میباشد که مورد استفاده بسیاری از معامله گران جهان میباشد . ما در این مقاله قصد داریم به صورت کلی به معرفی این روش تحلیلی بپردازیم.
رالف نلسون الیوت
رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliott)، یک حسابدار حرفهای و تحلیلگر بازار سرمایه در کشور انواع موج در الیوت آمریکا بود که سالهای زیادی را به بررسی دادههای مربوط به سهامهای مختلف گذراند.
او در دهه 1930 و در زمان بازنشستگی خود شروع به تحقیق کردن در مورد بازارهای مالی نمود و در همین حین متوجه الگوهای موجی تکرارشوندهای را در حرکات قیمت سهام و رفتارهای معاملهگران شد، پس از این مشاهدات ،الیوت به این نتیجه رسید که بازار سهام، رفتار آشفته ندارد و دارای یک الگوی تکراری میباشد که بر اساس آن رفتار میکند و این حرکات ناشی از تاثیرات بیرونی بر احساسات معاملهگران میباشد.
از این رو و با توجه به اینکه او این الگوها را در بازارهای مالی بسیار زیاد مشاهده کرده بود، نظریه خود را بهعنوان یک ابزار بالقوه برای پیشبینی حرکات قیمت آتی بازار، پیشنهاد کرد.
شاید بتوان گفت که دلیل اصلی این شخص برای طراحی این فرضیه ،نظریه نیوتن میباشد: همانطور که نیوتن در قانون خود اعلام کرد، هر عملی، عکسالعملی دارد؛ بنابراین، برای هر حرکتی در بازار سرمایه، یک اصلاح وجود دارد.
نظریه امواج الیوت، در سال 1935 مورد توجه عموم معاملهگران قرار گرفت و اولین کتابی که در زمینه تحقیقات الیوت منتشر شد، کتاب اصل موج (The Wave Principle) بود.
نظریه الیوت کمک میکند تا بهتر حرکات آینده قیمت بهتر پیشبینی شود و بر اساس این نظریه اگر بتوان الگوهای تکراری قیمتها را به درستی تشخیص داد، آنگاه میتوان جهت حرکت قیمت را به خوبی تشخصی داد ازاین رو نظریه امواج ، برای معاملهگران بسیار جذاب است.
این نظریه تا حد زیادی شبیه به نظریه چارلز هنری داو (Charles Henry Dow) میباشد که ممکن است الهامگرفته از نظریه داو باشد.
از امواج الیوت برای توصیف و تحلیل نوسانات قیمت در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی مانند بورس استفاده میشود. در حقیقت این امواج سه هدف اصلی دارند:
۱. پیشبینی مسیر حرکت بازار
۲. مشخص کردن نقاط بازگشت
۳. راهنمایی گرفتن به منظور ورود و خروج از موقعیتهای معاملات
تئوری امواج الیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliott) تئوری امواج الیوت را در دههٔ 30 میلادی توسعه داد. الیوت باور داشت که بازارهای سهام، که تصور میشد رفتاری بینظم و آشفته دارند، در واقع دارای الگوهایِ تکراریِ منظمی میباشند. در این مقاله، ما نگاهی به تاریخچهٔ موجود در پس تئوری امواج الیوت میاندازیم و خواهیم دید که چگونه از آن برای معاملهگری استفاده میشود.
امواج
الیوت پیشنهاد داد که روندهای شکل گرفته در قیمتهای بازارهای مالی همگی از ذهنیت (روانشناسی) بازار نشأت میگیرند. او دریافت که تغییر در ذهنیت بازار میتواند بهصورت الگوهایی تحت عنوان موجها (Waves) در بازارهای مالی دیده شوند.
تئوری الیوت به تئوری داو (Dow theory) شباهت دارد زیرا هر دوی آنها حرکات قیمت سهام را بهشکل حرکات موجی میبینند. از آنجایی که الیوت متوجه طبیعت تکرارپذیر بازارها شد، توانست آنها را با دقتی بیشتر و با جزئیاتی بالاتر مورد بررسی قرار دهد. الگوهای تکرارپذیر (فرکتالها – Fractals) ساختارهای ریاضی هستند که حتی در مقیاسهای کوچکتر نیز بهعینه تکرار میشوند و تا بینهایت این تکرارها ادامه مییابند. الیوت کشف کرد که قیمتهای شاخصهای سهام نیز بههمین شکل ساختاردهی شدهاند. بنابراین او شروع کرد تا این الگوهای تکرارشونده را بررسی کند و از آنها بهعنوان نشانگرهایی جهت پیشبینی حرکات آینده بازار استفاده کند.
