معایب استراتژی کانال فروش


استراتژی معاملاتی میانگین متحرک سریع برای بازارهای بورس،فارکس و ارز دیجیتال

استراتژی معاملاتی میانگین متحرک سریع برای بازارهای بورس،فارکس و ارز دیجیتال

استفاده از استراتژی های معاملاتی مبتنی بر میانگین های متحرک سریع بسیار آسان است. ما در این استراتژی از سه میانگین متحرک استفاده می کنیم که پیاده سازی و سیگنال گیری از آن ساده خواهد بود.

اندیکاتور های به کار رفته در استراتژی SEM-1

  • میانگین متحرک نمایی 10 (EMA 10)
  • میانگین متحرک نمایی 25 (EMA 25)
  • میانگین متحرک نمایی 50 (EMA 50)

نام سهم یا جفت ارز قابل استفاده

در تمام نمادها و جفت ارز ها قابل استفاده می باشد

تایم فریم قابل استفاده برای استراتژی SEM-1

  • در تمام تایم فریم ها قابل استفاده می باشد
  • در تایم فریم های H1 , M15 خوب عمل می کند.

ویدیو آموزش استراتژی میانگین متحرک نمایی

خدمات سایت هوش فعال به شما کاربران و فعالان عزیز در حوزه بورس و فارکس

شما می توانید ایده های معاملاتی خود را درقالب اکسپرت متاتریدر، ربات های معامله گر و اندیکاتور های متاتریدر پیاده سازی کنید، ما در سایت هوش فعال این کار را با بهترین کیفیت و دقت بالا انجام می دهیم، برای ثبت سفارش اکسپرت ،ربات معامله گر و یا اندیکاتور های متاتریدر چهار یا پنج به این لینک مراجعه نمایید.

استراتژی معاملاتی میانگین متحرک سریع برای بازارهای بورس،فارکس و ارز دیجیتال

سیگنال خرید

قوانین ورود: هنگامی که 10 EMA میانگین 25 EMA را رو به بالا کراس کند و سپس در ادامه 50 EMA را نیز کراس کند ، هنگامی که به وضوح از 50 EMA عبور می کند ، در جهت 10 EMA پوزیشن خرید بگیرید. (فقط منتظر بمانید تا کندل قیمت فعلی در مقابل 50 EMA بسته شود. این کار باعث می شود سیگنال های فیک صادر نشود).

سیگنال فروش

قوانین خروج: گزینه 1: وقتی 10 EMA میانگین 25 EMA رو به پایین کراس کند ، خارج شوید.
گزینه 2: خروج زمانی که 10 EMA باز می گردد و 50 EMA را لمس می کند (دوباره پیشنهاد می شود منتظر بمانید تا کندل قیمت فعلی پس از بسته شدن به اصطلاح میانگین 50 را تاچ کند).

استراتژی معاملاتی میانگین متحرک سریع برای بازارهای بورس،فارکس و ارز دیجیتال

مزایا و معایب این استراتژی

مزایا: استفاده از آن آسان است و نتایج بسیار خوبی را در زمان روند صعودی بازار ، در زمان شکست های بزرگ قیمت و حرکت های بزرگ قیمت به ارمغان می آورد.
معایب: استراتژی میانگین متحرک سریع یک شاخص دنبال کننده است یا به آن تاخیری نیز گفته می شود ، به این معنی که مسیرهای آینده بازار را پیش بینی نمی کند ، بلکه وضعیت فعلی بازار را منعکس می کند.

آسیب پذیر است: اولاً ، می تواند سیگنال های خود را در هر زمان معایب استراتژی کانال فروش تغییر دهد ، ثانیاً – باید همیشه آن را تماشا کرد. و سرانجام ، وقتی بازار به صورت ساید یا خنثی (بدون روند) با نوسان بسیار کمی در قیمت معامله می شود ، می تواند سیگنال های غلط زیادی را ارائه دهد ، بنابراین استفاده از آن در چنین دوره هایی پیشنهاد نمی شود.

طراح استراتژی ادوارد راوی

نویسنده : مصطفی اجارستاقی

با سپاس از همراهی شما کاربر عزیز لطفا تجربیات خود در مورد استفاده از این اندیکاتور را با ما به اشتراک بگذارید تا به رشد عملی همدیگر کمک کنیم.

بهترین استراتژی های قیمت گذاری و راز فروش بیشتر

قیمت گذاری محصولات و خدمات شما، می تواند کاری سخت و طاقت فرسا باشد. در این راستا استراتژی مناسب، به شما کمک می کند تا قیمت گذاری مناسبی را به درستی تعیین کنید و سود حاصل از فروش محصولات یا خدمات خود را به حداکثر برسانید. هنگام تعیین قیمت گذاری، باید طیف گسترده ای از عوامل، از جمله هزینه های تولید و توزیع، پیشنهادات رقبا و استراتژی های جذب مشتری را هدف قرار دهید.

تعیین قیمت مناسب می تواند دشوار باشد. قیمت بالا، موجب کاهش فروش شما می شود، در حالی که قیمت گذاری خیلی پایین هم به دلیل کاهش سود، جریان فروش خوبی برای شما محسوب نمی شود و بخش زیادی از درآمد خود را از دست می دهید. خوشبختانه استراتژی های بسیار زیادی برای قیمت گذاری وجود دارد، که می تواند به شما در درک بهتر تعیین قیمت محصولات کمک کند.

استراتژی های مناسب قیمت گذاری

اصطلاح “استراتژی قیمت گذاری” روشی است که برای تعیین بهترین قیمت محصول و خدمات استفاده می شود، که این استراتژی با در نظر گرفتن تقاضای مصرف کننده و بازار، در راستای دستیابی به بیشترین سود انجام می شود.

همچنین استراتژی قیمت گذاری شامل تمام روشهایی است که صاحبان مشاغل برای قیمت گذاری یک محصول یا خدمات استفاده می کنند. تعیین درست این استراتژی، از طریق محاسبات، تحقیقات بازار و یا بینش مصرف کنندگان تعیین می شود.

البته همه ی استراتژی های قیمت گذاری دقیق نیستند و برخی از صاحبان مشاغل ترجیح می دهند تا به شیوه قیمت خرده فروشی عمل کنند. همانطور که از نام این روش مشخص است، قیمت خرده فروشی پیشنهادی(MSRP)، قیمتی است که تولیدکننده به خرده فروشان برای فروش محصول پیشنهاد می کند.

این در حالی است که بهترین استراتژی قیمت گذاری، سود و درآمد شما را به حداکثر می رساند.

استراتژی های قیمت گذاری و افزایش فروش

مزایای استراتژی قیمت گذاری

امکان مقایسه قیمت های مختلف برای مصرف کنندگان، از مزیت های مهم خرید آنلاین محسوب می شود. با ادامه ی رشد تجارت آنلاین، مقایسه قیمت ها روز به روز آسان تر می شود و این به معنای افزایش توقع مصرف کنندگان برای دستیابی به بهترین خدمات است.

دستیابی به یک استراتژی قیمت گذاری مناسب، می تواند به شما در برآورده کردن انتظارات مشتری کمک کند. همچنین این استراتژی، واکنش مخاطبان و رقبا را در مورد قیمت گذاری شما، آشکار می کند.

یک استراتژی بازاریابی مناسب، می تواند در تغییر ارزش بلندمدت محصولات یا خدمات شما، تاثیرگذار باشد.

برای آشنایی با ضرورت انتخاب کانال‌های بازاریابی برای تجارت الکترونیکی، این مقاله را بخوانید.

در ادامه به بررسی برخی از استراتژی های مختلف برای تعیین قیمت گذاری در کسب و کارها می پردازیم:

استراتژی قیمت گذاری مبتنی بر رقابت

این استراتژی به عنوان قیمت گذاری رقابتی نیز شناخته می شود. به طور کلی استراتژی های قیمت گذاری، بر نرخ موجود در بازار برای یک محصول یا خدمات، بدون در نظر گرفتن هزینه محصول یا تقاضای مصرف کننده متمرکز می شوند.

در حالی که استراتژی قیمت گذاری مبتنی بر رقابت، از معیار رقبا برای تعیین قیمت محصولات استفاده می کند. مشاغلی که در یک فضای بسیار اشباع شده رقابت می کنند، با استفاده از این استراتژی و ایجاد تفاوت قیمت، باعث جذب بیشتر مشتریان خود می شوند.

مشتریان در درجه اول به دنبال بهترین کالا با پایین ترین قیمت هستند. قیمت گذاری محصولات و خدمات شما به صورت رقابتی در بازار، می تواند برند شما را در موقعیت بهتری برای برنده شدن در تجارت قرار دهد. این استراتژی، به ویژه هنگامی که کسب و کار شما چیزی را ارائه دهد، به خوبی عمل می کند.

با قیمت گذاری مبتنی بر رقابت، می توانید محصولات خود را کمی ارزان تر و یا نزدیک به قیمت رقبا، در نظر بگیرید. به عنوان مثال، اگر نرم افزار بازاریابی می فروشید و قیمت رقبا از 19.99 دلار در ماه تا 39.99 دلار در هر ماه متغیر است، رقمی بین این دو عدد را برای قیمت گذاری انتخاب کنید. همچنین این استراتژی، یکی از راه های برتر برای رقابت و پویا نگه داشتن قیمت محصولات شما، محسوب می شود.

شما می توانید افزونه بازاریابی وردپرس را از ژاکت تهیه کنید.

قیمت گذاری نفوذی

استراتژی قیمت گذاری نفوذی به معنی ارائه پایین ترین قیمت ممکن برای حجم زیادی از خریداران از طریق بازاریابی محصولات است، که با هدف جایگیری در بازار رقابتی به کار می رود. در این استراتژی با جذب شدن بیشتر مشتریان به برند شما، به تدریج قیمت ها را افزایش می دهید. اگرچه این کار در ابتدا شما را با خطر سود کم روبه رو می کند، اما این مقدار به تدریج افزایش پیدا می کند. به عنوان مثال، ارائه تخفیف ها و فروش های ویژه، روشی تاثیرگذار برای ترغیب مشتریان و ایجاد وفاداری آن ها است.

قیمت گذاری نفوذی، برند شما را کانون توجه قرار می دهد. به همین دلیل، قیمت های شما همیشه پایین تر از رقبا ارائه می شوند و پس از نفوذ برند شما در بازار، با توجه به میزان بازخورد مشتریان، می توانید به یک قیمت معادل و یا حتی بیشتر از آن دسترسی پیدا کنید.

قیمت گذاری گزاف(Skimming)

نوعی دیگر از قیمت گذاری، روش قیمت گذاری گزاف است که در آن یک شرکت، محصول یا خدمات جدیدی را با قیمت بالا معرفی می کند تا به سرعت هزینه های تولید محصول و تبلیغات را پوشش دهد و سپس به مرور زمان به کاهش قیمت این محصول برای جذب بیشتر مشتری می پردازد. این یک روش عالی برای جذب مشتریان پر شوری است که مایل به پرداخت هزینه اضافی در اولین تجربه خرید خود، از محصول جدید رونمایی شده هستند و موجب بدست آوردن سود قابل توجهی در مرحله مقدماتی فروش یک محصول می شود. به طور مثال شرکت اپل، هر ساله از این استراتژی برای رونمایی از محصولات جدید خود استفاده می کند و با گذشت زمان، قیمت محصولات خود را کاهش می دهد.

استراتژی قیمت گذاری اسکیمینگ دقیقا منطق متضادی با استراتژی قیمت گذاری نفوذی دارد. درحالی که در قیمت گذاری نفوذی از پایین ترین قیمت برای جلب توجه مشتریان استفاده می شود، در استراتژی اسکیمینگ از شهرت پیشین یک برند برای معرفی و رونمایی محصول آن استفاده می شود تا تمامی هزینه های تولید، منابع انسانی و غیره از این طریق پوشش داده شود.

مهم ترین مزایای این استراتژی این است که به کسب و کارها اجازه می دهد تا قبل از افت قیمت، بیشترین سود را از طریق خریداران اولیه به دست آورند. همچنین استراتژی اسکیمینگ نه تنها به کسب و کار شما کمک می کند تا هزینه های توسعه خود را پس بگیرد، بلکه در هنگام معرفی کالای شما برای اولین بار در بازار، حسی از کیفیت و انحصار کالا را به مشتریان اولیه القا می کند.

پیشنهاد می کنیم مجموعه افزونه های تخفیف و قیمت گذاری ژاکت را ببینید.

قیمت گذاری بالا (Premium)

استراتژی قیمت گذاری بالا که به عنوان قیمت گذاری معتبر و لوکس هم شناخته می شود، به معنی قیمت گذاری بالای یک محصول توسط شرکت سازنده ی آن، برای تعیین برتری، ارزشمندی و لوکس بودن آن برای گروهی خاص از مشتریان آنها است.

از آنجا که مشتریان با محصولاتی گران تر روبرو می شوند، شرکت سازنده ی آن باید در راستای اثبات ارزشمندی یک محصول برای مشتریان خود، تلاش کند. در این راستا مالکان باید علاوه بر ایجاد یک محصول با کیفیت، در بازاریابی، بسته بندی محصول و دکوراسیون فروشگاه دقت بیشتری داشته باشند.

در این استراتژی، مشتریان بین قیمت بالا و کیفیت آن ارتباط برقرار می کنند. همچنین قیمت گذاری Premium به جای ارزش واقعی یا هزینه تولید یک محصول، بر ارزش القا شده ی آن محصول به مشتریان تمرکز بیشتری می کند.

برندهایی که از این روش قیمت گذاری استفاده می کنند به دلیل ارائه ارزشمندی و برتری محصول خود به مشتریان نیز شناخته می شوند و به همین دلیل قیمت محصولات آنها از سایر رقبا بالاتر است. مد و فناوری اغلب با استفاده از این استراتژی می توانند به صورت لوکس، انحصاری و کمیاب، محصولات خود را به بازار عرضه کنند.

قیمت گذاری اقتصادی (Economy)

قیمت گذاری اقتصادی روشی است که با کاهش هزینه های تولید، تبلیغات و هزینه های ناگهانی به دنبال جذب بیشترین مشتری همراه با قیمت گذاری اقتصادی است. توسط این استراتژی، مشاغل هزینه های مرتبط با بازاریابی و تولید را به حداقل می رسانند تا قیمت محصولات را پایین نگه دارند و در نتیجه، مشتریان می توانند محصولات مورد نیاز خود را بدون قیمت افزوده خریداری کنند.