پیشبینی بازار براساس الگوهای موجی
الیوت توانست با استفاده از ویژگیهای قابل اتکایی که در الگوهای موجی یافته بود، پیشبینیهایی دقیق را در مورد بازار انجام دهد. یک موج انگیزشی (Impulse Wave) جهت حرکتی مشابه با جهت حرکتی روند بزرگتر (Larger Trend) دارد، و همواره به شکل یک الگوی پنج موجی (Five wave pattern) دیده میشود. یک موج اصلاحی (Corrective Wave) از سویی دیگر، حرکتی در خلاف جهت حرکت روند اصلی دارد. در مقیاسهایی کوچکتر، میتوان در هر موج حرکتی، پنج موج کوچکتر تحت عنوان ریزموج را پیدا کرد.
این الگوها خود را تا بینهایت و تا کوچکترین مقیاسها نیز تکرار میکنند. الیوت این ساختار فرکتال را در بازارهای مالی و در دههٔ 30 میلادی کشف کرد، اما تنها در دهههای بعد بود که محققان توانستند فرکتالها را بشناسند و آنها را بهشکلِ ریاضی نمایش دهند.
در یک بازار مالی، ما با این اصطلاح آشنا هستیم که «هر چه بالا میرود، باید پایین بیاید – what goes up, must come down» همچنان هنگامی که قیمت به سمت بالا حرکت میکند، همواره توسط یک حرکت در خلاف جهت خود به سمت پایین کشیده میشود. حرکات قیمتی (Price Action) به دو بخش روندها (Trends) و اصلاحات (Corrections) تقسیمبندی شدهاند. روندها نشاندهندهٔ جهت اصلی حرکت قیمتها میباشند، در حالی که اصلاحات، حرکتی در خلاف جهت روندها دارند.
تفسیر تئوری امواج الیوت
امواج الیوت بهشکل زیر تفسیر میشوند:
- ما شاهد پنج موج در جهت حرکت روند اصلی میباشیم، که توسط یک الگوی سهموجیِ اصلاحی دنبال میشوند که مجموعاً 5-3 حرکت را دربرمیگیرند. این 5-3 حرکت بعدها خود تبدیل به زیرمجموعه حرکات بزرگتر امواج میشوند.
- این الگوی 5-3 موجی همواره ثابت میماند، حتی اگر بازهٔ زمانی هریک از موجها با یکدیگر تفاوت داشته باشند.
حال بیایید نگاهی به نمودار زیر که از هشت موج تشکیل شده است، بیاندازیم، پنج موج رو به بالا و سه موج رو به پایین که به ترتیب با اعداد 1،2،3،4،5 برای موجهای صعودی و حروف A – B – C برای موجهای اصلاحی نامگذاری شدند.
تئوری امواج الیوت
در اینجا امواج 1، 2، 3، 4، 5 موج حرکتی را میسازند و امواج A – B – C امواج اصلاحی را تشکیل میدهند. الگوی پنج موجی حرکتی، موج شماره 1 را میسازند و سپس یک الگوی سهموجی اصلاحی، موج اصلاحی شماره 2 را تشکیل میدهند.
موجهای اصلاحی معمولاً سه حرکت قیمتی قابل تشخیص دارند – که دو تا از آنها همجهت با حرکت اصلاحی اصلی بوده (امواج A و C) و یکی از آنها در خلاف جهت آن میباشد (موج B). امواج 2 و 4 در شکل بالا بهعنوان امواج اصلاحی شناخته میشوند. این امواج معمولاً ساختاری بهشکل زیر دارند:
تئوری امواج الیوت در موج های اصلاحی
در نظر داشته باشید که در این تصویر، امواج A و C در جهت روند اصلی حرکت میکنند و بنابراین بهعنوان موجهای انگیزشی (Impulsive Waves) شناخته شده و از پنج ریز موج تشکیل شدهاند. موج B، برخلاف امواج A و C؛ یک موج در خلاف جهت روند اصلی بوده و بهعنوان روندی اصلاحی (Countertrends) شناخته میشود و از سه موج تشکیل شده است.
همانطور که میتوانید از الگوهایی که در شکل فوق به نمایش گذاشته شده است ببینید، الگوی پنجموجی همیشه حرکت رو به بالا ندارد، و همچنین الگوی سه موجی نیز همواره به سمت پایین حرکت نمیکند. پس توجه داشته باشید که زمانی که روند اصلی قیمتی رو به پایین میباشد، امواج نزولی ما شامل پنج ریزموج و امواج صعودی (امواج اصلاحی) ما شامل سه ریزموج خواهند بود.
انواع درجههای امواج
الیوت نه درجه از امواج را تعریف نموده است. این امواجها از بزرگترین آنها تا کوچکترینشان بهشرح زیر میباشند:
- Grand Supercycle
- Supercycle
- Cycle
- Primary
- Intermediate
- Minor
- Minute
- Minuette
- Sub – Minuette
از آنجایی که امواج الیوت ساختاری فرکتالی دارند، درجهٔ موجهای شناخته شده میتواند بزرگتر و یا حتی کوچکتر از لیست فوق باشد.
برای استفاده از این تئوری در معاملهگری روزانه، یک معاملهگر باید بتواند روند صعودی و حرکت اصلی را مشخص نماید، وارد معاملهٔ خرید شده و پس از آن وارد یک معاملهٔ فروش، بسته به الگوهای ساخته شده توسط ریزموجهای پنجگانه و بازگشتهای قیمتی قریبالوقوع شود.
محبوبیت تئوری امواج الیوت
در دههٔ 70 میلادی، اصل امواج الیوت محبوبیت زیادی را طی فعالیتهای فراست (A.J. Frost) و رابرت پریچر (Robert Prechter) کسب کرد. در کتاب افسانهای آنها تحت انواع موج در الیوت عنوان «اصول امواج الیوت: کلیدی به سوی شناخت رفتار بازار – Elliott Wave Principle: Key to Market Behavior» نویسندگان توانستند روند صعودی بازار را در دهه 80 میلادی پیشبینی کنند. پرچر بعدها و پیش از وقوع شکست بازار در سال 1987، توصیه به فروش سهام کرده بود.
جمعبندی
استفادهکنندگان امواج الیوت تأکید میکنند که با وجود این که بازارها ماهیتی فرکتال دارند، اما این پیشبینی بازارها را آسانتر نمیکند. محققان یک درخت را بهعنوان یک ساختار فرکتال در نظر میگیرند، اما این بدین معنی نیست که هر شخصی میتواند جهت هر یک از شاخههای آن را تشخیص دهد. وقتی که به استفادهٔ کاربردی از این مفهوم میرسیم، امواج الیوت نیز به مانند بسیاری دیگر از روشهای تحلیل بازار موافقان و مخالفان خود را دارد.
یکی از اصلیترین ضعفهایی که وجود دارد، اشتباه کاربران این تئوری در شمردن درست موجهای بازار میباشد. با رخدادن این اشتباهات، امکان هرگونه تفسیر و پیشبینی از جهت حرکت موج آینده وجود خواهد داشت. در عین حال، معاملهگرانی که در امر استفاده از تئوری امواج الیوت متبحر شدهاند، با قدرت از این ایده دفاع میکنند.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
آموزش جامع تئوری امواج الیوت
تئوری امواج الیوت توسط آقای رالف نلسون الیوت خلق شد تا نوسان های بازار را توصیف کرده و به به شکل الگو در آورد. این موج ها رفتارهای سهام ها و معامله گران را در بر می گیرد. در این تئوری، سود کردن در بازار به موج سواری تشبیه شده است. تئوری امواج الیوت یک روش تحلیل تکنیکال است که رفتار قیمت ها را بر اساس روانشناسی و احساسات بازار شبیه سازی می کند. این تئوری موج های جنبشی و اصلاحی را پیدا می کند که طبق آن می توان حرکت های بازار را پیش بینی کرد. هر موج از ریز موج ها تشکیل شده است که خود از موج های جنبشی و اصلاحی تشکیل شده اند.