در حالی که قیمت گذاری اقتصادی برای شرکت های بزرگی مانند وال مارت و تارگت فوق العاده موثر است، این روش می تواند برای مشاغل کوچک کمی خطرناک باشد. از آنجا که مشاغل کوچک حجم فروش کمتری دارند، ممکن است ارائه قیمت پایین برای محصولات با دستیابی به سود اندک، مشکلاتی را برای آن ها به همراه داشته باشد.

روانشناسی قیمت گذاری

آیا تا به حال فکر کرده اید که چرا قیمت بعضی از محصولات به جای 100 هزار تومان، 99 هزار تومان است؟ پاسخ این سوال در رابطه با عملکرد روانی ما است. ما به عنوان انسان، احساسات را نسبت به منطق، در اولویت قرار می دهیم. به همین دلیل استفاده از “9” در قیمت گذاری توهم یک محصول ارزان قیمت را ایجاد می کند، در حالی که تأثیر قابل توجهی بر سودآوری شما ندارد. روش دیگر برای بهره گیری از این جنبه از رفتار انسان، ارائه محصولی “رایگان” همراه با خرید مشتریان از محصولات شماست، به عنوان مثال، هنگامی که یک شرکت تولید محصولات زیبایی یک نسخه رایگان از محصول خود را به مشتریان ارائه می کند، در واقع برند خود را در مقابل رقبایی با قیمت گذاری کمتر تثبیت می کند.

و در آخر، تغییر فونت، اندازه، رنگ اطلاعات قیمت گذاری، قرار دادن قیمت اصلی در کنار قیمت تخفیفی برای نشان دادن پس انداز مشتریان و همچنین محصولات اطراف آن نیز در موارد مختلف برای افزایش فروش تاثیرگذار هستند.

قیمت گذاری مجموعه ای (Price Bundle)

در این استراتژی، قیمت یک بسته از محصولات متفاوت اما مرتبط، بسیار پایین تر از قیمت جزئی آن محصولات در نظر گرفته می شود. بسته بندی کالاها در کنار هم، نه تنها یک روش موثر برای فروش کالاهای باقی مانده است، بلکه با ارائه ی کالایی به صورت رایگان، ارزش آن را برای مشتریان افزایش می دهد.

به عنوان مثال، یک رستوران می تواند با سرو دسر همراه با هر غذا، در روزهای خاصی از هفته، از استراتژی قیمت گذاری مجموعه ای برای افزایش فروش خود استفاده کند. در این استراتژی، مشاغل کوچک باید به خاطر داشته باشند که سود حاصل از فروش کالاهای گرانتر باید قیمت کاسته شده از کالاهای ارزانتر را جبران کند. همچنین این استراتژی به شما کمک می کند تا بیش از فروش محصولات جداگانه، محصولات بیشتری را به صورت مجموعه ای بفروش برسانید. در پایان این یک روش هوشمندانه برای فروش پیشنهادات خود به مشتریان، در راستای افزایش درآمد شما است.

قیمت گذاری مبتنی بر ارزش

قیمت گذاری مبتنی بر ارزش، از مهمترین استراتژی های قیمت گذاری محسوب می شود. این استراتژی شامل تعیین قیمت محصولات بر اساس ارزش درک شده یک محصول و یا خدمات برای مشتریان است. این بدان معناست که شرکت ها محصولات یا خدمات خود را بر اساس آنچه مشتری مایل به پرداخت آن است، قیمت گذاری می کنند. در این شیوه حس مفید بودن و باکیفیت بودن کالا به مشتری منتقل می شود. همچنین قیمت گذاری بر اساس این استراتژی، چیزی است که یک لباس عروس را هزاران دلار بیشتر از یک لباس مجلسی ارزشمند می کند. برای مثال در سال ۲۰۱۵، بیش از نیمی از خریداران مایل به پرداخت هزینه بیشتر برای کالاهای سازگار با محیط زیست بوده اند که این تعداد دو برابر بیشتر از سال ۲۰۱۱ محاسبه شده است.

برای تعیین قیمت های مبتنی بر ارزش، باید درک عمیقی از نیازهای مخاطبان، هدف و انگیزه ی آن ها و همچنین اعتبار برند خود داشته باشید. همچنین باید روند بازار و تاثیر آن بر درک ارزش های مشتریان را در نظر بگیرید و قیمت های خود را براساس این تفاوت ها تغییر دهید. به عنوان مثال، ممکن است در دوره رکود بازار، ارزش اقلام غیر ضروری مانند حق اشتراک Netflix کاهش یابد.

در صورت استفاده دقیق از قیمت گذاری مبتنی بر ارزش، می توان احساسات و وفاداری مشتری را افزایش دهد. همچنین می تواند به شما کمک کند تا مشتری خود را در سایر جنبه های تجاری مانند بازاریابی و خدمات اولویت بندی کنید.

قیمت گذاری جغرافیایی (Geographical Pricing)

در استراتژی قیمت گذاری جغرافیایی، یک محصول با توجه به موقعیت جغرافیایی با قیمت های مختلفی عرضه می شود. این تفاوت قیمت طبیعی است، چون در برخی مناطق آن محصول کمیاب تر یا هزینه حمل بیشتری را شامل می شود.

برای مثال، اگر مشتری از کشوری دیگر در حال خرید باشد و یا در عواملی مانند اقتصاد یا دستمزد اختلافاتی وجود داشته باشد (از مکانی که کالای خود را در آن می فروشید تا محل شخص کالا را دریافت می کند) ممکن است از این استراتژی استفاده شود.

امروزه بازاریابی کالاها توسط استراتژی قیمت گذاری جغرافیایی، توسط شبکه های اجتماعی به آسانی انجام می شود. در تقسیم بندی کالاها بر اساس این استراتژی، کد پستی، شهر یا حتی منطقه را در نظر بگیرید.

نتیجه:

استفاده از روش تاثیرگذار برای تعیین قیمت یک محصول یا خدمات، به شما کمک می کند تا سود و حجم فروش خود را به حداکثر برسانید.

تعیین استراتژی مناسب برای رسیدن به اهداف قیمت گذاری خود، نیازمند تامل و بررسی دقیق است. در نظر داشته باشید که نمی توانید کالای ارزشمندی را به قیمت بسیار پایین بفروشید و به همین ترتیب، کالایی بی ارزش را بسیار گران ارائه دهید. پی بردن به ارزش واقعی کالای شما برای مصرف کنندگان، دستیابی به موفقیت را در کسب و کارتان عملی می کند.

یکی دیگر از عوامل تعیین کننده برای نتیجه گیری در مورد استراتژی قیمت گذاری، اهداف سودآوری شما است. محاسبه سود ناخالص شما (درآمد باقیمانده پس از کسر قیمت تولید کالا/ خدمات از سود کل) عامل اصلی تعیین کننده چگونگی قیمت گذاری کالای شما است.

توجه داشته باشید که هیچ استراتژی قیمت گذاری ثابتی برای هیچ شرکتی وجود ندارد. تغییرات در بازار و رقابت به انعطاف پذیری و سازگاری نیاز دارد. اگرچه ممکن است یک استراتژی قیمت گذاری در مرحله مقدماتی محصول شما مناسب باشد، اما ممکن است این استراتژی پس از مدتی برای شما ناکارآمد واقع شود. یک شرکت موفق، قادر است با توجه به حفظ سودآوری، استراتژی خود را در گذشت زمان تغییر دهد.