افراد زیادی در بازارهای سرمایه از تئوری امواج الیوت استفاده کرده و در کوتاه و بلند مدت به سود می رسند. گروه بورسا با تجربه 12 ساله در آموزش امواج الیوت، می تواند شما را در یک مسیر مطمئن سود آوری بر مبنای تئوری امواج الیوت قرار دهد. شما در این روش با روانشناسی بازار هم خو می گیرید که به شما در استفاده از دیگر روش های تحلیل تکنیکال کمک می کند. لازم به ذکر است که جلسه اول به صورت آزمایشی و رایگان برگزار می شود.
دوره آموزشی امواج الیوت گروه بورسا، یکی از کاملترین دوره های آموزشی در زمینه موج شماری در بازارهای مالی مثل بازار بورس و فارکس است. آقای رالف نلسون الیوت توانست با تکیه بر این امواج، حرکت 10 ساله بازار سهام آمریکا را پیشبینی کند. در روش امواج الیوت شما تصویر بزرگ بازار را در می کنید و بهترین معامله های بلند مدت را باز و بسته کنید. در دوره آموزشی گروه بورسا، علاوه بر موج شماری، خطوط و سطوح فیبوناچی به شما آموزش داده می شود. با تکیه بر روش موج شماری الیوت و این سطوح به راحتی می توانید در زمان بندی های مختلف بازار معامله کنید.
آموزش مقدماتی تحلیل تکنیکال شامل سر فصل های مختلفی مثل آموزش امواج الیوت مقدماتی و آموزش امواج الیوت پیشرفته می شود. آموزش تحلیل تکنیکال شاخه های مختلفی مثل فیبوناچی می شود.سطوح و خطوط فیبوناچی در تحلیل تکنیکال نقش مهمی را ایفا می کنند و در انواع تحلیل ها کاربردی هستند. این سطوح و خطوط درتمام بازارهای مالی کاربردی هستند. فیبوناچی در بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال استفاده می شود. شاید آموزش فیبوناچی در بورس پیچیدگی های کمتری نسبت به فارکس داشته باشد اما یک الفبای خاصی را پیروی می کند که شما با یادگیری آن می توانید به راحتی در بازارهای مختلف پیاده سازی کنید.
این دوره به چه شکل برگزار می شود
دوره آموزشی امواج الیوت در 12 جلسه برگزار می شود و تمام امواج اعم از موج های جنبشی و اصلاحی در این دوره آموزش داده می شوند. سپس موج های ممتد و کوتاه شدگی ها به صورت کامل برای شما توضیح داده می شوند.اکثر کسانی که با امواج الیوت کار می کنند، دقت اندازه گیری درستی برای موج شماری ندارند و این روش را نسبی می دانند. اگر شما نحوه صحیح موج شماری را متوجه شوید، به هیچوجه دچار این اشتباه نمی شوید. ما در این دوره تاکید زیادی بر موج شماری صحیح خواهیم داشت و تمام اشکالات شما را در این زمینه حل خواهیم کرد. دو جلسه آخر این دوره به صورت کارگاه آموزشی برگزار می شود تا اطمینان لازم حالص شود که هیچ نقصی در نحوه استفاده از استراتژی های امواج الیوت در دانشپذیران عزیز وجود ندارد.
سبک های مختلف الیوتی را بشناسید
همانطور که پیشتر در مقاله ای در فیماچارت خواندید، نظریه امواج الیوت توسط رالف نلسون الیوت (Ralph Nelson Elliott) برای توصیف حرکت قیمت ها در بازارهای مالی تهیه شده است که در آن او الگوهای تکراری و موجهای هندسی را مشاهده و شناسایی کرد. او این امواج را در حرکات قیمت سهام و در رفتار مصرف کنندهها مشخص کرد.
الیوت “نظریه امواج الیوت” را در نیمه نخست قرن بیستم به بازار سرمایه معرفی کرد. او با بررسی قیمت ها در بازار سرمایه متوجه شد نه تنها تغییرات قیمت کاملا منظم است بلکه از ساختار خاصی که با طبیعت نیز هماهنگی و هارمونی کامل دارد، پیروی می کند. با این کشف او توانست مکانیزمی برای انواع موج در الیوت پیش بینی حرکات قیمت در بازار سرمایه طراحی کند. الیوت این کار را با ابداع الگوهایی که در بازار به صورت مرتب تکرار می شدند انجام داد.
الیوت بر این باور بود که هر عرصه ای که در آن جنب و جوش و فعالیت مردم زیاد باشد، حرکت ها بر اساس قاعده ای طبیعی که او آن را نظریه موج، برگرفته از حرکت امواج دریا، می خواند، انجام می شود و البته پر واضح است که بزرگترین نمود چنین بالا و پایین شدنی ، بازار سرمایه است.انواع موج در الیوت
الیوت به مدد هوش و نبوغ شگفت انگیزش ، با بررسی نمودارهای صنایع داوجونز توانست مجموعه ای از اصول و قوانینی تدوین کند که در آن زمان این قواعد کلیه حرکت های بازار مالی آن دوران تا سال ۱۹۴۰ را توجیه می کرد.انواع موج در الیوت
در آن سال ها هنگامی که سرمایه گذاران بر این باور بودند که محال است شاخص داوجونز سقف سال ۱۹۲۹ را بشکند و اعداد فراتری را تجربه کند ، الیوت بازار افزایشی و شدیدی را برای چند دهه پیش بینی کرد و امروز شاهدیم اکثر پیش بینی های او تحقق یافته است.
هر قدر در شرایط غیر قابل پیش بینی اقتصاد مانند رکودهای اقتصادی ، جنگ های بزرگ ، بازسازی های پس از جنگ و شکوفایی های اقتصادی بیشتر تامل می کنیم ، بهتر درک می کنیم که نظریه امواج الیوت کاملا متناسب با واقعیت های زندگی است. این مهم سبب ایجاد اطمینان بیشتر به این اصل انکار ناپذیر می شود.
در سال ۱۹۳۹ نظریات الیوت با کمک سی جی کولینز ، طی مقالاتی که در مجله فایننشال ورلد منتشر شدند ، مورد توجه وال استریت قرار گرفت . طی دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ ( پس از مرگ الیوت ) ، همیلتون بولتون کارهای او را پیش برد. در سال ۱۹۶۰ بولتون کتاب اصل امواج الیوت را نوشت . پس از مرگ الیوت ، تقریبا این کار از جمله ی نخستین کارهای عمده ای بود که انجام شد.
سبک پرکتر:
رابرت پرکتر دست نوشته های الیوت را گردآوری و آنها را بازنویسی کرد و معرفی دوباره امواج الیوت مرهون زحمات ایشان است.
پس از الیوت و همکارش بولتون تقریبا می توان گفت اولین فردی که شروع به تحقیق و توسعه در مورد امواج الیوت کرد پرکتر بود. امواج الیوت همانند هر علم دیگری با گذشت زمان نیازمند توسعه بیشتر و به روز رسانی می باشد تا بتواند همگام با تغییرات در طول زمان پیشروی نماید.
الیوت بیشتر زمان خود را صرف مبانی و کلیات الگوها علی الخصوص امواج ایمپالس (شتابدار) کرده بود از این رو با گذشت زمان و افزایش تعداد معامله گران ، به پیچیدگی های بازار افزوده می شد و کار با تئوری امواج الیوت سخت تر می نمود. پرکتر توانست توضیحات بیشتری را به تئوری اصلی اضافه نماید از جمله توضیحات مفیدی در مورد امتداد در الگوهای ایمپالس ، کانال کشی ، تناوب ، جنبه های ریاضی و فیبوناچی در امواج الیوت ، توضیحات مختصری در مورد کارکشن (اصلاحی ، تصحیحی) های استاندارد و توضیحات بسیار مختصرتری در مورد ترکیبات کامپلکس در کارکشن ها ارائه کرد.
در آن زمان امواج ایمپالس زیادی در نمودارها وجود داشت از این رو شاید بررسی کارکشن های سخت و دشوار خیلی مفید فایده نبود. اکثر توضیحات تکمیلی که پرکتر ارائه کرد ، هر چند در زمان خود بسیار مفید بود اما تقریبا همه ی آن ها را در قالب “راهنما” منتشر کرد.