در پایان، داشتن یک استراتژی قیمت گذاری دقیق برای اطمینان از رونق در کسب و کار شما، امری حیاتی است.

زمان ‌بندی بازار فارکس: ارزیابی استراتژی ‌های زمان ‌بندی بازار

ارزیابی استراتژی ‌های زمان ‌بندی بازار

بسیاری از افرادی که دانش دقیقی از بازارهای مالی ندارند، احتمالا به شما خواهند گفت که بازارها تصادفی هستند و به همین دلیل تلاش برای پیش ‌بینی قیمت هر نوع دارایی مالی بی‌ فایده است. از سوی دیگر، دیدگاه مخالفی وجود دارد که معتقد است با ابزارها و استراتژی ‌های مختلف زمان ‌بندی مناسب بازار، می‌توان تغییرات قیمت را پیش‌ بینی کرد. تمرکز این مقاله نیز بر روی ایده دسته دوم است و می‌خواهیم مزایا و معایب استراتژی زمان بندی بازار را بررسی کنیم.

مفهوم زمان بندی بازار چیست؟

زمان بندی بازار یک رویکرد استراتژیک نسبت به بازارهایی است که در آن یک سرمایه گذار یا تریدر به دنبال خرید یا فروش یک ابزار مالی بر اساس تغییرات قیمت پیش بینی شده در آینده است. افرادی که از مدل‌های زمان‌ بندی بازار استفاده می‌کنند معتقدند که بازارها دارای سطحی از پیش ‌بینی ‌پذیری از نظر تغییرات قیمت مورد انتظار معایب استراتژی کانال فروش معایب استراتژی کانال فروش هستند. این موضوع برخلاف فرضیه بازار کارآمد است که با نام EMH نیز شناخته می‌شود، که نشان می‌دهد حرکت‌های پیش روی قیمت در بازارهای مالی را نمی‌توان با هیچ سطح دقتی پیش‌بینی کرد و به این ترتیب، همه مدل‌های زمان‌بندی بازار سهام، کالا و فارکس معمولاً هیچ مزیت خاصی ندارند. طرفداران تئوری EMH معتقدند که بهترین اقدام برای فعالان بازار، خرید و نگه داشتن یک شاخص بازار یا ETF است.

در این مقاله بر درک بهتر زمان ‌بندی بازار و مزایا و معایب اجرای یک استراتژی مدیریت شده فعال تمرکز خواهیم کرد. زمان ‌بندی بازار می‌تواند به اشکال مختلف باشد و می‌تواند در طیف وسیعی از ابزارهای معاملاتی مالی پیاده‌ سازی شود. مدل ‌های زمان ‌بندی بازار به دنبال پیش ‌بینی حرکت‌های قیمت در آینده هستند و افرادی که مدل‌ های زمان‌ بندی بازار را اجرا می‌کنند، قاطعانه معتقدند که بازارها فرصت‌هایی را ارائه می‌کنند که در آن‌ها می‌توانند از رفتار قیمتی خاص سود ببرند.

اگر چه گروهی از تریدرها هستند که تمایل دارند از زمان بندی بازار برای پیش بینی طولانی مدت قیمت استفاده کنند؛ اما اکثر افراد تریدرهایی هستند که بر زمان ‌بندی بازار تمرکز می‌کنند و در معاملات نوسانی میان ‌مدت یا بازه‌‌های زمانی معاملات روزانه کوتاه‌ مدت شرکت دارند. یکی از دلایل این موضوع این است که در بلند مدت، رویدادهای کلان اقتصادی و فاندامنتال تمایل به هدایت بازار دارند؛ در حالی که در کوتاه مدت حرکات قیمتی بیشتری وجود دارد که می‌توان از آن بهره برداری کرد.

زمان‌ بندی بازار می‌تواند به‌ طور مداوم انجام شود، و حتی بهترین تایمرهای بازار نیز دوره‌هایی از افت را خواهند داشت که در آن استراتژی یا سیستم با شرایط فعلی بازار هماهنگ نیست.

مفهوم مهمی که تریدرها هنگام ساختن یک مدل زمان بندی بازار باید بدانند، مفهوم نقدینگی است. نقدینگی مفهومی است که در آن یک تریدر می‌تواند سفارشات خرید و فروش را با حداقل افت هزینه‌ اجرا کند. به عبارت دیگر، شما می‌خواهید روی ابزارهایی تمرکز کنید که حجم معاملات خوبی در بازار آنها وجود دارد. نقدینگی این امکان را به شما می‌دهد که معاملات را به شیوه‌ای کارآمد و با حداقل هزینه‌های معاملاتی انجام دهید.

مزایا

اکنون که درک بهتری از زمان ‌بندی بازار داریم، بیایید به برخی از مزایای اصلی استفاده از تکنیک زمان‌ بندی بازار بپردازیم.

پتانسیل سود بیشتر

یکی از جذابیت ‌های اولیه ساخت یک مدل زمان‌ بندی بازار این است که می‌تواند احتمال بدست آوردن سود بیشتر را فراهم کند. تریدرهایی که قادر به یافتن یک اج (edge) در یک استراتژی یا سیستم خاص هستند، می‌توانند تعداد معاملات خود را افزایش داده و سود بیشتری را از بازار استخراج کنند.

مناسب برای تریدرهای کوتاه مدت

زمان بندی بازار به ویژه برای تریدرهای کوتاه مدت مانند تریدرهای روزانه و تریدرهای نوسانی مناسب است. اغلب، فرصت‌های آربیتراژ کوتاه مدت را در نمودار قیمت پیدا خواهید کرد. تریدرهایی که به اندازه کافی زیرک هستند تا این موارد را تشخیص دهند، می‌توانند از این سناریوها سود زیادی کسب کنند.

استراتژی‌ های زمان ‌بندی بازار معاملات روزانه و استراتژی ‌های زمان‌ بندی بازار معاملات نوسانی وجود دارد که مبتنی بر الگوهای کندل استیک، الگوهای نمودار کلاسیک، الگوهای هارمونیک و بسیاری دیگر روش‌های مبتنی بر تکنیکال هستند. این الگوها در تمام بازه‌های زمانی ظاهر می‌شوند؛ اما در نمودارهای زمانی نسبتاً بالاتر مانند فریم‌های زمانی یک ساعته، دو و چهار ساعته تایم فریم ما قابل اعتمادتر هستند.

کنترل بیشتر روی پرتفوی معاملاتی

تایمرهای بازار تمایل به کنترل بیشتری بر انتخاب پرتفوی معاملاتی خود دارند. تریدرهای سهام که با استفاده از رویکرد زمان بندی بازار معامله می‌کنند، می‌توانند تنها سهامی را انتخاب کنند که بیشترین پتانسیل را نشان می‌دهند. علاوه بر این، یک سیستم زمان ‌بندی بازار به شما این امکان را می‌دهد تا بر اساس استراتژی یا مدل خاص خود، در زمان‌های مختلف دارایی‌های خود را از پرتفو معاملاتی خود وارد یا خارج کنید. به طور کلی، زمان‌ بندی بازار، انعطاف ‌پذیری و کنترل بیشتری را بر روی استراتژی‌های سرمایه‌ گذاری خرید و نگه‌ داری به تریدر می‌دهد.

کمک به کاهش ریسک

بدون شک، عنصر کلیدی موفقیت برای هر تریدری، توانایی آن‌ها در مهار و به حداقل رساندن ریسک است. اگر چه ما هرگز نمی‌توانیم با اطمینان کامل بدانیم که در آینده چه چیزی در انتظار ماست؛ اما می‌توان میزان قرار گرفتن در معرض ریسک را در بازار کنترل کرد.

معایب

معایب زمان بندی بازار

در قیمت قبلی برخی از مزایای استفاده از روش زمان ‌بندی بازار را مورد بحث قرار دادیم، اکنون به برخی از معایب آن نگاه می‌کنیم.

نیاز به زمان بیشتری برای مدیریت دارد

یکی از مزایای استراتژی خرید و نگه داری یک دارایی مالی این است که مدیریت آن به زمان بسیار کمی نیاز دارد. تریدهایی که زمان‌ بندی بازار را به ‌عنوان روش اصلی سرمایه‌ گذاری خود در نظر می‌گیرند، باید نقش بسیار فعال ‌تری در فرآیندهای تصمیم‌ گیری پیرامون پرتفوی خود داشته باشند.

افزایش هزینه های معاملاتی

با توجه به ماهیت ذاتی مدل‌های زمان‌ بندی بازار کوتاه‌ مدت، آنها در مقایسه با رویکردهای بازار خرید و نگه ‌داری منفعل‌تر و دارای هزینه‌های معاملاتی بالاتری هستند. این افزایش هزینه‌های معاملاتی می‌تواند به صورت هزینه‌های مستقیم و غیر مستقیم باشد.

در نتیجه، تایمرهای کوتاه مدت بازار باید مدتی را به آزمایش مجدد استراتژی‌های اختصاص دهند.

پیامدهای مالیاتی بیشتر

بیشتر تریدرها و سرمایه گذاران زمان بسیار کمی را صرف درک مفاهیم مالیاتی روش معاملاتی خود می‌کنند. به عنوان مثال، در داخل ایالات متحده، کد مالیاتی سود سرمایه را به دو دسته اصلی تقسیم می‌کند. اولین مورد سود سرمایه بلند مدت است که معمولاً با نرخ 15 تا 20 درصد مشمول مالیات می‌شود.

دومین مورد نرخ سود سرمایه کوتاه‌ مدت است که با نرخ مالیات بر درآمد عادی مشمول مالیات است و بر آن دسته از موقعیت‌هایی که کمتر از یک سال نگهداری می‌شوند اعمال می‌شود. برای اکثر سرمایه گذاران و تریدرها، نرخ مالیات بر درآمد معمولی معمولاً بسیار بیشتر از نرخ مالیات بر سود سرمایه بلند مدت است.

بازاریابی تعاملی (Interactive Marketing) چیست؟

به طور سنتی، بازاریابی به صورت یک طرفه انجام می‌شود. این امر با تبلیغاتی که بازاریابان ایجاد می‌کنند شروع شده، سپس آن‌ها تبلیغات را در پلتفرم‌های مختلف پخش می‌کنند تا نتیجه بگیرند. مشکلی که در بازاریابی سنتی وجود دارد این است که با مخاطبان هدف در مورد محصول تبلیغ‌شده گفتگو نمی‌کند. شما فقط پیام را از طریق تبلیغات ارسال می‌کنید و انتظار دارید که دریافت‌کننده آنرا درک کند.

بازاریابی سنتی قبلاً موثر بود، اما امروزه دیگر پاسخ‌گو نیست. امروزه مشتریان در بازار هدف می‌خواهند بخشی از برندی باشند که دوست دارند و از آن حمایت می‌کنند. آن‌ها نمی‌خواهند فقط آن را دنبال کنند،بلکه می‌خواهند نظرات خود را برای بهتر شدن محصول به اشتراک بگذارند.

کانال HBO می‌خواست توجه مخاطبان سریال Game of Thrones را به خود جلب کند. آن‌ها با طرح این سوال که بینندگان کدام شخصیت محبوب را می‌خواهند به عنوان رهبر در جنگ‌های بزرگ بعدی ببینند، کمپینی را آغاز کردند. طرفداران این گزینه را داشتند که به شخصیت‌های مورد علاقه خود رای دهند، ۳/۱ میلیون نفر در هفته اول شرکت کردند و رای‌دهندگان در هفته آخر به ۶/۱ میلیون نفر افزایش یافتند.

به این ترتیب کانال HBO با موفقیت کمپین بازاریابی تعاملی (Interactive Marketing) را راه‌اندازی کرده و به کار گرفت. در این مقاله ما در مورد بازاریابی تعاملی صحبت خواهیم کرد.

بازاریابی تعاملی چیست؟

بازاریابی تعاملی فرآیندی است برای ایجاد ارتباط دو طرفه بین مشتریان و شرکت، جایی که مشتریان دیدگاه‌ها، انتخاب‌ها و ترجیحات خود را در مورد محصول به اشتراک می‌گذارند تا بازاریاب بتواند آن را بهبود بخشد. برای اینکه بازاریابان استراتژی بازاریابی تعاملی ایجاد کنند، باید از ابزار مناسب و فناوری پیشرفته مانند دیدگاه ۳۶۰ درجه مشتری برخوردار باشند.

هدف از بازاریابی تعاملی، جلب نظرات، ترجیحات و انتخاب‌های مشتریان و بهتر ساختن استراتژی بازاریابی است. بازاریابی تعاملی کار بازاریابان را بسیار ساده و آسان کرده است. به جای تولید سرنخ، تنها کاری که آن‌ها باید انجام دهند این است که مشتریان را دنبال کنند. هر بار که آن‌ها نظرات خود را به اشتراک می‌گذارند، شما فرصتی برای بهبود خواهید داشت.

مزایای بازاریابی تعاملی

برخی از مزایای استراتژی بازاریابی تعاملی به شرح زیر است:

افزایش تعامل با مصرف‌کننده

یکی از مهم‌ترین مزایای بازاریابی تعاملی این است که فرصتی را برای فروشندگان و بازاریابان فراهم می‌کند تا از مشتریان بازخورد مستقیم بگیرند. به عنوان مثال، یک شیرینی‌پزی کیک‌های سفارشی ارائه می‌دهد که در آن مشتریان طراحی، سبک و دکوراسیون را انتخاب می‌کنند و سفارش آنلاین را در وب‌سایت شیرینی‌پزی قرار می‌دهند. این مورد به مالک شیرینی‌پزی کمک می‌کند تا بررسی کند که چه ترکیبی از سبک رنگ و طرح فروش بیشتری در بین مشتریان دارد.

آگاهی بیشتر از برند

وقتی بازاریابان یا فروشندگان با مشتریان تعامل دارند، این بدان معناست که آن‌ها در حال کار بر روی بازخورد مشتریان هستند و محصول را بهتر می‌کنند. همچنین باعث جذب بسیاری از مشتریان جدید شده و آن‌ها از طریق تعامل با برند شما آشنا می‌شوند. آگاهی بیشتر از برند به معنای مشتریان بالقوه بیشتر برای شرکت است.

افزایش وفاداری مصرف‌کننده

وقتی بازاریابان و فروشندگان به تعامل مشتریان پاسخ می‌دهند، این امر باعث افزایش وفاداری در بین آن‌ها می‌شود. این بدان معناست که آن‌ها منتظر محصول برند شما هستند و وقتی این محصول به فروشگاه‌ها می‌رسد، آن را خریداری می‌کنند.