یک از ضعف های بزرگ پرکتر همین امر بود چرا که عملا “راهنما” ها قوانین الزام آور نبودند که بتوانند در تصمیم گیری معامله گران نقش اصلی را ایفا کنند. این راهنماها اگر در چارتی بودند ، الگوها به ایده آل های پرکتر نزدیک می شدند و اگر نبودند عملا مشکلی در الگوها و شمارش های الیوتی ایجاد نمی شد. همچنان در بازار دو مشکل بزرگ برای معامله گران به روش الیوت وجود داشت. عدم وجود قوانین سرسختانه و محکم برای تشخیص امواج ایمپالس و عدم تبیین دقیق کارکشن ها.
نکته ای که جالب از ست بدانید رابرت فارغ التحصیل روانشناسی است و تئوری الیوت را بوسیله نظریه سوشیونومیکس socionomics به اقتصاد، اجتماع، سیاست و … بسط داد. فراگیری تئوری موجی الیوت بدلیل پیش بینی های حیرت آور ایشان با این روش بوده است و اکثریت تحلیل گران موجی در دنیا پیرو ایشان هستند.
از اساتید دیگری که عملا دنبال روی پرکتر بود و توانست توسعه ی بیشتری در کارکشن های کامپلکس دهد رابرت بالان بود. بالان علی رقم توسعه بیشتر کارکشن های کامپلکس همچنان نتوانست قوانین الزام آور در این مورد پیدا کند و همچنین نتوانست حلقه ی مفقوده بحث درجه و چگونگی کنش این ترکیبات پیچیده با الگو های مجاور را کشف کند. جفری کندی نیز مطالب مفید بیشتری را نتواست به الیوت اضافه کند و بیشتر سعی کرد به کاربردهای عملی الیوت در بازار بپردازد. وین گورمن و کنستانس براون و بیشتر اساتید دیگر بیشتر دنباله روی رابرت بوده اند.
سبک گلن نیلی:
گلن نیلی آخرین استاد نام آشنا و نابغه ی دنیای الیوت در سال ۱۹۸۰ شروع به تحقیق بیشتر کرد. این تحقیقات به منظور روشن کردن دقیق و فنی الگوهای ایمپالس و کارکشن های استاندارد و غیر استاندارد و تفاوت های ریزبینانه آنها انجام شد. در نهایت این تحقیقات در سال ۱۹۸۷ تکمیل شد و در قالب کتاب Mastering Elliott Wave Analysis.
گلن نیلی در طول این سالها توانست اکثر ضعف های روش های قبلی را مرتفع نماید و انقلابی عظیم در تئوری موجی الیوت بنا نهاد.سبک حاضر با هدف ایجاد یک ترقی چشمگیر در قابلیت بقای تئوری موجی الیوت نوشته شده و این هدف را با مطرح کردن یک رویکرد عملی و کاربردی پیرامون تحلیل بازارها انجام می دهد. این رویکرد ابتکاری که با تحلیل موجی الیوت به سبک نیلی شناخته می شود و به نئوویو شهرت دارد.
حین مطالعه این سبک ، به سرعت در خواهید یافت که شبیه هیچ سبک دیگری در حوزه ی تحلیل بازارها نیست. آنچه در این سبک معرفی شده ، اولین رویکرد گام به گام درباره تئوری موجی الیوت می باشد که تا کنون به رشته ی تحریر در آمده است. هیچ جنبه ای از این تئوری نمانده که شما بخواهید در آن تعمق و تحقیق کنید. تمام جرئیات کاملا شرح داده شده است به طوری که هر جمله ای وقف چیزی شده است.
گلن نیلی در طول ۳۷ سال گذشته توانست با پیش بینی های بی نظیر خود توانایی سبک نئوویو را به اثبات برساند. آخرین پیش بینی او کاهش قیمت طلای جهانی از محدوده ی ۱۹۰۰ دلار به محدوده ی ۱۰۰۰ دلار می باشد که در مخیله ی بهترین تحلیل گران جهان نمی گنجید و خیلی ها ۵ سال قبل او را در نشریات خود “دیوانه” نامیدند.
به تفاوت های عمده ی سبک نیلی با سایر سبک های الیوتی می توان به صورت خلاصه اشاره کرد :
●تعاریف مبهم تک موج در نمودارهای میله ای (یا کندل استیکی) را با ابداع دیتای خطی با عنوان کش دیتا مرتفع کرد.