تولید سرنخ

تولید سرنخ در بازاریابی تعاملی بسیار آسان‌تر است. می‌توانید آن را با پرسیدن هر گونه سوال سرگرم‌کننده، کمیک یا بلاغی شروع کنید. هرچه سوال جالب‌تر باشد، احتمال بیشتری وجود دارد که مردم به آن پاسخ دهند. می‌توانید اطلاعات را بدون ایجاد مزاحمت برای آن‌ها بدست آورید. بهتر است که سوالات کوتاه و ساده‌ای بپرسید تا مشتریان مایل به پاسخ دادن به آن باشند.

بازخورد مصرف‌کننده

بازخورد مصرف‌کنندگان بسیار مهم است. بدون آن قادر به بهبود استراتژی کسب و کار و بازاریابی خود نخواهید بود. در نتیجه، شما نیازها و خواسته‌های مشتریان را اشتباه درک خواهید کرد. این بدان معنی است که محصول اشتباه یا تبلیغات اشتباهی را تولید می‌کنید. در هر صورت، فروش و جذب مشتری نخواهید داشت.

بنابراین، نظرسنجی‌ها بسیار مهم هستند، زیرا به شما کمک می‌کنند دچار سوءتفاهم نشوید. وقتی از طریق بازاریابی تعاملی بازخورد مناسبی دریافت می‌کنید، استراتژی بازاریابی مناسبی ایجاد خواهید کرد.

شخصی‌سازی

میلیون‌ها نفر هر روز از اینترنت استفاده کرده و احساس می‌کنند بخشی از جمعیت هستند بدون اینکه فردیت داشته باشند، زیرا شرکت‌ها از اصطلاحات عمومی برای مخاطبان خود استفاده می‌کنند و این عبارت است از “مصرف‌کنندگان/مشتریان “.

اما وقتی از بازاریابی تعاملی استفاده کنید، با هر کس به صورت فردی رفتار می‌شود و نیازها و خواسته‌های آن‌ها را درک خواهید کرد. سپس می‌توانید به دنبال راه‌حل برای حل مشکلات آن‌ها و تلاش برای پاسخگویی به خواسته‌هایشان باشید.

این تجربه شخصی و منحصر به فرد بازاریابی تعاملی به شما کمک می‌کند تا با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید. این یک فرصت عالی برای مشتریان است که می‌توانند نگرانی‌های خود را از طریق نظرسنجی، آزمون‌ها و سوالات مطرح کنند.

افزایش فروش

می‌توانید موفقیت هر کمپین بازاریابی را از طریق نرخ تبدیل فروش آن تجزیه و تحلیل کنید. تبلیغات سنتی بازاریابی پیام یک طرفه را از سوی شرکت ارسال می‌کنند. از طرف دیگر، بازاریابی تعاملی یک جریان دو طرفه ایجاد می‌کند و باعث می‌شود افراد تصمیم به خرید بگیرند. اگر سوالی داشتند، می‌توانند از بازاریابان در محل بپرسند. در نتیجه، فروش شرکت از طریق بازاریابی تعاملی افزایش می‌یابد.

معایب بازاریابی تعاملی

برخی از معایب و چالش‌های بازاریابی تعاملی به شرح زیر است:

دسترسی

بسیار محتمل است که مشتری که به تبلیغات دسترسی دارد قبلاً مالک این محصول بوده باشد. هنوز هم ممکن است مشتریان این محصول را دوست داشته باشند اما آن را در مجموعه خود دارند. شرکت‌ها به دلیل ترجیحات مشتریان همچنان به تبلیغات خود ادامه می‌دهند، اما آن‌ها دیگر این خرید را نخواهند کرد زیرا از قبل آن را دارند.

کنترل

اگر شروع به برآوردن خواسته‌های مشتریان کنید، به دنبال طراحی محصولات برای مشتریان مختلف هستید. بلافاصله بعد از این کار، شرکت هویت خود را از دست خوهد داد زیرا آنچه را که مشتریان می‌خواهند تأمین می‌کند و چیزی از خود ندارد. اگر این شرکت به دنبال تقاضای مشتری چیزی توهین‌آمیز تولید کند، به شدت به اعتبار برند لطمه می‌زند.

انواع استراتژی‌های بازاریابی تعاملی

برخی از انواع مختلف بازاریابی تعاملی را همراه با مثال در این بخش آورده‌ایم. شرکت‌ها برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود از این استراتژی‌ها به شرح زیر استفاده می‌کنند:

مسابقه

مسابقات، استراتژی‌هایی جایزه‌محور هستند، این کار انگیزه را به افراد می‌دهند تا به طور فعال در مسابقات شرکت کنند و برنده شوند. مسابقات به شرکت کمک می‌کنند تا اهداف مختلفی مانند آگاهی از برند، وفاداری معایب استراتژی کانال فروش به برند، افزایش فروش، افزایش نرخ تبدیل و غیره را بدست آورد.

اگر جایزه بزرگ باشد، افراد بیشتری را به خود جلب می‌کند. با این حال، اشکال مختلفی از رقابت وجود دارد. بسته به نوع محصول می‌تواند انتخاب‌های فکری، فیزیکی، طنز، ویدیویی، نوشتاری و غیره باشد.

بلیط هواپیمای رایگان، ملاقات با مشاهیر مورد علاقه و وعده‌های غذایی رایگان برخی از نمونه جوایز مسابقات است که کسب و کارهای مختلف برای تبلیغ محصولات خود ترتیب می‌دهند.

کوئیز

کوئیزها فرم کوتاه مسابقه هستند. آن‌ها انواع مختلفی دارند مانند کوئیز مسابقه، کوئیز دانش، کوئیز ویدیویی یا کوئیز خرید. آن‌ها جالب بوده و به راحتی می‌توانند منجر به رونق یافتن کسب و کار شوند. شما همچنین باید کوئیز را به عنوان یک استراتژی بازاریابی تعاملی در نظر بگیرید.

کانال HBO با طرح سوالی مانند اینکه با چه شخصیتی از سریال Game of Thrones همزادپنداری می‌کنید، کوئیزی ترتیب داد. بسیاری از طرفداران سریال به آن پاسخ دادند.

نظرسنجی‌های تعاملی

پرسشگران آنلاین در گروه نظرسنجی‌های تعاملی قرار می‌گیرند. آن‌ها معمولاً از تصاویر و عکس‌های تعاملی تشکیل می‌شوند و همچنین بینشی منحصر به فرد در مورد نحوه تفکر و ترجیح دیگران فراهم می‌کنند.

سوالاتی مانند قهوه مورد علاقه، مکان‌های مورد علاقه، آنچه بهتر به نظر می‌رسد و غیره از جمله نمونه‌های رایج نظرسنجی‌ها هستند.

شمارش معکوس

شمارش معکوس باعث می‌شود که نسبت به یک رویداد خاص جلب توجه شود. مانندعید نوروز، یلدا، عید فطر، جشنواره غذا یا سالگرد شرکت. شمارش معکوس معمولاً ترتیب معکوس مانند ۳، ۲ و ۱ را دنبال می‌کند.

به عنوان مثال، فروشگاه‌های خرده‌فروشی و مراکز خرید مختلف شمارش معکوس ساعتی را درست قبل از عید نوروز آغاز می‌کنند تا تعلیق ایجاد کرده و توجه مردم را به خود جلب نمایند.

ویدیوهای تعاملی

ویدیوهای تعاملی راهی عالی برای جلب توجه افراد و افزایش تعامل هستند. این بدان دلیل است که ویدیوهای تعاملی پیشرفته‌ترین نوع بازاریابی بوده و پیام دقیقی از آنچه می‌خواهید منتقل کنید می‌فرستند. همچنین میزان پاسخ را افزایش می‌دهند.

بر اساس پیش‌بینی و روش Cisco Visual Networking Index، ۸۲٪ از کل ترافیک اینترنت تا پایان سال ۲۰۲۱ شامل ویدیوها خواهد بود.

اینفوگرافی‌های تعاملی

اینفوگرافی‌های تعاملی داده‌ها و اطلاعات آماری را به روشی جالب به شما نشان می‌دهند. مخاطب هدف شما آنچه را می‌خواهید به او بگویید یاد می‌گیرد و پیامی که می‌دهید را دریافت می‌کند.

بازی‌ها

بازی‌ها یک روش عالی برای جلب توجه مخاطبان شما هستند. حتما برخی عناصر سرگرم‌کننده را در بازی‌ها اضافه کنید تا بازی پرتنش نباشد. هدف از بازی باید آرامش و تفریح ​​در کنار مشتریان باشد. بازی Flip Card نمونه بسیار خوبی از آن است.

ماشین حساب

برخی از شرکت‌ها خدمات رایگان ماشین حساب را ارائه می‌دهند، جایی که مشتریان ورودی را وارد می‌کنند و ماشین حساب نتایج لازم را به آن‌ها می‌دهد. ماشین حساب بازگشت سرمایه (ROI) به شما نشان می‌دهد که چقدر از سرمایه‌گذاری درآمد خواهید داشت.

بهترین روش‌های بازاریابی تعاملی

برخی از بهترین روش‌های بازاریابی تعاملی به شرح زیر است:

تمرکز بر روانشناسی بازاریابی: روانشناسی بازاریابی به معنای درک ذهن مشتریان، رفتار، نگرش، انتخاب‌ها و ترجیحات آن‌ها است.

بصری فکر کنید: استفاده از فیلم و عکس تأثیر کمپین‌های بازاریابی را چند برابر می‌کند.

شخصی‌سازی رمز موفقیت است: ایجاد تماس شخصی با کمپین بازاریابی رمز موفقیت است.

مشارکت را تشویق کنید: از همه مهم‌تر، شما باید نظرات مشتریان را تحسین کنید، تا آن‌ها به طور فعال در بحث‌ها شرکت کنند.

۳ نمونه بازاریابی تعاملی از برندهای معروف

آدیداس

چه کسی آدیداس را نمی‌شناسد! این شرکت چند ملیتی آلمانی یک مسابقه تعاملی Snapchat را برای برچسب Neo Lab خود که به تازگی راه‌اندازی شده ارائه داده است. به عنوان بخشی از این کمپین، کاربران می‌توانند محصولات را سفارشی کرده و طرح خود را نمایش دهند.

۴ برنده فرصتی پیدا کردند تا طرح‌های خود را به یک مجموعه واقعی آدیداس تبدیل کنند. این کمپین مورد توجه بسیاری از جوانان قرار گرفت. ایده اصلی ایده‌پردازی این کمپین بازاریابی تعاملی استفاده از محبوبیت Snapchat برای حداکثر مشارکت و بازاریابی موفق بود.

کوکاکولا

در سال ۲۰۱۵ هنگام کریسمس، کوکا کولا “Santa’s Virtual Reality Sleigh Ride” را معرفی کرد. این شرکت با استفاده از Oculus Rift به مردم اجازه داد دنیای واقعیت مجازی را تجربه کنند و برای یک روز بابانوئل شوند!

این رویداد در لهستان برگزار شد تا کریسمس را جشن بگیرد و کوکا کولا فوراً از رقبای خود پیشی معایب استراتژی کانال فروش گرفت. چه کسی گفته است که نوشابه فقط در تابستان می‌چسبد؟

اوریو (Oreo)

اوریو، پرفروش‌ترین بیسکوییت از بدو تاسیس، به دلیل طعم عالی که دارد در قلب همه جوانان و بزرگسالان جای گرفته است. کارمندان این شرکت در سال ۲۰۱۶ ایده‌ای را ارائه دادند که برای یک برند بیسکوییت واقعاً بی‌نظیر بود.

آن‌ها یک فیلم ۳۶۰ درجه تعاملی ایجاد کردند که از واقعیت مجازی پشتیبانی می‌کند. ویدیوی ۱ دقیقه‌ای به بینندگان اجازه می‌دهد تا در دنیای یک کارخانه متحرک اوریو غرق شوند! این کمپین “کاپ کیک‌های پر از بیسکوییت طعم‌دار اوریو ” را تبلیغ کرد و مورد توجه قرار گرفت. این ویدیو بیش از ۲/۳ میلیون بازدید داشته است.

روندهای گوگل نشان می‌دهد که چگونه علاقه به طیف جدید بیسکویت به اوج خود رسیده است.

جمع‌بندی

ما پس از خواندن این مقاله یاد می‌گیریم که بازاریابی تعاملی برای دستیابی به موفقیت در عصر رسانه‌های اجتماعی ضروری است. انواع مختلفی از بازاریابی تعاملی برای انواع مختلف کسب و کارها وجود دارد. اطمینان حاصل کنید که روش مناسبی را برای کسب و کارتان متناسب با محصول خود انتخاب کنید.

روش های تبلیغات و بازاریابی برند – ۱

روش های تبلیغات و بازاریابی برند – 1 کانال های ارتباطی در ساخت برند - 1

در اولین قسمت از مقاله روش های تبلیغات و بازاریابی برند از مدیرنو؛ به کانال‌های ارتباطی در ساخت برند می‌پردازیم. تاکنون در کتاب‌های جامع صنعت و تجارت تبلیغی داشته‌اید؟ تاکنون به‌طور مستقیم کارت پستالی را برای یک آدرس پستی فرستاده‌اید؟ تاکنون تماسی رسمی گرفته‌اید؟

تبریک می‌گوییم، شما از کانال‌های ارتباطی در فرایند ساخت برند استفاده کرده‌اید. کانال‌های ارتباطی فرایند ساخت برند، پیش‌فرض یک برند فردی هستند. این‌ها مسیرهایی هستند برای ارتباطات بازاریابی تا برند خود را به‌سوی مخاطبان هدایت نموده و آن‌ها را به مشتری ایدئال تبدیل نمایید.

روش های تبلیغات و بازاریابی برند

روش های تبلیغات و بازاریابی برند کانال های ارتباطی در ساخت برند

دو دسته کانال‌های ارتباطی در فرایند ساخت برند وجود دارد؛ فراگیر و خاص.

کانال‌های ارتباطی فراگیر.

با این دسته از کانال ها بر کسانی که می‌توانند پیام شمارا ببینند، کنترل زیادی خواهید داشت. بنابراین شاید پاسخ‌های بسیار، اما مخاطبانی باکیفیت پایین را جذب نمایید. این مورد زمانی نتیجه می‌دهد که بخواهید همایشی ترتیب دهید و فهرستی از آدرس‌های پستی درست کنید.

کانال‌های ارتباطی خاص.

با این کانال‌ها می‌توانید کنترل کنید چه کسی پیام شمارا ببیند.