●تدوین قوانین اضافه ای در مورد امواج ایمپالس (شتابدار) برای پایان دادن به اما و اگرهای موجود در “راهنما”ها.
●تدوین قوانین ساختاری به منظور مرتبط ساختن هر الگو با الگوی مجاروش.
●تدوین قوانین دقیق و کاملا کاربردی درجه به منظور ترکیب الگوها.
●تشریح بسیار کامل تمام کارکشن های استاندارد با ابداع قوانین منحصر به فرد.
●تشریح بسیار کامل کارکشن های کامپلکس و نحوه ی کنش آنها با باقی الگوهای بازار با ابداع قوانین روانشناسی.
●ابداع قوانین منطق در بازار و کشیدن خط بطلان بر دیدگاه صرفا ریاضی وار در بازار.
در مورد گلن نیلی و ویژگی های این سبک منحصر به فرد ساعت ها می توان صحبت کرد. بزرگترین نقص این سیستم ، زمان بر بودن یادگیری آن است که نیلی بارها بر آن تاکید داشته است و نمی توان در اندک زمان یکی دو ماهه به فراگیری آن پرداخت.
سبک ماینر:
سبک ماینر یک سبک معاملاتی است نه تحلیلی، بنابراین ماینر یک سبک تحلیلی مخصوص بخود استفاده نمیکند (فراچارت: قیمت، الگو، زمان) بلکه با ترکیب بهینه از ابزارهای موجود که شاید برگرفته از اطلاعات و سبک تحلیلی دیگران باشد استفاده میکند.
برای داشتن یک معامله موفق هنر استفاده از الیوت فقط در جهت یک ورود و خروج موفق در معامله گری، استفاده بیشتر از ابعاد مختلف بازار به جز قیمت از بارزترین ویژگیهای سبک ماینراست.
بیشترین تمرکز ایشان بر داشتن یک موقعیت معاملاتی ایده آل با بیشترین احتمال موفقیت از ورود تا خروج .او از هر دیدگاه جدیدی در جهت ارتقا این شرایط استفاده میکند. به عقیده ماینر استفاده از الیوت تا زمانی که به ایجاد یک شرایط معاملاتی ایده ال کمک کند میتواند کارساز باشد. ظرافت خاص در نوع ورود و خروج بازار از وِیژگیهای سبک معاملاتی ماینر است.
سبک ایان کوپسی:
اصول موجی الیوت بهطور گستردهای توسط معامله گران جهت پیشبینی چرخههای بازارها مورد استفاده قرار میگیرد ؛ اما ایان کوپسی یک اشتباه اساسی را در شیوۀ توسعۀ ساختارهایی که رفتار قیمت را تعریف میکند کشف نمود. او در کتاب خود با نام harmonic elliott wave چگونگی تعدیل در ساختار امواج انگیزشی الیوت را توضیح میدهد و نشان میدهد چه چیزی در اصول موجی اشتباه است و با تعیین ساختارهای تعدیلی ها اجازه میدهد تا پیشبینی معاملاتی دقیقتری داشته باشیم).
ایان کوپسی بیان میدارد روشی که به این کشف منجر شده، نسبتهای ریاضی مشترکی هستند که بخشهای مختلف ساختار موجی را به هم پیوند میدهند. وی نمونههای عملی باارزشی برای توضیح یافتههای خود ارائه کرده است. «ایان کوپسی» نشان میدهد که امواج درواقع چگونه توسعه مییابند و تصورات غلطی که الیوتیسین ها برای سالها ترویج نمودهاند را رد میکند. وی از روشهای خود با این دلیل که امواج باید دارای نسبتهای مشترک متداول باشند دفاع میکند و کمک میکند تا خواننده نسخۀ تعدیلشده اصول موجی را با درک و دقت بیشتری به کار ببرد.
ایان کوپسی عقیده دارد که یک اشتباه اساسی در اصول موجی محبوب الیوت وجود دارد و بیان میدارد روش تعدیلیاش بهوسیلۀ آزمونوخطا این اشتباهات را رفع نموده است تا تحلیل دقیقتری ارائه شود.هماهنگی در امواج الیوت باید توسط افرادی موردمطالعه قرار بگیرد که به اصول موجی الیوت ایماندارند و در آن به سطح مهارت یا استادی رسیدهاند.
دیدگاه شما