بنابراین برای بازاریابی هدفمند و موقعیت‌هایی که ضروریست شعارتان را روی گروه کوچک‌تری از مخاطبان ایده آل خود متمرکزکنید، مناسب هستند.

در این مقاله ۲۱ کانال ارتباطی فرایند ساخت برند را (چه فراگیر و چه خاص) معرفی می‌کنیم.

در بهترین حالت، استراتژی فرایند ساخت برند شما باید شامل مجموعه‌ای از هر دوی این‌ها باشد.

کانال ۱- تبلیغات و بازاریابی برند بر اساس شایعات

  • فراگیر
  • مزایا: وقتی فکر مخاطب را از آن خودش کند، با تکیه بر خود رشد می‌کند. بسیار کم هزینه.
  • معایب:غیرقابل کنترل. پیش بینی به نتیجه رسیدن آن سخت است. امکان دارد تبعاتی غیرقابل پیش بینی داشته باشد.

بازاریابی بر اساس شایعات، اقدامات تحریک آمیزی را در بر می‌گیرد و باعث می‌شود شایعه‌ای را درباره‌ی خودتان در جامعه به وجود آورید، مانند طرفداری از یک حزب سیاسی یا حمایت مالی از یک موسسه‌ی خیریه که در سطح وسیعی عمومیت دارد؛ در کل، هر چیزی که باعث شود مردم درباره‌ی شما صحبت کنند. در بازاریابی بر اساس شایعات بازی منصفانه‌ای رخ می‌دهد، اما این کانال ارتباطی را پیشنهاد نمی‌کنم، زیرا غیرقابل کنترل میباشد.

توانایی محدودی در شکل دادن به شناخت مردم نسبت به شما دارد، زیرا بازاریابی بر اساس شایعات، مانند علف هرز رشد می‌کند و زندگی خودش را دارد.

کانال ۲- بازاریابی حضوری

  • خاص.
  • مزایا: باعث ارتباط مستقیم با مخاطب می‌شود. شانس دادوستد مستقیم و پرسش‌های رودررو را فراهم می‌کند.
  • معایب: بسیار بسیار وقت‌گیر. نامناسب برای بعضی از حرفه‌ها.

کانال ارتباطی حضوری به معنی حرکت خانه به خانه است. کاری که بعضی وقت‌ها واسطه گران معاملات املاک انجام می‌دهند، اما می‌تواند در حرفه‌های دیگر نیز کاربرد داشته باشد. این‌که یک مخاطب بخواهد با ارائه‌دهنده‌ی خدمات رودررو ملاقات کند، بسیار شخصی است. قصد دارید پرسش‌هایی از آن‌ها بپرسید و حتی چیزهایی را در لفافه یا به‌صورت شفاف بیان کنید، ولی چون در سطحی هستید که با آن راحت نیستید، نمی‌توانید ادامه دهید. دیگر این‌که مطمئناً این کانال ارتباطی بسیار وقت‌گیر میباشد. پس این را تنها برای حرفه‌ای هایی توصیه می‌کنم که کارشان بسیار بر برخوردها و روابط فردی مبتنیست. ساخت برند به‌صورت چهره به چهره تنها روشی ست که برایشان نتیجه می‌دهد (مانند واسطه گران معاملات املاک، خریداران زمین، پیمانکاران و غیره).

مقاله مرتبط: هفت اشتباه برندینگ در کسب و کارهای کوچک

از طرفی، هراندازه حرفه‌ی شما به تحصیلات بالاتر نیاز داشته باشد و به‌عنوان ممتاز شناخته شوید، کانال ارتباطی حضوری نامربوط‌تر است. این را هرگز برای پزشکان، وکلا یا داروسازان توصیه نمی‌کنم، چون در کل دیده‌شده که به برندهای آن‌ها آسیبی جدی وارد می‌آید. بهتر هست بگوییم که اگر تصمیم دارید از این کانال ارتباطی استفاده نمایید، مطمئن شوید که این سه مورد را دارید: زمان، پولی که بتوانید به پشتوانه آن حرکت نمایید، و یک نوشته‌ی غیررسمی و خلاصه برای شروع یک گفتگو. همچنین آمادگی لازم نسبت به این‌که در را به روی شما ببندند.

کانال ۳-ارجاع مشتریان

  • خاص.
  • مزایا:هیچ‌چیز بهتر از ایجاد اعتماد در مخاطب جدیدی نیست که از طرف همکاری که او را برای سال‌ها می‌شناسید، به شما معرفی‌شده باشد. ارزان هم هست.
  • معایب:هیچ کنترلی بر مشتریانی که به شما ارجاع داده می‌شوند یا این‌که مردم درباره‌ی شما چه می‌گویند، ندارید.

هیچ تبلیغ یا بروشوری نمی‌تواند یک مشتری را سریع‌تر از کسی که به شما ارجاع داده‌اند، به دفتر کارتان وارد کند. تمام آن چیزی که نیاز دارید، تأیید کسی هست که از شما بهره برده و کار خوب شمارا محک زده که درنتیجه معامله‌ای را صورت خواهید داد. اگر گروهی از مشتریان خشنود و راضی دارید، عقلایی است که آن‌ها را وسیله قرار دهید تا به منابعی برای ارجاع تبدیل شوند.

برای این‌که برند فردی خودرا بسازید، هیچ‌چیز موثرتر از این نیست که از طرف شخصی که شمارا دوست دارد، داستانی برای دیگران تعریف شود. آن‌ها به شما اعتماد می‌کنند و می‌خواهند کمک کنند تا دیگران با شما آشنا شوند. بعضی افراد متخصص هستند که تمام معاملات خودرا از طریق ارجاعات انجام می‌دهند. به همین دلیل، این کانال ارتباطی بسیار قدرتمند میباشد. مشتریان خوشحال و راضی خودرا از طریق ارجاعات انجام می‌دهند. به همین دلیل، این کانال ارتباطی بسیار قدرتمند است.

مشتریان خوشحال و راضی خودرا به لشکری از بازاریابی تبدیل کنیدکه هیچ پولی نمی‌گیرند. پس بسیار حیاتی است که تنها با مشتریان ایدئال کارکنید؛ چون ارزش چیزی را که ارائه می‌دهید درک می‌کنند و قصد کمک به شمارا دارند. افراد متخصصی را می‌شناسم که ۷۵% تا ۸۰% معاملات جدید خودتان را از ارجاعات مشتریان انجام می‌دهند و دیگر برنامه‌ی بازاریابی برند ندارند.

جنبه‌ی منفی ارجاع مشتریان اینست که هیچ کنترلی روی آن ندارید، البته این باعث نمی‌شود که از آن‌ها استفاده نکنید.

مزایای بسیاری در ارجاع مشتریان وجو دارد: نفوذ به بازارهایی که شاید نشناسید، تبلیغات ارزان، توافق آنی.

سه روش کلیدی برای اثربخشی ارجاع مشتریان :

۱- از دیگران بخواهید کسی را به شما ارجاع دهند.

بسیاری از افراد حرفه‌ای این کار را نمی‌کنند، و این تعجب مرا بر می‌انگیزد.

مشتریان شما مادامی‌که به آن‌ها نگویید، نخواهند فهمید که به معرفی نیاز دارید.

بنابراین درخواست کنید؛ چه‌بسا برای این‌که به شما کمک کنند، به خشنودی و رضایت بیشتری برسند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.